امام خمینی ره و عصر ادبیات بی صله
چند وقت قبل اقای عبدالجبار کاکایی (از شعرای نامدار ایران در عصر حاضر) در برنامه که در خرداد ماه در خانه فرهنگ ج.ا.ایران در دهلی نو شرکت کرده بودُ در سخنرانی خود به امام خمینی ره و ادبیات و اشعار امام (ره) اشاراتی خوبی داشت این شاعر توانمند کشورمان که در جمع اوری اشعار امام خمینی با موسسه نشر اثار امام همکاری داشته است و در این زمینه اگاهی خوبی داشت و ذکر خاطراتی از این دوران هم داشت گفت :
ادبیات دهه شصت شمسی (یا دهه هشتاد میلادی) را باید به عصر ادبیات بی صله نام نهاد. ایشان در تشریح این سخن خود عنوان داشت که در این عصر شعرای ناموری در وسعت ادبی ایران که بسیار هم متعدد و وسیع به لحاظ بینش می باشند در مدح امام خمینی ره شعر گفتند این در حالی بود که صله ای هم دریافت نمی داشتند. (لازم ذکر است که تاریخ پر است از ادبا و شعرای که در مدح حکام دوره خود سروده های بلند دارند و این چندان عجیب هم نیست چرا که انان پس از هر سروده ای صله خود را از حاکم وقت دریافت می کردند و به مزد خود نقدا می رسیدند)
ایشان در ادامه به جایگاه شعر در بین فقهای مسلمان اشاره کرده و از فارابی (ره) میر فندرسکی (ره) و امام خمینی (ره) در این زمینه نام بردند و گفتند که شعر امام در این بین جایگاه ویژه ای دارد.
انچه در توضیح باید گفت این که امام از تعریف و تمجید خود بیزار بود و برخوردی که امام خمینی ره در همان اوایل انقلاب با استاد گرامی و سخنور ارجمند اقای فخرالدین حجازی کرد که در حضور ایشان لب به تمجید و تعریف از امام گشوده بود مثال زدنی است و علیرغم این که همه می دانند که اقای فخرالدین حجازی البته سخنی به گزاف نگفته بود ولی امام که روی این قضایا بسیار حساس بودند در مقابل این اقدام اقای حجازی اواکنش نشان داد.
لذا از این برخورد حضرت امام ره متوجه باید شد که بزرگترین خطری که نهضت امام خمینی ره را تهدید می کند هوای نفس است که نخبگان را به زمین خواهد زد و بزرگان را به زانو در خواهد اورد و امام این را به خوبی درک کرده و حتی در برابر سخنان درست اقای فخرالدین حجازی که تعریف و تمجید بود تاب نیاورد و دلش انچنان از خودش لرزید که در همان لحظه از ان جلوگیری کردند.
خداوند او را با انبیا (ص) و نبی مکرم اسلام (ص) محشور فرماید که در مراقبه اول مرد روزگار خود بود.
امام با عظمت ما اسلام را از گوشه محراب و کنج سجاده ها به اجتماع اورد و تلقی اسلام فردی را به اسلام اجتماعی و فرهنگی و جمعی تبدیل کرد.
این روح با عظمت که روح الله بود فنا فی الله بود امام خمینی ره راه دیگران را طی نکرد بلکه مستقل به امور نگاه می کرد و در حرکت خود معتقد بود که نباید به دیگران نگاه کرد باید به درستی راه اندیشید و بس.
امام بود و ازادیُ امام بود و دین مداری ُ امام بود و استقلال ُ امام بود و حد شناسیُ امام بود و حق شناسی و... خداوندا روحش را شاد و راهش را پر رهرو قرار ده
دهلی نو - ۱۵ جولای ۲۰۱۰
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و چهارم تیر ۱۳۸۹ ساعت 16:47 شماره پست: 63
- توضیحات
- زیر مجموعه: مطالب نویسنده
- دسته: دل نوشت ها و نظرداشت ها
- تاریخ ایجاد در 19 خرداد 1395
- بازدید: 3064