مبعث صفحه ای درخشنده و ماندگار از واقعه ی وصل بشر (ص) به عالم والا

بعثت روزنه ای است به ملکوت، عالمی که فهم و یا حتی تصور آن ذکر است و دل انسان را جلا و آرامش می دهد. معرفت و اتصال به عالمی است که خداوند در آن حضوری محسوس تر به احساس انسان دارد و انگار آسمان و زمین در این عالم به هم نزدیکتر شده و می خواهند به هم تنه زنند. عالم ماده و معنی را شاید وحدت محال باشد و اگر چنین آشتیی میسر بود، دیگر مرگی را علت وجودی نبود تا واسطه وصلی شود. ولی در واقعه مبعث، نبی مهر (ص) در عین برخورداری از جنبه مادی و جسمانی خود، به عالم معنی وصل شد و این شروعی برای وصلی ماندگار برای او (ص) بود که به نمایندگی از بشر غرق در جهالت و طغیان، باید طلایه دار نور و هدایت گردد، اما چنان فشاری در لحظه وصل تجربه کرد که تحملش، جسم مادی او (ص) را فرسود و حد بالای وصل چنان او را در تحیر فرو برد که بلافاصله خانه خدیجه کبری (س) را تنها مامن امن خود در این دنیا یافت و گلیم بر بدن پیچید و لحاف گیر شد و اگر فرمان "یا ایها المدثر" او را خطاب نمی آمد شاید از شدت فرسایش و تحیر، در شوک این وصل باقی می ماند.

وصل و حضور در عالم "معنی" گرچه غایت هر عارف زنده دلی است، لیکن چون میان دو دنیای متضاد و متفاوت "معنی" و "ماده" اتفاق می افتد، برای جسم مادی بشر رنج آلود و سخت می نماید. لحظه مرگ خود نمونه ای از لحظه وصل است، که در سختی آن روایات بسیاری روایت می شود و ترس از این لحظه، پدیده ایی نسبتا همه گیر در بین بشر شده است؛ و این فرزند قوی بنیه بادیه (ص) چون از جنس بشر است، درگیری بیست و سه ساله اش با چنین اتصالی کافی بود، تا تنش را چنان بفرساید که در عصر عمر های بلند، در میان سالی روح لطیف و شریفش را آسمان ها و تن رنجورش را خاک مدینه النبی (ص) از ما برباید و ملت و اهلش را در گردباد دنیاییان رها کرده و به ملکوت اعلی منتقل و وصلی دایمی را تجربه کند.

محمد (ص) تن به بعثت و وصل آن فرسود تا بشر مجبور به تجربه های گران و توان فرسا برای یافتن راه مناسب خود نشود. او (ص) به این رنج، گنج بی پایانی از جانب خداوند به زمینیان هدیه نمود که راه گشای راه سختی باشد که در سیر تکامل خود به سوی سعادت به شدید نیازمندش است. این نمونه کامل ایثار است که او (ص) تن به رنجی بزرگ داد تا از رنج بشر در مسیر تکاملش بکاهد. بعثت چراغی است که تابیدن را قبله تغییر داد و "غار حرا" شد سرچشمه نوری که تا ابد خواهد درخشید. درخشیدن این کوه را خدا تضمین کرد. جبل النور دیگر چون طور سیناها نیست که کلید داران معابد مقدس آن را تغییر ماهیت دهند، این یک درخشش ابدی و تضمین شده توسط دستی است که بالاتر از همه دست هاست. دست های خبیث گرچه از شمار خارجند و شاید بزرگ نیز بنمایند لیکن دستی بر کوه نور سایه انداخته که سحر ساحران دنیا دوست را بی اعتبار خواهد کرد؛ تا ثمره ایثار محمد (ص) ابدی شده و روشنای زلال بعثت را کدورت افکار کدر، نزداید.

شاید تاریخ محمد های بسیاری را به خود دیده باشد، که ما از آن ها بی خبریم؛ ولی امین قریشیان (ص) با نور مبعث، ماندگاری خود را آغاز کرد. او زنجیر جهالت را با زلالی از نور از پای در لجن افتاده بشر باز کرد. تن بفرسود و جان بخشید. بردگان را منجی، معرفت را چراغی پر ز نور، مهر را آغازی دوباره، جهالت را پایانی ابدی، عزت را مصداقی دوباره، بت های دنیا را شکستنی همیشگی، اخلاق را نمونه ای بی بدیل، پایانی بر سر درگمی فیلسوفان، علم را عزتی شگرف، تفکر را مقامی بالا، آزادی را اکمال، عبادت را تعریفی دگر، خدا را از همه نزدیک تر، جهان را برای زندگی مهیا تر، زندگی را هدفی والاتر و انسان را در منصبی لایق قرار داد.

تهران صبح جمعه مورخ 17/3/1392 مصادف با ششم جون 2013 میلادی.

چند پیام کوتاه دریافتی به مناسبت عید مبعث :

گویی که ز سخره ها صدا می آید -  آوای خوش خدا خدا می آید -  ای خسته دلان منتظر گوش کنید - آوای محمد (ص) از حرا می آید

عید مبعث عید شکوفایی برترین گل خلقت بر شما مبارک باد.

سلام بر مبعث که انفجار نور و ظهور همه ارزش ها در صحنه حیات بشر بود.

 امشب همه نیلوفران مشتاق روی دلبرند جمع شقایق ها همه مست می پیغمبرند امشب تمام قدسیان مهمان بزم سرمدند جمع ملائک تا سحر مشغول ذکر احمدند. 

+ نوشته شده در یکشنبه نوزدهم خرداد ۱۳۹۲ ساعت 7:24 شماره پست: 295

نظرات (0)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در استاد شجریان و شوره زار جامعه ...
زنده یاد استاد شجریان و اصولگرایان افراطی...."بازنشر" علیرضا کفایی دور برگردانِ بختِ این ملت بود ...
- یک نظز اضافه کرد در طوفان الاقصی، تله ایی به پهنای...
جنگ صلیبی «قوم برگزیده یهوه» و «حاکم برگزیده الله» علی افشاری ‏ جنگ غزه ‌و‌ در ادامه رویارویی نظام...