آنچه از راستگرایان (افراطی و غیر افراطی در پیوستار جناح راست ایران) مد نظر این نوشته است، منظور دیدگاه، جریان و باندی است، که نهادهای انتخابی و وجه بروز و تحقق جمهوریت این انقلاب و قانون اساسی آن را بی اثر کرده، و در واقع توان ایجاد تغییر و اصلاح را از مردم گرفته، و چنین نهادهای برخاسته از قانون اساسی را در بی اثرترین شکل قرار داده، و عملا اتخاذ تصمیمات اساسی و توان ایجاد تغییر و اصلاح را در کشور، از دسترس مردم و نمایندگان انتخابی آنان (دولت، مجلس و...) خارج و دور ساخته، و اتخاذ تصمیمات مهم را به پستوهای دولت، و باندهای پنهان قدرت برده است.

چنین نیرویی از نمادهای حضور مردم در قدرت (دولت و مجلس و...)، تنها انتظار نقش حاجب الدوله هایی [1] را دارد که خرابی ها را بر گردن آنان انداخته، خشم عمومی را از شرایط ویران کشور، به سمت آنان هدایت نماید. و همانگونه که می بینیم در چنین روندی است که اکثریت قریب به اتفاق رییس جمهورها و ریاست مجلس کشور بعد از انقلاب مثل دستمال های یکبار مصرف ضایع، و از گردونه سیاست و صحنه کشور به صور و دلایل مختلف حذف و... شده و یا مجبور به ترک صحنه شده اند، و این امر باعث گردیده است که نیروی سیاسی ثابت و قدرتمندی که مدافع جمهوریت و حق مردم در کشور باشد، در مقابل دولت و باندهای پنهان قدرتِ پس صحنه، شکل نگرفته، تا توان همآوردی با آن را بیابد، این همان عقیم سازی ظرفیت ها و پتانسیل مردم برای حق تعیین سرنوشت، ایجاد تحول و تغییر است، که در قانون اساسی موجود می باشد، ولی توان بروز عملی نمی یابد، و رییس جمهوری که قسم یاد می کند تا از اصول و روح قانون اساسی در برابر متجاوزین به آن دفاع کند، هیچ ابزاری برای دفاع از قانون اساسی و این حق خود به نمایندگی از مردم ندارد، و رییس"جمهور" ایران به یکی از روسای قوا و یا رییس قوه اجرا، تقلیل می یابد.

 و در شرایط به کنار رفتن قانون، عدم وجود احزاب و سندیکاها، نمایندگان اقشار مختلف مردم و...، احزاب استخوان داری نه اجازه شکل گرفتن یافته، و نه وجود دارند که با کادرسازی و مبارزه منسجم و مداوم خود، این روند را تغییر دهند. و این باندهای موسمی و بی شناسنامه قدرت های جزیره ایی اند که در آستانه هر انتخاباتی به صورت فصلی می آیند و از مردمِ سرگردان، سیلابی می سازند، و پشت سدی را پر از آب کرده، و این قدرت سیاسی فصلی نیز در پشت این سد نامرئی و بی خاصیت، به گندابی تبدیل می گردد، و این تجمع انرژی سیاسی، به نتیجه ایی برای مردم مبدل نمی گردد،

این همان مکانیسم ناامید سازی مردم ایران از ایجاد تغییر، تحول و اصلاح است، که به شورش های ویرانگر از جمله خیزش های سراسری آبان ماه امسال تبدیل گردید، و این دست و پا زدن های مردمی که در شکل خیزش و شورش اتفاق می افتد هم، با انتساب به دست های کثیف، عامل خارجی و عنوان های ناجور، مجوز سرکوب می گیرند، و فاجعه کشتار و غارت و ویرانی و... در پس آن است، و هر خیزشی بعد از خیزش دیگر با شعارها و شکل رادیکال تر و گسترده تری ادامه می یابد.

با این روند، کشور به سوی تشکیل نوعی سیستم، که در جمهوری های خاورمیانه ایی قرن بیستم رایج بود، خواهد رفت (مثل جمهوری عربی سوریه، مصر، لیبی، سودان، الجزایر و... و یا جمهوری های آسیای میانه مثل جمهوری های تاجیکستان، ازبکستان، آذربایجان، قزاقستان و...)، که تنها نامی از جمهوری و جمهوریت دارند، و عملا راهبر چنین جمهوری هایی در انتخابات مکرر و پر طمطراق، با کسب 96% رای و یا حتی بیشتر! مادام العمر بر کرسی قدرتی می نشیند، که تکیه گاهش نه "جمهور مردم" این کشورها، بلکه سیستم امنیتی و نظامی و... آن کشورهاست که شرایط را از این انتخابات تا انتخابات بعدی، برای کسب دوباره این میزان رای توسط فرد مورد نظر، هموار و مهیا و میسر می کند.

امروز دولت روحانی به چنین نقشی مبتلا شده و به نوعی حاجب الدوله ایی است که فحش خور خوبی دارد، و دوست و دشمن بر این هیکل تف می اندازند، تا همه کاستی ها را روانه هیکل رئیس جمهور و دولت او و مدافعان او کرده، و نماینده مردم توسط رقبا و یا حتی در یک روند تبلیغات هدایت شده، توسط خود مردم به لجن کشیده شود، و دست های اصلی به وجود آورنده شرایط موجود، در امنیت کامل، دست نخورده پشت پرده ها بمانند، و از گزند مکافات عمل خود خارج شوند، این است که این مردم نیروهای سیاسی خود را بعد از هر دوره، لجنمال و نابود می بینند، و تحویل می گیرند، تا همچنان در مقابل باندهای ثابت و پشت پرده قدرت، نیرویی برای هماوردی نداشته، و قدرت باندهای ثابت پشت صحنه، همیشه در حال افزایش باشد.

این روزها نام نویسی برای کاندیداتوری مجلس آغاز شده، مجلسی که نشان دادند، دیگر نباید در راس امور باشد، این روزها می توان در چهره ایکون های اصلی راستگرایان، امید به پیروزی را دید، چرا که تصور می کنند در طول دوره اول و دوم "دولت تدبیر امید"، با بلوکه و عقیم کردنِ تمام اهداف و شعارهای دولت تدبیر و امید، او را به شکست کشانده و مفتضح کرده اند، و امروز در سایه عدم تحقق شعارهای بارز این دولت منتخب، و یا در پستو ماندن موفقیت هایش به دلیل نداشتن تریبونی برای بیان و در میان گذاشتن آن با مردم، تصور می کنند دیگر آن ده ها میلیون مردمی که با رای خود آنان را به قدرت رساندند، به اندازه کافی از صحنه اثرگذاری انتخابات ناامید و در نتیجه از حضور در صحنه انتخابات، دورشان کرده اند، و در چنین شرایطی خوشه چینان این زمین سوخته، می توانند با پایگاه قدرت مردمی قلیل خود، و با به زمین نشاندن، و نشستن مردم ناامید، با تعداد آرایی بسیار کم، بر صدر نشسته و نشانند، و به راحتی قوه مقننه را از آن خود کنند.

اما جریان راست گرایان ایران را علاوه بر خودکامه بودن، و تمامیت خواهی، باید آنان را از بی صبرترین گروه های سیاسی جهانی دانست، که از طرق نامشروع و بازی های آلوده به دوپینگ های بزرگ، دستیابی خود به قدرت انتخابی را (علاوه بر قدرت های انتصابی)، دنبال می کنند، آنان علاوه بر چنگ اندازی به سرمایه های ملی مثل میراث شهدا، میراث جنگ، جایگاه ملی نظامیان و شبه نظامیان، میراث انقلاب، میراث مبارزه، نهادهای پایه از جمله قوه قضاییه، رسانه های ملی، ظرفیت های مذهبی (اوقاف، مراکز جمع آوری نذورات، مساجد و بارگاه ها، ریاست حوزه های علمیه و...)، شورای نگهبان و... سعی کردند، تمام ظرفیت ملی کشور را به خدمت جناح خود گرفته، و ابتدا با تبدیل شورای نگهبان به گلوگاه ورود نخبگان به صحنه انتخابات (از طریق اعمال فیلتر نظارت استصوابی)، این گلو را چنان بفشارند که خود، از بین ثبت نام کنندگان، حریف های سبک وزنی برای خود را از پیش تعیین، و به صحنه مبارزه انتخاباتی، با حریف تعیین شده بروند، به صورتی که اگر حضور اگاهانه و میلیونی مردم در صحنه انتخابات نباشد، رقیب آنان هیچ شانسی برای پیروزی نداشته باشد.

در حالی که راستگرایان در دیگر کشورها با یک مبارزه طولانی و نسبتا جوانمردانه، صحنه ها را تسخیر می کنند، آقای ترامپ در امریکا به واقع سعی کرد نظر مردم امریکا را به خود جلب، و پیروز میدان باشد، او نه شورای نگهبان سیستم خود، نه کلیسا، نه ارتش و نظامیان، نه سازمان های امنیتی و اطلاعاتی مثل سیا، نه سیستم قضایی کشور و... و هیچکدام را، از قبل از آن خود نکرده بود، و از آن سکوها برای بالانس قدرت سیاسی استفاده نکرد، بلکه در یک آوردگاه نسبتا برابر با رقیب، به مقابله، مبارزه و وزن کشی انتخاباتی پرداخت.

همچنین آقای نارندرا مودی (نخست وزیر هند، و پیش از او مرحوم واجپایی)، و دیگر راستگرایان افراطی هندو، زمانی توانستند قدرت را در هند از آن راستگرایان هندو کنند که، مردم خود را متقاعد کردند، که دیگر حزب کنگره هند (حزب سکولار، کثرت گرا، دمکرات رقیب آنان) نباید در قدرت باشد؛ آنان نه معابد را از راه نامتعارف، بلکه در یک روند تدریجی و سرمایه گذاری قدم به قدم پیش رفتند، و از آن خود کردند، و لذا توانستند، امروز بعد از هفت دهه، تروریست هایی را که مهاتما گاندی (بنیانگذار انقلاب هند) را ترور کردند، را به جای او، کرسی او، و حزب گاندی بنشانند.

آنان نه ارتش، نه سرویس های امنیتی و اطلاعاتی هند، نه دستگاه قضایی، صدا و سیمای هند و نه هیچ مرجع قانونی را ابتدا تسخیر سنگر به سنگر نکردند، تا با سو استفاده از آن، در راستای تضعیف رقیب خود، از این ظرفیت ملی بهره گیرند، و حریف را برای شکست آماده کنند، بلکه قدم به قدم با تحرکات سیاسی (مزورانه و یا از روی حقیقت) مردم خود را مجاب و متمایل به سمت خود کردند.

و به گمانم اگر به مطالعه قدرت گیری دیگر راستگرایان جهان نیز بپردازیم، بهره گیری از این شیوه ها برای قدرت گیری انگار خاص ماست، و تاریخچه قدرت گیری راستگرایان در ایران، مملو از این گونه دوپینگ های بزرگ و روشن و آشکار است، که می توانند یک اقلیت و جناح با حداکثر 10% پایگاه مردمی، را با دستکاری صحنه، از طریق بکارگیری ابزارهای ملی، بر اکثریت دیگر حاکم کنند.

اما باید بدین دوستان متذکر شد که "این ره که تو می روی به ترکستان است." برادر

آنچه شرط بلاغ بود گفتیم، تو خواه پند گیر و خواه ملال.

این چهارپا با این بار کج، یا بار را خواهند انداخت، و یا خود و بارش به قعر دره خواهند رفت.

[1] - پرده، حجاب، حایل، رادع، پرده دار، نگهبان ورودی، آنچه از ورای آن چیزی دیده نشود، آنچه مانع دیدن چیزهای ماوراء خویش گردد.

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در نظام برخاسته از قیام های اعترا...
حکومت حق ورود و مداخله به حریم خصوصی شهروندان  را ندارد به نام خدا نمایش رفتارهای اهانت‌آمیز نیرو...
- یک نظز اضافه کرد در نظام برخاسته از قیام های اعترا...
عباس عبدی @abb_abdi · Apr 28 در مساله حجاب یک نکته برجسته است. طرفداران برخورد هیچ حرفی ندار...