مطالب نویسنده

آقای رییسی و قالیباف! این سم یارانه مریض را خواهد کشت

آقای رییسی و قالیباف! این سم یارانه مریض را خواهد کشت

مصطفوی 12 ارديبهشت 1396 7271 کلیک ها

فقر، بیکاری و رکود شاه بیت حمله آقایان قالیباف و رییسی (کاندیداهای جریان اصولگرایی) برای حمله به دولت اصلاحات - اعتدال شده است، و اینان به جای برنامه، به شیوه سلف (احمدی نژاد) سخن از پخش پول و اضافه کردن یارانه ها و... می گویند و مردم فریبی می کنند، اما باید از این دوستان سوال کرد که آیا تا قبل از دولت کریمه یکدست نهم و دهم شما، اصلا چنین حجمی از بیکاری، فقر و رکودی در کشور سابقه داشته است؟! البته که خیر، خسارت هشت سال دولت کریمه و انقلابی شما به رهبری آقای احمدی نژاد از هشت سال جنگ هم برای این کشور و ملت ببشتر بود.

دولت مهندس میرحسین موسوی، طوری عمل کرد که مردم حتی جنگ را هم احساس نکردند، و بعد از جنگ هم شانزده سال تلاش دولت سازندگی و اصلاحات به رهبری آقایان هاشمی و رفسنجانی و خاتمی کشور را در ریل پیشرفت و توسعه قرار داد، و کشور چهارنعل با رشد بسیار خوبی در حال حرکت بود، که ناگهان یک وقفه هشت ساله به همراه بی برنامگی، تعطیلی قانون، عدم نظارت، بذل و بخشش ثروت و ذخایر کشور، تعریف و تمجید بی اساس، اختلاس ها و سواستفاده های بزرگ، تعطیلی نهادهای نظارتی و برنامه ریز، خانه نشینی نخبگان کشور و... باعث شد که این اقتصاد پیشرو تنها در طی دو دولت نهم و دهم، به یک اقتصاد ورشکسته با روابط خارجی منهدم شده و نزدیک به صفر تبدیل، و زمین سوخته ایی تحویل دولت اعتدال و اصلاحات شد و دولت یازدهم آقای روحانی با بکارگیری کادری مجرب در چهار سال اول تنها توانست قطار از ریل خارج شده کشور را علیرغم تمام دشمنی های دستگاه های تبلیغی (صدا و سیما و...) ، قوای غیر منتخب، مقاومت شرکت های خصولتی (موقع دادن مالیات دولتی و موقع ثروت اندوزی خصوصی)، دلواپسان مست از پول های دوران تحریم و... در مدار حرکت قرار دهد و امید را در دل ایرانیان زنده کند.

حال جریانی که باعث این همه خسارت شده به جای پاسخگویی، مجری این وضع (احمدی نژاد، بقایی و...)  را رد صلاحیت کرده و مسببین پشت پرده آن بی هیچ گونه برخوردی با آنها، رهایشان کرده تا افرادی را با اسامی جدید، ولی برنامه ها و روش های خسارتبار مشابه، راهی عرصه انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری کرده تا برنامه هایی که برای بازگشت کشور به آرامش، صلح و پیشرفت چهار سال است زحمت کشیده شده را عقیم و ناتمام کرده و ابتر کند، و اینک اینان طلبکارانه به اعتراض از وضع موجود سخن می گشایند و آن را محصول دولت آقای روحانی می خواهند جا بزنند، حال انکه این عوام فریبی بیش نیست.

اینان باز با وعده های ویرانگری چون افزایش یارانه ها و تزریق پول های بی پشتوانه به جیب مردم، که نمی دانم از کجای این کشور می خواهند آن را تامین کنند و یا کدام نقطه کشور را می خواهند بفروشند تا آن را تامین کنند، روی شکم های گرسنه مردمی سرمایه گذاری کرده اند، که به واسطه سیاست های آنان به گرسنگی افتاده اند و حافظه مردم را دوباره می خواهند آزمایش کنند، ولی پروین اعتصامی خیلی زیبا سروده است که:

ما را به رخت و چوب شبانی فریفته اند       این گرگ سال هاست که با این گله آشناست.

در حالی که در دوره سازندگی و اصلاحات کشور در مسیری قرار گرفته بود که لااقل دیگر سخنی از فقر نباشد، با سیاست های جنگ طلبانه و نابخردانه این اصولگرایان بصیر! در این هشت سال حاکمیت یکدست دولت انقلابی – امام زمانی؟! کشور را به قهقرا بردند و امروز بر موج فقر و بیکاری که ایجاد کرده اند، می خواهند موج سوار شده و عوام فریبی کرده و کشور را متحجرانه به دوره مصیبت و غارت و بی برنامگی و ظلم باز گردانند.

آن روزها که ما بر منابر می شنیدیم که سیاست و عرصه سیاست بسیار کثیف است و اشخاصی در جناح مقابل حضرت علی (ع) می توانستند علی را بکشد و همزمان قاتلش بر جنازه اش به ریا و از روی سیاست گریه کند و جماعت هم اشک هایش را باور کنند، برایمان قابل فهم نبود، امروز وقتی کسی مثل قالیباف که شهرداری تهران را به بدهکارترین تبدیل کرده و شهر را پیش فروش کرده و خورده است، و شهردار بعدی باید بر ویرانه های او بنشیند و گریه کند، به دوربین نگاه می کند و از فقرای 96% می گوید، کسی که املاک نجومی را به یارانش بخشید، سخن از مبارزه با فساد می گوید، امروزه می توان به عینه دید که اصولگرایانی که کشور را به این پلشتی دچار کرده اند، می خواهند در این انتخابات بر موج همین پلشتی که محصول مدیریت آنان بوده است، سوار شده و در نقش منجی، بقای خود را بر پیکر نحیف اقتصاد، فرهنگ و سیاست این کشور تضمین و تداوم بخشند.

بانیان مصیبت های فعلی کشور، که چهار سال مبارزه تبلیغاتی از پول مردم، علیه رییس جمهور و نماینده این مردم را از طریق روزنامه های ارتزاق کننده از بیت المال مثل کیهان، جوان، رسالت و... صدا و سیما، نمازهای جمعه و جماعت و... پیش بردند، امروز می خواهند محصول این حرامخواری ها را درو کنند، و در حالی که خود بهتر از هر کسی می دانند که نقشه ها و برنامه های شان جز نابودی کشور، انقلاب و مردم چیزی در بر نخواهد داشت، باز رحمی به این همه خون که برای این کشور ریخته شده نکرده و دست از خدعه های نابخردانه برنداشته و راه خود را می روند.

مردم باید به کسانی رای دهند که روی اساس و زیر ساخت ها پول می دهند، نه کسانی که می خواهند پول های بی پشتوانه و چک پول های چاپ شده کاغذی را در جیب مردم ریخته و بدبختی شان را عمیق تر و تداوم دهند. افزایش یارانه ها سمی است که آقایان قالیباف و رییسی روی آن مانور می روند، درحالی که خود می دانند که در صورت تزریق آن به این اقتصاد مریض او را خواهد کشت، ولی خود خواهی اصولگرایانه و منفعت طلبی انقلابی! آنان باز عوامفریبی را تجویز کرده و همین را لجوجانه در پیش گرفته اند، تا این مریض را به کشتن دهند و خود بر سریر قدرت قرار گیرند.

اف بر این سیاست که از روش و منش شیعه علوی هیچ بویی ندارد، و بیشتر به سیاست دشمنان علی شباهت دارد تا سیره ائمه اطهار (ع)

چو ایران نباشد تن من مباد - در این بوم بر زنده یک تن مباد - حکیم ابوالقاسم فردوسی

مصطفوی 20 خرداد 1395 11110 کلیک ها

دورود خداوند بر مرزداران این مرز و بوم (ایران) در طول تاریخ

ایران سرزمین من و تو ست و ما وارث اجداد خود و دیگران وارث ما خواهند بود. این سرزمین فارغ از این که چه فرد و با چه دین و مسلکی بر آن حکومت کند خانه من و تو تا ابد باقی خواهند ماند. انشا الله. حب وطن از ایمان است. دفاع از مرز و بوم واجب است. دفاع از منافع و امنیت ملی کشور خط قرمز هر حاکمی است که بر این سرزمین حکمرانی کند. این سرزمین آبا و اجدادی ماست که اجداد ما تا به حال خون پاک خود را نثار آن کرده اند که اکنون این قطعه از خاک ایران به دست ما رسیده است. رنج هایی که جهت آبادانی و حفظ این خاک کشیده شده است, ستودنی و مقدس است, از ناحیه هر کدام از فرزندان وطن که انجام شده باشد. با این حساب فارغ از این که چه فردی یا جناحی بر این آب و خاک حکمرانی کند, فارغ از سیاست و این حرف ها, دفاع از آن بر فرزندان این مرز و بوم واجب, ستودنی و مقدس است. چندی پیش مطلبی از قول یکی از علما خواندم که گفته بود "ایران بدون اسلام اهمیتی برای فداکردن جان ندارد" بنده با این فرمایش ایشان مخالفم. این یعنی اگر ما مسلمانان (که البته به حق هستیم) بر آن حکومت نکنیم و یا ایده ما بر آن حاکم نباشد, دیگر برای آن جنگیدن معنی وجود ندارد. این بدان معنی است که سربازان ایرانی که در مبارزه با رومیان(که همواره به ایران تجاوز می کردند) ایستاده و کشته شدند, باطلند. این بدان معنی است که رزمندگانی که در طول هشت سال دفاع مقدس تنها با هدف دفاع از مرز و بوم خود به جبهه ها شتافتند کارشان بی معنی و یا احیانا اگر کشته شدند شهید نیستند و خونشان را به هدر داده اند. باید به این عالم جلیل القدر یاد آور شد که وقتی امام سجاد علیه السلام برای مرزداران سرزمینش دعا می کرد آن سربازان, سربازان رژیم های طاغوتی بودند که فاتحانه بر خاندان پیامبر (ص) به ناحق تاخته و اکنون پیروز میدان, سربازانشان را به مرزها برای کشور گشایی و... گسیل داشته بودند و حضرت سجاد (ع) برای این سربازان, دعا می نماید. من نمی دانم گوینده این سخنان سری به جبهه ها در زمان جنگ هشت ساله تحمیلی زده اند یا خیر, ولی ما که انجا بودیم در میان رزمندگان ارتش و بسیج افرادی را مشاهده می کردیم که با انقلاب و امام هم چندان کاری نداشتند و برای این که صدام خاک و ناموس این مرز و بوم را مورد تجاوز قرار داده بود به جبهه امده بودند. البته که چه بهتر که اسلام عزیز بر این مرز و بوم حاکم باشد, تا ما از آن دفاع کنیم ولی به نظر من اگر حتی اسلام هم بر این خاک حاکم نباشد دفاع از ناموس و خاک کشور بر هر ایرانی واجب است و دفاع از خاک و کشور ستودنی و مقدس است. پس ما هم به تاسی از ائمه هدی (ص) باید اذعان داریم که هر سربازی که برای دفاع از وطن خود در مقابل هجوم دشمن خارجی کشته می شود, شهید است خواه از ما باشد یا نباشد. و باید برایش دعا نمود. دورود خداوند به روح تمام سربازانی که در طول تاریخ از مرز و بوم کشورشان در مقابل خصم خارجی دفاع کردند و جان خود را برای ناموس و خاک خود فدا کردند. روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد, خصوصا آنهای که در هشت سال دفاع مقدس جانانه جنگیدند و جان در طبق اخلاص برای دفاع از دین - کشور - خاک خود نهادند.

مرحوم محمد نوری خیلی جالب عشق یک ایرانی را در قالب این اشعار در مورد ایران خوانده است. (خدایش رحمت کند)

ما برای آنکه ایران خانه ی خوبان شود ، 
 رنج دوران برده ایم ، رنج دورانبرده ایم 

ما برای آنکه ایران گوهری تابان شود ، 
  خون دل ها خورده ایم ، خون دل ها خورده ایم...

ما برای بوییدن بوی گل نسترن ،
  چه سفرها کرده ایم ، چه سفرها کرده ایم ...

ما برای نوشیدن شورابه های کویر ،
  چه خطرها کرده ایم ، چه خطرها کرده ایم  ...

ما برای خواندن این قصه ی عشق به خاک ، 
  رنج دوران برده ایم ، رنج دوران برده ایم...

ما برای جاودانه ماندن این عشق پاک ، 
  خون دل ها خورده ایم ، خون دل ها خورده ایم...

ویا در جایی دیگر این ارجمند می خواند :

در روح و جان مــــن ، مــی مانی ای وطن
بــه زیــر پا فــتد آن دلـی ، که بهر تو نلرزد

شرح این عاشقی ، ننـــشیند در ســخـن
که بهر عشق والای تو ، همه جهان نیـرزد

ای ایران ایران ، دور از دامـــان پــاکت دســــت دگـــران ، بـــد گـــهـــــران
ای عشق سوزان ، ای شیرین ترین رویای من ، تو بمان ، در دل وجان

ای ایـــران ایران ، گـلزار ســـبــــزت دور از تـــاراج خــزان ، جـــــور زمــــان
ای مهر رخشان ، ای روشـــنـــگر دنــــیای مــــن به جــــهان ، توبـــمان

 سبــزی صــد چـــمن ، سرخی خون من ، سپیدی طلوع سحر ، بــه پرچــمت نــشســته
شرح این عاشقی ، ننشیند در سخن ، بمان که تا ابد هستی ام ، به هستی تو بسته
  

+ نوشته شده در یکشنبه هجدهم اردیبهشت ۱۳۹۰ ساعت 15:24 شماره پست: 85

همه آماده تغییرند پس بهار حتمی و آمدنی است

مصطفوی 20 خرداد 1395 1925 کلیک ها

 این روزها می توان انتظار برای تغییررا در چهره تمام ایرانیان و بلکه تمام مردم حوزه تمدنی ایران دید. آنان انتظار و پیش بینی لحظه ای را دارند که باید بیاید و برایشان چهره ای نو به ارمغان آورد. روزگار سخت زمستان را بزداید و بهار سبز و زیبایی را به ظهور رساند. اگر چه سختی زمستان چهره از بسیاری دوستی ها و دشمنی ها در ایام سختی به نمایش گذاشت و همه دیدند که در دوره سخت چه کسی است که فریاد رس است و چه کسی نیست، ولی زمستان با همه سختی اش هم نعمت است و هم زجر. انگار چهره واقعی زندگی این دنیا را به نمایش می گذارد که توامانی است از رنج و لذت مداوم.

همه آماده تغییرند پس بهار حتمی و آمدنی است (2)

مصطفوی 20 خرداد 1395 2583 کلیک ها

 این روزها می توان انتظار برای تغییررا در چهره تمام ایرانیان و بلکه تمام مردم حوزه تمدنی ایران دید. آنان انتظار و پیش بینی لحظه ای را دارند که باید بیاید و برایشان چهره ای نو به ارمغان آورد. روزگار سخت زمستان را بزداید و بهار سبز و زیبایی را به ظهور رساند. اگر چه سختی زمستان چهره از بسیاری دوستی ها و دشمنی ها در ایام سختی به نمایش گذاشت و همه دیدند که در دوره سخت چه کسی است که فریاد رس است و چه کسی نیست، ولی زمستان با همه سختی اش هم نعمت است و هم زجر. انگار چهره واقعی زندگی این دنیا را به نمایش می گذارد که توامانی است از رنج و لذت مداوم.

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.