با مرگ تو تاریخ به ناگاه ورقی خورده و تمام
چه مرگ و رفتنی زیبا،
بی هر واکنشی به مرگ،
بی هر گونه فریادِ کمک خواستن های بیهوده از مرد و نامرد،
بی هرگونه فشار دکمه ی آژیر اعلام خطر،
بی هر گونه فرصتی برای لمس ذهنی دلهره ایی جانکاه،
نسبت به هزاران تن آب که تو را در بر خواهند گرفت،
تسلیم مرگی در تنهایی شدن،
چشم ها را به هرگونه رسیدن کمکی بستن،
و دل به آب و مرگ سپردن،
تا آب بستر راحتی بر بدن نحیف تو گردد،
تا بر دستان دوست و دشمن گرفتار تشییعی پر تعداد نشوی،
تا دوست و دشمن بر جنازه ات، هم گرد نیایند،
تا عده ایی بر زمین خوردن و ناتوانی ات شاد نشوند،
و عده ایی هم بر مظلومیتت ضجه خون نزنند.
و شاهد دفن تو در دل خاک نباشند،
بدور از چشم اغیار،
خود شاهد تشیع پیکرت تا قعر آب شوی،
تا عزیزانت بر رفتنت شاهد نباشند،
و قلب های شان در اندیشه عاقبت دردناکت پاره نشود.
و چون ملوانان سانچی،
در آب های عمیق فرو روی،
و تاریخ به ناگاه ورقی خورده و تمام،
- توضیحات
- زیر مجموعه: مطالب نویسنده
- دسته: سخنی به نظم و نثر
- تاریخ ایجاد در 02 بهمن 1396
- بازدید: 3805
دیدگاهها
پایانی غم انگیز برای پرستویی جوان و مظلوم
و نگاهی بر نقد روشنک که روشندل است بر این پست
تفاوت نگاه نویسنده و روشنک در میزان درک و آگاهی از معضلات جامعه ایی ست که به آن تعلق داریم ، متاسفانه آنجا که سطح آگاهی پایین باشد ، انتظاری نیست که تفکر بلند نویسنده را درک و مسایل و معضلات انسانی را منصفانه مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم
با وجود فقر در جامعه و نیز عدم رعایت قوانین ، ناهنجاری ها بروز می یابند ، و البته گاه نبود الگو های نیز خود از عوامل عدم رشد و ارتقا می باشد
در کنکاش این پست ، متاسفانه روشنک دچار سطحی نگری ست ، او فقط با چشم می بیند ، همین و بس ، ولذا تعقلی بر حقایق موجود ندارد ، در واقع به قدر نگاهش اکتفا می نماید و تجربه تجزیه و تحلیل عقلایی را بر خود نمی پسندد
ایشان همه افرادی را که به نوعی در پارک حضور می یابند را معتاد و یا خلافکار می پندارد
ایشان متاسفانه به واسطه عدم آگاهی دچار این سطحی نگری ست
آنگونه که نگارنده را فقط به دلیل حضور در پارک به پدیده شوم مواد فروشی متهم می نماید
پارک محیطی دنج است ، و معتاد هم برای عمل خویش به محلی دنج نیازمند است ، ورزشکار نیز برای ورزش محیطی ارام و خلوت را می پسندد ، و کودک هم برای بازی و تفریح نیازمند به پارک است که دنج است و به دور از هر گونه شلوغی
حال روشنک گرامی به واسطه آگاهی ضعیف خویش، همه افراد این جامعه را یکسان می پندارد
کاش ایشان به جای حساسیت استفاده نگارنده از دو کلمه پرستو و مظلوم که برای غمناکی و تاثر معتاد جوانمرگ شده استفاده گردیده ، به چرایی و علت این پدیده شوم اشاره می نمودند
آری معتاد جوانی که غریبانه به آغوش سرد خاک تن سپرد ، پرستویی ست که از بد حادثه ، بالهای پروازش به سنگ ظلم و جور زخمی گردید ، و دیگر رمق و مجال پروازی برای وی میسر نبود .
درود بر جناب مصطفوی نگارنده این پست و با عرض پوزش از ایشان در ارسال جوابیه برای روشنک گرامی ، هر چند پاسخ استاد مصطفوی بر نظر روشنک روشندل جامع و کامل بود ، ولذا امید وارم جسارت حضورم را در اینجا بر من ببخشایند .
پایانی غم انگیز برای پرستویی جوان و مظلوم
و نگاهی بر نقد روشنک که روشندل است بر این پست
تفاوت نگاه نویسنده و روشنک در میزان درک و آگاهی از معضلات جامعه ایی ست که به آن تعلق داریم ، متاسفانه آنجا که سطح آگاهی پایین باشد ، انتظاری نیست که تفکر بلند نویسنده را درک و مسایل و معضلات انسانی را منصفانه مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم
با وجود فقر در جامعه و نیز عدم رعایت قوانین ، ناهنجاری ها بروز می یابند ، و البته گاه نبود الگو های نیز خود از عوامل عدم رشد و ارتقا می باشد
در کنکاش این پست ، متاسفانه روشنک دچار سطحی نگری ست ، او فقط با چشم می بیند ، همین و بس ، ولذا تعقلی بر حقایق موجود ندارد ، در واقع به قدر نگاهش اکتفا می نماید و تجربه تجزیه و تحلیل عقلایی را بر خود نمی پسندد
ایشان همه افرادی را که به نوعی در پارک حضور می یابند را معتاد و یا خلافکار می پندارد
ایشان متاسفانه به واسطه عدم آگاهی دچار این سطحی نگری ست
آنگونه که نگارنده را فقط به دلیل حضور در پارک به پدیده شوم مواد فروشی متهم می نماید
پارک محیطی دنج است ، و معتاد هم برای عمل خویش به محلی دنج نیازمند است ، ورزشکار نیز برای ورزش محیطی ارام و خلوت را می پسندد ، و کودک هم برای بازی و تفریح نیازمند به پارک است که دنج است و به دور از هر گونه شلوغی
حال روشنک گرامی به واسطه آگاهی ضعیف خویش، همه افراد این جامعه را یکسان می پندارد
کاش ایشان به جای حساسیت استفاده نگارنده از دو کلمه پرستو و مظلوم که برای غمناکی و تاثر معتاد جوانمرگ شده استفاده گردیده ، به چرایی و علت این پدیده شوم اشاره می نمودند
آری معتاد جوانی که غریبانه به آغوش سرد خاک تن سپرد ، پرستویی ست که از بد حادثه ، بالهای پروازش به سنگ ظلم و جور زخمی گردید ، و دیگر رمق و مجال پروازی برای وی میسر نبود .
درود بر جناب مصطفوی نگارنده این پست و با عرض پوزش از ایشان در ارسال جوابیه برای روشنک گرامی ، هر چند پاسخ استاد مصطفوی بر نظر روشنک روشندل جامع و کامل بود ، ولذا امید وارم جسارت حضورم را در اینجا بر من ببخشایند .
ای وای
چقدر غم انگیز
و چه دردناک
سخته وقتی واسه کسب نشاط و شادمانی و سلامتی به بیرون بزنی و اونوقت با چنین صحنه دردناکی مواجهه بشی
اما این وضع دنیای امروز ما هست ....
نمایش هایی که صحنه هایش رو با عم و اندوه ، تکرار کردن ....
وای بر ما تماشا گران این صحنه ها .....
گاهی فکر می کنم چه خوب می شد اگر حافظه ام دچار اختلال می شد، تا این دردهای جانکاه که درونم را آشفته می کند را به فراموشی بسپارم
چیزی که بیشتر منجر به زجر درونم می شود این است که .... می دانم و می دانم این روز ها غم فراوان است
این پست همیشه در ذهنم ثبت شده و مطمعن هستم هیچگاه پاک نخواهد شد
روح آن سفر کرده گمنام شاد ...
ای وای
چقدر غم انگیز
و چه دردناک
سخته وقتی واسه کسب نشاط و شادمانی و سلامتی به بیرون بزنی و اونوقت با چنین صحنه دردناکی مواجهه بشی
اما این وضع دنیای امروز ما هست ....
نمایش هایی که صحنه هایش رو با عم و اندوه ، تکرار کردن ....
وای بر ما تماشا گران این صحنه ها .....
گاهی فکر می کنم چه خوب می شد اگر حافظه ام دچار اختلال می شد، تا این دردهای جانکاه که درونم را آشفته می کند را به فراموشی بسپارم
چیزی که بیشتر منجر به زجر درونم می شود این است که .... می دانم و می دانم این روز ها غم فراوان است
این پست همیشه در ذهنم ثبت شده و مطمعن هستم هیچگاه پاک نخواهد شد
روح آن سفر کرده گمنام شاد ...
این هایی که دچار بیماری های روانی، جسمی، اعتیاد و... می شوند، و یا به هر دلیلی دچار می شوند، حتی قاتل ها که اول این نبودند (قاتل) نبودند، معمولا از بد حادثه به این وادی افتادند و ضمنن همه از ما هستند (برادران و خواهران انسانی)، قربانیانی هستند که تحت شرایطی به دامی افتاده و در این رنج خود غرق شدند واقعن دل آدم از سرنوشت چنین جوانانی به درد می آید، کسانی که حتی دلی برای مرگ شان نمی سوزد، این ها شایسته بهترین ها بودند و از بد حادثه به این بلیه گرفتار شدند و در آن مردند، واقعن مرگ انسان ها آن هم با چنین عاقبتی دل آدمی را به درد می آورد به خصوص این که در غربت و بی کسی بمیرند و حتی دلسوزی برای شان هم مسخره به نظر آید، مظلومیت همین است، پرستوها در سیر مهاجرت (زندگی این دنیا) دچار حادثه می شوند و دل آدم برای کسانی که به مقصد نمی رسد می سوزد، دست خودم نبود، حکایت دردآور این جوانان گریه دارد
این هایی که دچار بیماری های روانی، جسمی، اعتیاد و... می شوند، و یا به هر دلیلی دچار می شوند، حتی قاتل ها که اول این نبودند (قاتل) نبودند، معمولا از بد حادثه به این وادی افتادند و ضمنن همه از ما هستند (برادران و خواهران انسانی)، قربانیانی هستند که تحت شرایطی به دامی افتاده و در این رنج خود غرق شدند واقعن دل آدم از سرنوشت چنین جوانانی به درد می آید، کسانی که حتی دلی برای مرگ شان نمی سوزد، این ها شایسته بهترین ها بودند و از بد حادثه به این بلیه گرفتار شدند و در آن مردند، واقعن مرگ انسان ها آن هم با چنین عاقبتی دل آدمی را به درد می آورد به خصوص این که در غربت و بی کسی بمیرند و حتی دلسوزی برای شان هم مسخره به نظر آید، مظلومیت همین است، پرستوها در سیر مهاجرت (زندگی این دنیا) دچار حادثه می شوند و دل آدم برای کسانی که به مقصد نمی رسد می سوزد، دست خودم نبود، حکایت دردآور این جوانان گریه دارد
ماهیت و قداست این کلمات نابود کردید
مگر اینکه شما خودتان از ای این گروه و تامین کنندگانش باشید
البته مشخص است ادمی که درپارک بچرخد و....
ماهیت و قداست این کلمات نابود کردید
مگر اینکه شما خودتان از ای این گروه و تامین کنندگانش باشید
البته مشخص است ادمی که درپارک بچرخد و....
ماهیت و قداست این کلمات نابود کردید
مگر اینکه شما خودتان از ای این گروه و تامین کنندگانش باشید
البته مشخص است ادمی که درپارک بچرخد و....