علی (ع) را به علی (ع) بشناسیم، نهج البلاغه منبع خوبی است

این روزها و شب ها، ایام علی بن ابی طالب (ع) است، دیشب محراب مسجد کوفه ضربتی را شاهد بود، که فرق محراب دارش را شکافت؛ و در این ساعات و ساعاتی چند دیگر او (ع) باید به درد ضربه ی شمشیر هم رزمش در صفین، و زهری که از عصاره کینه های خفته در دل های مریض و بی رحم آلوده بود، دست و پنجه نرم کند تا در بیست و یکم ماه رمضان جان را تسلیم رضای حق کرده و به کاروان گذشتگان من جمله محمد (ص) که هدایت کننده اش بود و فاطمه (س) که یار و همدم مهربانش؛ بپیوندد و از کاروان کینه، عداوت، نافرمانی، جهل، تزویر و... وا رهد و رستگار و ماندگار گردد.

ما نیز طبق معمول در این شب ها و روزها به این مناسبت و همچنین شب های قدر، که به صورت رمزآلودی با ایام مرتضی (ره) همزمان شده است، به سوگواریش بنشینیم و گاه از زخم علی (ع) و فقدانش اشک جاری سازیم و گاه قدر را با زنده نگاه داشتن شب هایش تا به سحر، پاس داریم. ذکر این روزها و شب ها علی (ع) است ولی نکته ای که وجود دارد این که ؛ علی (ع) نه برای رژیم غذایی اش علی (ع) شد و نه به دلیل مظلومیت و رنج هایی که برد، زیرا که ممکن است در بین هندوها هم افرادی یافت که بدین رنج دایمند و یا در بین ملل مظلوم به مظلومیت غرقند. علی (ع) را چیز دیگری علی (ع) کرد. علی (ع) نه به خاطر زور شمشیرش و شجاعتش، علی (ع) شد و نه به بخشش و عطایش که ممکن است به بخشش و عطا و شمشیر کسانی دیگری هم بتوان در بین خلق خدا یافت که واجد چنین سجایایی باشند.

علی (ع) را عدالتش علی (ع) کرد، علی (ع) را حکمتش علی (ع) کرد، و علی (ع) را تقوایش علی (ع) کرد، علی (ع) را تعبدش علی (ع) کرد، علی (ع) را مهرش به خلق خدا و مردم داریش علی (ع) کرد که در این موارد تکرار ناشدنی شاید بنماید؛ که حاکمی این چنین به عدالت رفتار کند؛ مگر این که از انبیا (ع) باشد و تقوای علی (ع) هم در اوج است و این بلندای را هرکسی توان پریدن نیست. تعبد علی (ع) و رضایتش به آنچه مقدر است، صبری است که از ایوب (ع) می تواند سرزند. پس به نظر می رسد که برای معرفی علی (ع) این رژیم غذاییش و یا آن دردی که در اوج بیماریش می کشد و یا وداعش با عزیزانش و... نیست که باید مبنای معرفیش قرار گیرد؛ آنطور که در این شب ها مکرر بدان اشاره می گردد و احیانا اشک ها جاری می شود. علی (ع) را باید با نهج البلاغه اش، با کلمات گهربارش به مخاطب شناساند. این اهداف علی (ع) است که او را یکه تاز تمام صحنه می کند. این که به شیوه تکفیری های وهابی مسلک، حکم به کفر این و آن داد نه کارساز است و نه مطلوب که آنان نیز البته با همین حربه به ما حمله می کنند و کرده اند و در این روش بسیار هم قهارند. ما نباید در این روش با آنان برابر شویم.

بیاییم از بیان مسایل این چنینی در معرفی علی (ع) خود داری کنیم که ممکن است اشکی از مومنی جاری کند ولی شان علی (ع) را پایین آورده ایم که او بالاتر از این هاست. علی (ع) به زهد، هدف والا، علم، تقوا، انسانیت، عدالت، تعبد، حکمت، ایمان، استقامت در هدف، انصاف، بلاغت، وفاداری به مکتب محمدی (ص)، مردم داری و مردم مداری و... در اوج بود. البته در رژیم غذایی هم خاص بود و رنجی که برد هم خاص خودش بود و... شرایطی که داشت هم خاص بود. ولی سیره و رفتار اجتماعی و سیاسی اش الگوست که باید در مقابل سیره و الگوی حریفش گذاشته و معرفی و مقایسه شود تا تفاوت ها آشکار شود.

شهادت قهرمانانه اش بر محراب زهد و عدالت، بر پیروانش و بشریت عدالت خواه تسلیت باد. 

+ نوشته شده در یکشنبه ششم مرداد ۱۳۹۲ ساعت 21:48 شماره پست: 314  

You have no rights to post comments

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.