طبیعت بالاخره دست های بخشنده خود را گشود

بالاخره طبیعت به قهر خود با ما پایان داد، و با فرمان آن بالا نشین آسمانیِ یکتا، دست های پرثمر بخششگر خود را به سوی زمینیان گشود، و هدیه های آسمانیِ آسمان به سوی ما سرازیر شد. ایزد بخشنده نشان داد که اگر بخواهد به لحظاتی می تواند وضع ما را از بدترین وضع، به بهترین حالت تغییر دهد، از دیروز تا امروز آسمان دست های کریم خود را گشود و برف های پاک کننده را به سوی ما سرازیر کرد، و طبیعت خود به نجات طبیعت پیشقدم شد؛ و در این چند مدت ابتدا دهان انسانِ متکبر را به خاک مالید و نشان داد که انسان در غیاب دیگر عناصر طبیعت هیچ است، و اگر دیگر عناصر طبیعت با انسان همراهی نکنند، جهان جهنمی برای همه خواهد بود، و اگر ما طبیعت را نادیده بگیریم و ویران کنیم، طبیعت می تواند همه ما را با خود به قعر نابودی بکشاند، بدون این که با توان فعلی بشر کار اساسی از او ساخته باشد؛ دست بخشنده آسمان امروز چنان قدرت نمایی کرد که این انسان ناچیز را مقهور و متشکر لطف خود کرد.

این روزها به راحتی می توان فهمید که چرا اجداد ما طبیعت را به اندازه پرستش ستایش می کردند، آنان قهر و قدرت و طبیعت را بهتر از ما فهمیده بودند.

ایزدِ یکتای من از این همه نعمت شکر و تو را به بزرگی و بخشایشت ستایش می کنم.  

طبیعت بالاخره دست های بخشنده خود را گشود

You have no rights to post comments

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.