خدایی متعلق به همه، همچون دستی بر سر همه ی ما

خدایا ستایش تو را سِزد که هنگامی که زمانِ بخشش و فرو ریزی نعمتِ تو فرا رسد، دیگر توجهی به دست های بالا گرفته شده یا غافل بالا گرفته نشده نمی کنی، و نعمت خود را بر سر همه ی انسان، حیوان و گیاه سرازیر می کنی، بی آن که از آنان چیزی بپرسی.

 

+   نوشته شده در دوشنبه هفدهم آذر 1393ساعت 7:36 PM توسط سید مصطفی مصطفوی

نظرات (0)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

کامنت ها

فردوسی زدایی شیعه انگلیسی اینکه چرا حوزه های علمیه علی الخصوص قم و بسیاری از روحانیون خروجی از قم ب...
زلزلۀ فرهنگی ساسی مانکن؟ احمد زیدآبادی: ساسی مانکن ترانه‌ای خوانده است از همان جنسی که از او انتظ...