دلم هوای غیر تو دارد

از تو بیزارم، بیزار از مرام و افکار پلیدت

سخنت بوی کبر می دهد، اهداف و آرمانت کبرآلود

راه رفتنت از روی تکبر، دوستانت متکبر

من و خدا از تو بیزاریم

از نگاهت شراره های آتش می بارد و می خواهد که کاشانه ها را بسوزاند

آنگاه از قصد شوم تو ای جغد بداندیش، که آگاه شدم

بیزار شدم از توی ای بددل و بد عهد

بیزارم از اصول و صدا و تصویرت

کاش هرگز تو را ندیده بودم، گولت را نخورده بودم

کاش آن روز که دیدمت به کنه ذات خرابت پی برده بودم

تو مرا ویران کردی، فرو ریختی، بی آشیانم کردی

در کنارت آرزوهایم برباد شد، آرمان هایم عقیم

دلم هوای غیر تو دارد  

+ نوشته شده در سه شنبه چهاردهم اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت 10:23توسط سید مصطفی مصطفوی  |  شماره پست: 951