این هم اصل این مطلب :

رابطه با اسرائیل! رحیم قمیشی
در یکی از نمایشگاه‌های خارج از کشور، ویژه تجهیزات جانبازان و معلولین وارد غرفه‌ای شدم که اتفاقا لوازم مجهز و بسیار مناسبی عرضه کرده بود و قیمت‌شان هم بسیار خوب بود.
دو تن از دوستان ایرانی دیگر و عضو هیأت خرید هم به من ملحق شدند و در حال بررسی بودیم که یکی از آن دو آدرس شرکت فروشنده را پرسید!
"اسرائیل!"
به سرعت برق دست مرا کشید و طوری که احساس می‌کردم گویی بمب گذاری صورت گرفته مرا به بیرون از غرفه پرتاب کرد.
و دائم برای فروشنده متعجب توضیح می‌داد "ما هیئت ایرانی هستیم"!
دوستم وقتی تعجب مرا دید توضیح داد "بیچاره اگر کسی از ما در آن غرفه عکسی می‌گرفت روزگارمان سیاه بود!"
توضیح من برای دوستم که معامله نکردن درست، اما دیدن تجهیزاتش چه اشکالی داشت، هیچ فایده‌ای نداشت...
به نظرم آن سال ما قبل از امارات و بحرین روابط‌مان را عملا با اسرائیل شروع کرده بودیم، فقط خبرش خدا را شکر رسانه‌ای نشد!
در زمان جنگ هم بشدت شایعه بود که واسطه‌های فروش سلاح‌های پیشرفته، اگر هم خودشان اسرائیلی نباشند، منبع خرید سلاح‌هایشان مانند موشک تاو غالبا خود اسراییل است. چون این سلاح به جز آمریکا تنها در اختیار آن کشور بوده، و البته که همیشه هم تکذیب شده و می‌شود. ما و اسرائیل؟!!
اما از سومین رابطه بگویم؛
کتاب بسیار جذاب و خواندنی را دوستانم به من معرفی کردند، به نام "انسان خردمند" نوشته یووال نوح هراری.
می‌دانستم نویسنده‌اش یهودی است، اما اینکه اسرائیلی و استاد دانشگاهی در آنجاست را واقعا نمی‌دانستم!
با علاقه کتاب را که حجم کمی هم نداشت خواندم، و البته در آن چند روز مطالعه متوجه آن دو نکته شدم.
چقدر کتاب عالی نوشته شده بود... دنیایی از اطلاعات، نظریه‌ها و شواهد تاریخی از انسان نخستین تا امروز، که قبل از آن نمی‌دانستم.
چقدر جملات کلیدی که با دانستن آنها دیدگاهم نسبت به بسیاری مسائل مهم تغییر می‌کرد.
کتاب البته سیاسی نبود، و هرگز از یهودیت در برابر سایر ادیان هم دفاع نمی‌کرد. کاملا علمی و پژوهشی.
خدا را شکر آن دوستم دیگر همراهم نبود!
دلم نمی‌آید همینجا یکی از نکته‌های بسیار مهمی را که از مطالعه آن کتاب اموختم با شما در میان نگذارم.
هراری می‌گوید علم جدید وقتی پیشرفت واقعی کرد که پذیرفت علم، دریچه‌های گسترش دنیای نادانی بشر را می‌گشاید!
علم قدیم دچار این توهم بود که با کشف هر پدیده‌ای احساس می‌کرد دایره نادانی‌اش کمتر و‌ کمتر می‌شود، اما علم جدید پذیرفت هر کشفی به او می‌آموزد چه نادانی‌ها و نادانسته‌های فراوان دیگری در مقابلش هست.
به عبارتی امروز از همه ما دانشمندتر کسی است که عمق نادانی خودش را و البته بشریت را درک کرده باشد.
و بگذریم که اکثر ایدئولوژی‌ها خود را در نهایت دانایی می‌بینند، از ایدئولوژی‌های غربی گرفته تا شرقی‌اش.
مطالعه کتاب یووال نوح هراری برای من بسیار آموزنده بود، برای کسانی که علاقه‌مند به تاریخ خلقت و تکامل بشر خردمند (بشر امروز) هستند خواندنش را توصیه می‌کنم، و البته طبیعی است هیچ کتابی بدون اشکال و نقد نیست.
چقدر فضای مجازی تبادل افکار و اندیشه‌ها را آسان نموده، چقدر براحتی می‌توان کتاب‌ تهیه کرد و مغز و اندیشه را بارور نمود. و چقدر براحتی می‌توان پی برد ما چه میزان با اندیشه دانایی، نادانیم، و‌ چقدر سیاست چهره کریهی دارد که خود را به پای همه ابعاد بشری می‌پیچد.
نمی‌دانم فکر درستی دارم یا نه!
به نظرم مصر و اردن و اخیرا امارات و بحرین وقتی رابطه‌شان را با دولت اسرائیل شروع کردند، کارشان بسیار احمقانه بود و هست. رژیم متجاوز اسرائیل ارزش رابطه سیاسی ندارد...
اما دنیای جدید آنقدر مرزها را کمرنگ خواهد کرد، آنقدر ابعاد واقعی انسانی را نمایش خواهد داد، آنقدر دایره نادانی را به آنها خواهد نمایاند، که روزی به این کشمکش‌های مرزی و سیاسی و خلاصه کردن همه ابعاد انسان‌ها در آن خواهیم خندید.
روزی نه چندان دور بشریت خواهد فهمید با کنار گذاشتن توهمات آن دسته از قدرتمندان دچار خود بزرگ‌بینی و همه چیز دانی، چقدر می‌شود زندگی بهتری داشت.
وقتی انسان‌ها با اندیشه‌هایشان سنجیده شوند نه با نژاد و ملیت و مذهبشان...
روزی که مرزهای مصنوعی کمترین اهمیت را در زندگی انسان‌ها بازی خواهد کرد.
قبل از اینکه به این ایده من بخندید، لطفا کتاب انسان خردمند استاد "هراری" را بخوانید.