رادیکالیسم هندو؛ معروفی مهم برای هندوها، که برای دیگران معروف نیست

هر دین، مسلک و مرامی برای خود ارزش ها و ضد ارزش ها و یا به عبارتی خوبی و بدی هایی را تعریف و رهروان خود را به ترک و یا انجام آن دستور می دهد و به واقع فقه هر دینی حد و حدودِ باید و نبایدهای خود را تعیین و رهروانش را ملزم به رعایت آن می کند،

لذا باید و نبایدهای هردینی به پیروان آن مرتبط است و در واقع دیگران ملزم به رعایت آن نیستند، ما هم در اسلام این باید و نبایدها را داریم و از آن به عنوان "معروف[1]" و "منکر[2]" یاد می کنیم و یکی از فروع دین ما هم همین "امر به معروف و نهی از منکر"  است که در حد خود هم لازم است و هم مفید به نظر می رسد
امر به معروف و نهی از منکر که به عبارتی همان "دعوت به خیر و دوری از شر است"، دستوریست که در ادیان مختلف برای حفاظت از ارزش های دینی اشان تعریف و کم و یا زیاد امری تقریبا رایج در همه ادیان است؛ ولی وقتی خود را از دایره دینِ خود بیرون بکشی و از بالا نگاهی به این باید و نباید ها در ادیان و فرهنگ های مختلف داشته باشی، خواهی دید که این باید و نباید ها سیال هستند و برخی از ارزش ها اگرچه در مرام و مسلکی ارزش است، در دیگری اصلا این طور نیست و آنها ممکن است، کاملا عکس شما فکر و عمل کنند
مثلا به موضوع حجاب و پوشش زنان که نظری بیفکنیم خواهیم دید که در حالی که در عرف ما مسلمانان ایرانی کاملا این امر رعایت می شود و نسبت به آن سختگیریم (فارغ از ارزش گذاری آن)، این امر حتی در بین مسلمانان دیگر کشورهای اسلامی هم ثابت نیست و بدین امر از چنین حساسیتی برخوردار نیست و آنان در این حد نسبت به آن حساس نیستند و در واقع پوشش تابع عرف هر جامعه است و همین امر در بین مسیحیان ارزش بزرگی محسوب نمی شود و امر به این پوشش هم نمی شود و... خوردن گوشت خوک اگرچه برای یک مسلمان یک امر نشدنی و محال تلقی می شود در مکاتب دیگر و فقه دیگران اصلا نکوهیده نیست و خوراک روزانه آنان و شاید پرمصرف ترین گوشت هم باشد.
پس با توجه به تکثر در تفاوت ارزش ها (باید و نبایدها) در بین ملل و فرهنگ ها، تحمیل ارزش های خود به دیگران امر نکوهیده ایی است، چرا که ممکن است امری برای ما بسیار مهم باشد، ولی برای دیگری اصلا اهمیت نداشته و ارزش محسوب نشود، لذا انتظار از دیگران نیز باید با همین معیار مد نظر قرار گیرد
هندوها هم به عنوان یک فرهنگ، دین باستانی و دیرپا، امور مقدس و یا به عبارتی معروف و منکرهایی را برای خود تعریف که از جمله آن می توان به احترامی اشاره کرد که برخی از آنان کم و یا زیاد برای جناب "گاو" قایلند، به طوری که برخی از آنان تعرض به این حیوان را منکری بسیار بزرگ و نابخشودنی تلقی کرده و گروه های خودسر هندوی افراطی مرتکبین را حتی تا حد مرگ تنبیه می کنند و نهضت محافظت از این حیوان را تشکیل داده اند و سخت به عقوبت کسانی اقدام می کنند که کوچکترین بی احترامی به آن کنند.
سازمان حفاظت از کاو هند (The Rashtriya Gau Raksha Dal)[3] از آن جمله است که به رهبری آقای پاوان پاندیت (Pawan Pandit) اکنون در این خصوص بسیار فعال است. به قسمتی از فعالیت های این گروه که در سایت ویکی پدیا بدان اشاره شده است، توجه کنید :
"از زمان روی کار آمدن حزب ملی گرای بی.جی.پی (BJP)[4] به رهبرای آقای نارندرا مودی[5] در ماه می سال 2014، اعضای "سازمان حفاظت از گاو هند" به صورت آشکاری در ایالت های تحت سیطره حزب بی.جی.پی از جمله گجرات، پنجاب، راجستان، هاریانا، مادیاپرادش و مهاراشترا در تعداد زیادی از وقایع قتل و به دار آویختن تجار گاو (که اکثرا از اقلیت مسلمان و جامعه دالیت[6]هستند)، دست داشته اند. روش کاری آنها در این اقدام بدین صورت است که فعالین این گروه کامیون های حمل گاو را متوقف کرده و بعد از ضرب و شتم راننده و کمک راننده که در برخی از موارد تا حد مرگ انجام می پذیرد، آنان را مجبور به خوردن مدفوع و ادرار گاوها کرده و از این صحنه عکس و فیلم تهیه نموده و به صورت آنلاین در شبکه های مجازی قرار می دهند که در بیشتر موقع با هیچ اقدام و واکنشی از سوی مسولین و نهادهای قانونی کشور مواجه نمی شود. غیر مشهورترین این حوادث کشتن آقای اخلاق مسلمان 52 ساله اهل روستای بیسرا در ایالت اتارپرادش به وسیله فعالین محلی سازمان حفاظت از گاو هند است که بر اساس شایعه ایی شکل گرفت که او و خانواده اش از گوشت گاو استفاده کرده اند. از جمله حوادث اخیر در خصوص این اقدامات بیرحمانه، در یازده جولای سال 2016 در شهر اونا در ایالت گجرات اتفاق افتاد، و آن زمانی بود که گروهی اعضای سازمان حفاظت از گاو هند متوجه کندن پوست یک گاو مرده توسط چهار جوان دالیت شدند که بعد از ضرب و شتم شدید آنان، این چهار تن را به طرز فجیعی کشتند؛ در حالی که یک شاهد عینی بعدا تایید کرد که این گاو توسط یک شیر وحشی دریده شده بود، و همین حادثه باعث یک حرکت سراسری اعتراضی به وسیله دالیت ها و گروه های راست گرا شد که معتقد بودند این بیرحمی ها قسمتی از یک راهبرد بزرگتر توسط گروه  آر.اس.اس[7] است که با اقدامات مبارزاتی علیه اقلیت های مذهبی و گروه های هندوی عقب مانده (دالیت ها) در ارتباط است."
نگاهی به این گزارش نشان می دهد که گروه های امربه معروف و نهی از منکر هندو با کسانی که از ارزش های آنان عبور کنند چه می کنند و چه جو وحشتی را به اقلیت های جامعه هند تحمیل می کنند. این در حالی است که خوردن گوشت گاو برای یک مسلمان اصلا امری نکوهیده نیست و کاملا مجاز است ولی حقوق این اقلیت مسلمان در جامعه هند کاملا نادیده گرفته می شود و با فجیع ترین وضع به جرمی تنبیه می شوند که در مذهب و فرهنگ آنان اصلا نه ضد ارزش و نه کناه محسوب نمی شود و کاملا عرفی و شرعی است.
جنایات گروه های امر به معروف و نهی از منکر هندو که در این رابطه به گروه های خودسر Cow vigilante [8] مشهورند، آنقدر بالا گرفته است که آقای نارندرا مودی هم به این امر واکنش نشان داده و هم مسلکان خود درگروه های هندویسم افراطی را افرادی با اعمال "ضد انسانی" و "ضد اجتماع [9]" نامیده و اعمال خشونت بار و غیر قانونی آنان را مورد حمله قرار داد.
آری ارزشی که برای ما ممکن است ارزش باشد برای دیگری چیزی بسیار پیش پا افتاده است و نباید خوبی و بدی را از کانال اعتقادات خود دید و به تخطئه دیگران اقدام کرد.

 

این صحنه و تصویر بعدی آن مربوط به جنایت یک گروه  5 نفره هندوی افراطی در تاریخ 20 مارس 2016 است که آقای مظلوم انصاری راننده 32 ساله و شاگرد نوجوان 13 ساله اش به نام امتیاز خان را به جرم حمل و نقل گاو  که مطابق ارزش های مذهبی آنان منکر تلقی می شود را در ایالت جارکند هند بعد از ضرب و شتم  با طناب به دار آویختند   

 http://muslimmirror.com/eng/wp-content/uploads/2016/03/1470012_10208966335896805_3020523492299346592_n.jpg 

 http://muslimmirror.com/eng/five-members-of-hindu-vigilante-group-held-in-killings-of-two-muslims-in-jharkhand/ 

 

 

  این صحنه و دو تصویر ذیل آن مربوط به جنایت چند جوان هندوی افراطی است که در حال تنبیه یک مسلمان هستند که در کار حمل و نقل گاو فعال بوده است، ابتدا او را لخت نموده و به قصد کشت مورد ضرب و شتم قرار می دهند. البته این اقدام که به غیرت دینی این جوانان هندو برخورده است، متعلق به زمان ببریت بشر نیست بلکه این اتفاقی است که در 31 ماه می 2016 در بخش چوتی سرای ایالت راجستان اتفاق افتاده است

 

 http://media2.intoday.in/indiatoday/images/stories/cow---story_647_060216094657.jpg

http://www.hindustantimes.com/jaipur/cow-vigilante-group-blocks-highway-in-rajasthan/story-TOKR7gm0bTLfQAhg6OB0WI.html 

 

 

این چهار جوان لخت که در تصویر دیده می شوند از دالیت ها هستند که در تاریخ 11 جولای 2016 به جرم پوست کندن یک گاو کشته شده توسط یک شیر، توسط گروه های خودسر هندو دستگیر و پشت یک اتومبیل بسته بعد از اهانت و ضرب و شتم شدید در شهر اونا ایالت گجرات گردانده شدند.

http://athavaneng.com/wp-content/uploads/2016/07/Dalits-beaten-up-GUJARAT-720x480.jpg  

 

 http://indianexpress.com/article/explained/gujarat-dalit-protests-una-gau-rakshaks-mohammad-akhlaq-modi-govt-2954324/ 

 

 https://www.forwardpress.in/2016/07/atrocities-against-dalits-a-means-to-sustain-oppression/ 

 

  رژه افراد وابسته به گروه هندویی افراطی آر.اس.اس که در واقع مادر گروه های دیگر هندوی افراطی است و دیگرگروه ها ارگان های آن محسوب می شوند از جمله بی.جی.پی ارگان سیاسی آن محسوب می شود

[1] - کارهای که امر به انجام آن می شود.

[2] - کارهایی که امر به ترک آن می شود

[3]  - https://en.wikipedia.org/wiki/Bhartiya_Gau_Raksha_Dal  و  http://bgrd.in/

[4]  - حزب ملی گرای دست راستی هند که نماینده سیاسی گروه های هندویسم افراطی است و از دهه آخر قرن بیستم تاکنون ظهور موثری در سیاست هند دارد. http://www.bjp.org/

[5] - نخست وزیر فعلی هند که در سال 2000 سروزیر ایالت گجرات بود و آن زمانی بود که از سوی هندوها حملات شدیدی علیه مسلمانان انجام شده و هزاران نفر از آنان قربانی خشونت هندوهای افراطی شدند و در این زمینه ایشان نیز متهم است و به قصاب کجرات مشهور شد.    https://en.wikipedia.org/wiki/Narendra_Modi

[6] - پایین ترین طبقه جامعه هندو که به نجس ها مشهورند و از محروم ترین اقشار هند تلقی می شوند.   https://en.wikipedia.org/wiki/Dalit 

[7] - گروه RSS اصلی ترین گروه هندویی افراطی است که بسیاری از گروه های هندو افراطی دیگر، ارگان های مختلف آن تلقی می شوند از جمله حزب BJP شاخه سیاسی آن تلقی می گردد که هم اکنون دولت مرکزی هند را به نخست وزیری آقای نارندرا مودی در اختیار دارد.  www.rss.org/

[8] - این واژه در این مورد می توان نگهبانان شریعت هندو تعریف کرد که در فرهنگ لغت کمبریج (http://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/vigilante) این طور معنی شده است که : " شخصی که سعی می کند از طرق غیر رسمی از جرم جلوگیری کند، و یا به دستگیری و تنبیه شخصی که متهم به انجام جرمی است اقدام کند، مخصوصا به دلیل این که فکر می کند نهادهای قانونی مثل پلیس که باید نسبت به کنترل جرم اقدام کنند اقدام موثری ندارند، افراد خودسر معمولا به هم ملحق شده و گروه شکل می دهند." 

[9] - http://www.thehindu.com/news/national/rss-backs-modi-attack-on-cow-vigilantes/article8960661.ece  و http://www.thehindu.com/news/national/narendra-modi-on-cow-vigilantes-they-are-antisocial/article8953529 

دیدگاه‌ها  

#5 محمد 1401-03-18 15:41
خاک تو سرت ، با این حرفهای کفر امیزت .
#4 اسدی 1400-07-25 11:02
خیلی متاسفم اما به هندو ها حق میدم...پرورش مرغ و اردک و بز بسیار راحت است و در یک محوطه کوچک میشود سود برد....اما با کشتن و زشت کاری هیچگاه نمیشود این بیچاره ها را ادب کرد اما با اموزش میشود..اسلام هر جا رفته مصیبت اورده شما که حجاب را مقایسه کردید...ابدا ایرانی ها از زن و مرد ابدا راضی نیستند اما با زور..ادامه داده و منتظر بهتر شدن وضع هستند پدران و شوهران نمی خواهند دختر و همسرشان حجاب سیاه کفن داشته باشند...گاو مادر است و زندگی به انسان میبخشد
در ایران هم گاو مقدس بوده مثل مادر و گوشت مادر نباید خورد نباید مادر را کشت...آموزش بهتر از خشونت...
#3 مصطفوی 1399-10-08 09:57
دوست مخاطبی برام نوشت مطلب شما را "براش ارسال کرده بودم‎
نظرش این بود هر کسی باید به قانون کشورش احترام بزاره‎
وقتی گاو عزیز هستش بهش ایمان دارن چرا یه عده دست میذارن روی ایمان انها‎
اگر جمهوری اسلامی میگه خودتو بپوشون ... چرا میخوای در بیارید"
#2 مصطفوی 1398-07-22 13:22
Rashtriya Swayamsevak Sangh (RSS) chief Mohan Bhagwat performed 'shastra puja' at the annual Vijayadashami event in Nagpur.
: October 8, 2019 12:32:22 pm
https://indianexpress.com/article/india/full-text-vijayadashmi-2019-rss-mohan-bhagwat-speech/
Nowadays, there have been reports that members of a community in our society have been attacked by
another community, making them victims of social violence. Such incidents have not been one-sided. There are reports of incidents happening from both sides and allegations and counter-allegations. It has also come to light that some incidents have been deliberately fabricated while some others have been published in a distorted manner. However, it must be accepted that these tendencies of violence have somehow or the other crossed the limits of the law and order and wreaked havoc by eroding the mutual relations in the society. Neither this tendency is the tradition of our country nor does it fit in the spirit of the Constitution. Howsoever deep the difference of opinion be, howsoever provocative actions might have taken place, still, we should act by remaining within the limits of Constitution, handing over such cases to the police and reposing faith in the judicial system of the country. This is the duty of the citizens of a free nation. The Sangh has never supported the people who were involved in such incidents and it stands against each and every such incident. Swayamsevaks are working in this direction so that such incidents do not take place. But by branding such incidents by the words like ‘lynching’, denoting the traditions which were alien to Bharat and belong elsewhere, efforts are underway to defame our country and the entire Hindu society and create fear among the so-called minority communities. We have to understand that such a conspiracy is also being hatched.
Everyone should keep away from talking in provocative language or indulging in provocative acts. The so-called leaders—who in the name of advocating the interests of a specific community create clash in between the two communities of our society and have made an industry out of their pursuits for selfaggrandisement—should not be patronised. Adequate laws exist in the country to curb such incidents. They must be honestly and strictly implemented.
Different sections of the society should strive to increase goodwill, dialogues and cooperation among themselves. In today’s context, it is absolutely important to work for the goodwill, harmony and cooperation among all sections of society and follow the discipline by keeping ourselves within the limits of Constitution while expressing our ideas or working for the protection of our interests. The Sangh Swayamsevaks have been taking efforts to enhance this type of dialogues and cooperation. Even then, decisions on some matters are required to be taken by the courts. Whatever be the decision, it is the duty of responsible citizens that they should not hurt the mutual goodwill through words or deeds. It is not the responsibility of any one community; it is the responsibility of all. Each one should follow it and start with oneself.
#1 مصطفوی 1398-06-28 15:53
نجس‌ها، واقعیت پنهان جامعه هند

Posted: 18 Sep 2019 12:13 AM PDT

نجس‌ها یا «دالیت ها» را تنها در شبه قاره هند می توان یافت. مردمانی با بیش از ۲۰۰ میلیون نفر جمعیت که تنها نام آدم را بر دوش می کشند. آدم‌هایی که اگر چه جایگاهی در نظام کاستی جامعه هند ندارند و «Out of Caste» محسوب می شوند اما دوام و بقای نظام کاستی منوط به وجود و زیست ناگوار آنها است. واقعیت این است که نظام کاستی بخش جدایی ناپذیر و فناناپذیر جامعه هند است.

هر چند با گسترش شهرنشینی و رشد اقتصادی هند بخش هایی از این نظام کمرنگ شده است و کوشش های انسانی فراوانی برای محو آن انجام شده است و می شود، اما این غول هزار ساله، پرنفس و قدرتمند در جای جای ذهن و ضمیر مردمان شبه قاره حضور دارد.

دو ماه قبل بزرگترین انتخابات جهان با بیش از ۸۰۰ میلیون نفر رای دهنده در هند برگزار شد. هندی که دارای طبقه متوسط شهرنشینی به اندازه قاره اروپا، حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون نفر است. پارلمان هند (لوک سابا) ۵۴۳ کرسی دارد و هر جریانی که بتواند نصف به علاوه یک کرسی را کسب نماید می تواند دولت هندوستان را تشکیل دهد.

خبرها حکایت از پیشروی حزب محافظه کار، سنتی و هندو مسلک «بی جی پی» یا «بهاراتیا جاناتا پارتی» داشت. این حزب در هر ایالتی که در قدرت بوده به نام حفظ فرهنگ هندی و دیانت هندو، صدمات بسیاری به اقلیت های دینی دیگر مانند مسیحیان و مسلمانان رسانده است.

اما شاید هیچ گروهی به قدر نجس ها از این پیشروی ناخرسند نباشند. «بی جی پی» در مبناهای تئوریک خود به جد خواهان حفظ نظام کاستی و به تبع آن آزار و اذیت نجس ها است. نجس هایی که در نگاه مهاتما گاندی «بندگان خدا» نامیده شدند و نویسنده قانون اساسی هند پس از استقلال، دکتر آمبدکار، از آنها بود و برای رهایی از نحوست این نظام غیرانسانی از هندو بودن دست کشید و رسما بودایی شد و راه اختلافات دامنه داری را با گاندی پیمود.

میراث آمبدکار برای نجس ها، در قاون اساسی متبلور شده است. جایی که برای توهین به نجس ها جریمه نقدی و مجازات زندان در نظر گرفته شد. در هند امروز کسی حق ندارد فردی را به خاطر تعلق به کاست نجس ها از حقوق اجتماعی منع کند و مثلا از استخدام وی سر باز زند. همچنین نجس ها دارای نوعی سهمیه برای استخدام و ورود به دانشگاه شدند. اما این موارد جزو اصول مغفوله قانون اساسی باقی ماند و هیچ شأن و اعتبار بهتری برای آنها به همراه نیاورد. نجس بودن امری است که فرد هیچ دخلی در انتخاب آن ندارد و تا پایان عمر با وی خواهد ماند.

هندوها در گذشته ستم های باورنکردنی بر نجس ها روا داشته اند. از سپردن مشاغل پست تا تفکیک مدارس و معابد و حتی منع عبور و مرور آنها در ساعات خاصی از روز، که خورشید به گونه ای بتابد که سایه یک فرد نجس بر یک هندوی متعلق به کاست بالاتر بیفتد و وی را مجبور به انجام اعمال مذهبی و غسل و دادن پوجا کند.

این قسم تبعیض ها هم اکنون در نقاط روستایی رواج و شدت بیشتری دارد و در شهرها که به قول جامعه شناس آلمانی، گئورگ زیمل، مشخصه اصلی آن بیگانگی فرد است کمتر است. اما تبعیض ها همچنان وجود دارد و به صورت سیستماتیک خود را بازتولید می کند.
برای اینکه بدانیم نجس ها چه گروهی هستند و چه جایگاهی در جامعه هند دارند ابتدا باید با قواعد معنایی نظام کاستی آشنا شویم.

نظام کاستی

یکی از اسرار بسیار درهم پیچیده هند، نظام کاستی اش است. این نظام که هم اکنون قدمتی بیش از ۳۰۰۰ سال دارد، به نظر می رسد ابتدا بوسیله طبقه برهمنان برای حفظ برتری شان بوجود آمده و سرانجام به ۴ طبقه مجزا تقسیم شده است.

در رأس این نظام برهمنان هستند. آنها روحانیانی هستند که در مورد اینکه در جامعه و دین چه چیز درست و چه چیز نادرست است به قضاوت می پردازند. پس از آن کاست کشاتریا قرار دارد که جنگجویان و اشراف می باشند. وشیا کاست صنعتگران و بازرگانان است و سرانجام کاست شودرا که دربرگیرنده کشاورزان و دهقانان است. گفته شده است که این چهار کاست از دهان برهما (کاست برهمن) بازوهای برهما (کاست کشاتریا) رانها (کاست وشیا) و پاهای برهما (شودرا) پدیدار شده اند.

در ذیل این چهار کاست اصلی، کاست ضمیمه شده ای به عنوان گروه پنجم قرار دارد. آنها در واقع کاستی ندارند و چون «بیرون از کاست» هستند نجس محسوب می شوند. دالیت ها در معنا، گروه اجتماعی استثمار شده، تحت ستم قرار گرفته و منکوب شده هستند.

نظام کاستی درواقع یک نظام جداسازی اجتماعی است که بر مبنای اصل پاکی و آلودگی عمل می کند. اگر چه این نظام بطور تاریخی به هندوئیسم وابسته است اما در بعضی نقاط هند به ویژه در ایالت های جنوبی مانند کارناتاکا (به مرکزیت بنگلور) و تامیل نادو (به مرکزیت چنای) مسلمانان و سیک ها و مسیحیان نیز از آن پیروی می کنند. به گونه ای که در بین مسلمانان شبه قاره گروهی با ویژگی‌هایی شبیه نجس ها وجود دارند که «اراذل» نامیده می شوند.

نجس ها چه کسانی هستند

دکتر آمبدکار، رهبر تاریخی و بزرگ نجس ها که از مقدرات نظام کاستی فراتر رفت و پس از استقلال هند در ۱۹۴۸، قانون اساسی این کشور را نوشت گفته است: «آیا سختی هایی که نجس ها از آن رنج می برند به اندازه سختی های یهودیان، که آنقدر در مورد آن تبلیغات می شود، نیست. آیا واقعیت ندارند؟ یا اینکه ابزارها و روشهای سرکوبی که هندوها علیه نجس ها استفاده کرده اند کمتر از از روش هایی که نازیها علیه یهودیان اتخاذ کرده اند به چشم می آید چون آنها کمتر به خون آغشته هستند. ایدئولوژی ضد سامی گرایی نازیها علیه یهودیان فرق چندانی با ارتدوکسی گری هندوها علیه نجس ها ندارد. جهان وظیفه ای را در قبال نجس ها بدهکار است؛ هم چنان که آن وظیفه را برای تمام مردم سرکوب شده انجام داده است و زنجیرها و قیدها را گسسته و آنها را آزاد کرده است.»

واژه دالیت در زبان مراتی (زبان مردم ایالت ماهاراشترا به مرکزیت مومبای) به معنای ستم دیده، رام و جدا افتاده است. نخستین بار این واژه توسط «جیوتی رائو فوله» استفاده شد و بعدها توسط «دکتر بی آر آمبدکار» برای بازتاب شرایط زیست میلیون ها دالیت در آسیای جنوبی که بگونه ای سیستماتیک و نهادی از حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در همه جنبه های زندگی محروم هستند، همگانی شد.

واقعیت این است که یک دالیت به عنوان بخشی از جامعه انسانی در نظر گرفته نمی شود، بلکه چیزی در ذیل آن فرض می شود. دالیت ها بیشتر کارهای نوکرمأبانه و تحقیرکننده را انجام می دهند. آنها هر چند بعضی وقت ها کارهای بهتری انجام می دهند اما اساسا این کارها از نظر اجتماعی به رسمیت شناخته نمی شود.

دالیت ها به عنوان آلوده کننده مردمان کاست های بالاتر در نظر گرفته می شوند. اگر یک هندوی متعلق به کاست بالاتر با یک نجس تماس پیدا کند یا حتی سایه یک دالیت بر رویش بیفتد، او خود را آلوده شده می داند و باید با انجام یک سری مراسم مذهبی پاک شود.

در هند بطور تقریبی ۲۴۰ میلیون نفر دالیت وجود دارد. یعنی حدود ۲۵ درصد جمعیت دالیت هستند. این بدین معناست که در هندوستان، جایی که در قانون اساسی برای همه فرصت ها و حقوق برابر در نظر گرفته شده است، از هر پنج نفر یک نفر محکوم به نجس بودن است.

دالیت ها فقیر، محروم شده و از نظر اجتماعی عقب مانده هستند. فقیر بدین معنا که آنها دسترسی کافی به غذا، بهداشت، خانه و یا پوشاک ندارند. یعنی نیازهای سلامتی و جسمی شان تأمین نمی شود.

آنها هم چنین به تحصیلات و شغل دسترسی ندارند. به صورت رسمی همه افراد در هند دارای حقوق و وظایف برابر هستند اما در عمل این گونه نیست. عقب ماندگی اجتماعی، فقدان دسترسی به غذا، آموزش و پرورش و بهداشت، دالیت ها را در اسارت کاست های بالاتر نگاه داشته است.

با وجود آنکه عمل «لمس ناپذیری» بصورت رسمی در قانون اساسی هند در سال ۱۹۵۰ منع شده است، اما در عمل دالیت ها هنوز در معرض شکل های بی شمار تبعیض و محرومیت اقتصادی و اجتماعی قرار دارند.

آنها نه تنها از دسترسی به دارایی های عمومی (آب و زمین) منع شده اند که از فرصت های برابر در کار و تحصیل نیز بازمانده اند. کوشش دالیت ها برای اثبات حقوق شان، اغلب با مقاومت شدید کاست های بالاتر روبرو شده است و به کشتار و تجاوز و دیگر سبعیت ها انجامیده است.

نجس ها با چه واقعیت هایی دست و پنجه نرم می کنند

نجس بودن در هند به معنای شیوه ای از زندگی است که هر چند خود فرد هیچ نقشی در انتخاب آن نداشته است اما از طرف جامعه بر وی تحمیل می شود. با وجود آنکه قانون اساسی هند به صراحت هرگونه اعمال تبعیض علیه دالیت ها (نجس ها) را منع کرده است اما هنوز تبعیض های زیادی علیه آنها اعمال می شود.

مطابق گزارشی که نهادهای حقوق بشری منتشر کرده اند، بیش از ۱۴۰ شکل تبعیض توسط کاست های بالاتر علیه دالیت ها و کاست های پایین تر اعمال می شود. از مهم ترین این تبعیض ها می توان به موارد زیر اشاره کرد؛

– بر مبنای آمارهای دولتی تخمین زده می شود که یک میلیون نفر دالیت به کار دستی مشغول هستند. آنها توالت های عمومی را تمیز می کنند و حیوانات مرده را جابجا می کنند.

– با اینکه ۸۰ درصد دالیت ها در مناطق روستایی زندگی می کنند اما ۸۶ درصد آنها فاقد زمین کشاورزی هستند.

– ۶۰ درصد دالیت ها وابسته به کار فصلی هستند.

– تنها ۳۷ درصد آنها با سواد هستند.

– در هر روز سه زن دالیت مورد تجاوز جنسی قرار می گیرند.

– در هر ۱۸ دقیقه یک جرم علیه دالیت ها به وقوع می پیوندد.

– منع غذا خوردن با اعضای دیگر کاست ها

– منع ازدواج با اعضای کاست دیگر

– جدا کردن استکان دالیت ها از دیگران در قهوه خانه های مناطق روستایی

– جدا کردن محل صرف غذا و نشستن در رستوران ها

– جدا کردن محل صرف غذا و نشستن در فستیوال ها و مراسم

– منع ورود به معابد در مناطق روستایی

– منع پوشیدن صندل یا گرفتن چتر بر روی سر در حضور اعضای کاست بالاتر

– اختصاص معابدی برای تن فروشی زنان دالیت به عنوان یک عمل مذهبی

– منع ورود به خانه اعضای کاست بالاتر

– منع دوچرخه سواری درون روستا

– منع استفاده از راه مشترک روستا

– جداسازی گورستان دالیت ها

– عدم دسترسی به امکانات عمومی و مشترک روستا مانند چاه آب، چشمه،….

– اختصاص محل جداگانه ای در کلاس های مدارس برای نشستن دانش آموزان دالیت

– منع رقابت و تبلیغات در انتخابات و تشویق به رأی دادن

– اجبار به رأی دادن یا ندادن به نامزدهای خاص در انتخابات

– منع برافراشتن پرچم ملی هند در روز جمهوری یا استقلال هند

– دریافت دستمزدهای پایین تر از حد استاندار

– انجام کارهای طاقت فرسا

– بایکوت اجتماعی توسط کاست های بالاتر در صورت امتناع از انجام وظایف محوله

نتایج تحقیقی که در مورد وجود اعمال تبعیض آمیز علیه دالیت ها در ۵۶۵ روستای ۱۱ ایالت اصلی هند انجام شده است نیز آشکار می کند که هنوز عمل غیرقانونی و غیرانسانی «لمس ناپذیری» یا نجس دانستن دالیت ها وجود دارد. موارد زیر برگرفته از این تحقیق است؛

– در ۳۸ درصد مدارس دولتی، دانش آموزان دالیت مجبور هستند تا غذایشان را جدا از دیگر دانش آموزان صرف نمایند.

– در ۲۰ درصد این مدارس، دانش آموزان دالیت اجازه نوشیدن آب از یک منبع مشترک با دیگر دانش آموزان را نداشته اند.

– ۲۸ درصد دالیت ها از ورود به ادارات پلیس منع شده اند.

– ۲۶ درصد دالیت ها از ورود به تعاونی های محلی تحویل غذا منع شده اند.

– ۳۳ درصد پزشکان و مسئولان بخش سلامت از ویزیت دالیت ها در منزل امتناع کرده اند.

– ۲۴ درصد دالیت ها هنوز نامه هایی که برایشان ارسال می شود را درب منزل دریافت نکرده اند.

– اختصاص محلی جدا برای نشستن دالیت ها در ۳۱ درصذ گروه های خودیاری و تعاونی و ۳۰ درصد شوراهای محلی.

– در ۱۵ درصد روستاها، دالیت ها اجازه ورود به ساختمان شورای محلی روستا را نداشته اند.

– در ۱۲ درصد روستاها، دالیت ها اجازه ورود به اتاقک های اخذ رأی را نداشته اند یا مجبور شده اند برای رأی دادن صفی جدا تشکیل دهند.

– در ۴۸ درصد روستاها، دالیت ها اجازه استفاده از منابع مشترک آب روستا را نداشته اند.

– در ۳۶ درصذ روستاها، دالیت ها از ورود به مغازه های روستا منع شده اند. آنها برای خرید مجبور شده اند تا در فاصله معینی از مغازه بایستند، مغازه دار اجناس خریداری شده را بر روی زمین می گذارد و به همین روش بدون برخورد مستقیم پول را تحویل می گیرد.

– در یک سوم قهوه خانه های روستایی، دالیت ها از نشستن منع و چای در استکان های جدگانه ای برای آنها سرو شده است.

– در ۷۳ درصد روستاها، دالیت ها از ورود به خانه غیردالیت ها منع شده اند.

– در ۷۰ درصد روستاها، غیردالیت ها از خوردن غذا با دالیت ها امتناع کرده اند.

– در بیش از ۴۷ درصد روستاها، در هنگام مراسم عروسی، دالیت ها حق استفاده از راه مشترک روستا را نداشته اند.

– در ۱۰ تا ۲۰ درصد روستاها، دالیت ها حتی اجازه پوشیدن لباس های تمیز، روشن یا مد روز و استفاده از عینک آفتابی را نداشته اند. آنها حق راندن دوچرخه هایشان، بازکردن چترهایشان، پوشیدن صندل هایشان در جاده عمومی، سیگار کشیدن و حتی ایستادن بدون خماندن سر را نداشته اند.

– منع ورود به معبد به طور متوسط در ۶۴ درصد روستاها وجود داشته است.

– در ۴۹ درصد روستاها، دالیت ها از سوزاندن مردگانشان در اماکن مخصوص مرده سوزی بازداشته شده اند.

– در ۲۵ درصد روستاها دستمزد پرداخت شده به دالیت ها کمتر از دیگر کارگران بوده است. آنها ساعات کار طولانی تری داشته اند، دستمزدهایشان دیرتر پرداخت شده است و مورد اذیت و آزار زبانی و فیزیکی قرار گرفته اند.

– در ۳۷ درصد روستاها، کارگران دالیت، دستمزدشان را به خاطر اجتناب (کارفرما) از تماس فیزیکی از یک فاصله مشخص دریافت داشته اند.

– در ۳۵ درصد روستاها، تولیدکنندگان دالیت از فروش محصولشان در بازارهای محلی منع و در عوض مجبور شده اند در بازارهای دور و گمنام، جایی که زمان و هزینه بر آنها تحمیل می شود و موجب کاهش سود و رقابت نابرابر می شود محصولشان را به فروش برسانند.

هنگامی که در سال ۱۹۵۰ عمل «لمس ناپذیری» در قانون اساسی هند ممنوع اعلام شد، بسیاری از رهبران ملی اعتقاد داشتند که این عمل نفرت انگیز و ریشه دوانده در قرنها به پایان خودش رسیده است. اما امروز، نزدیک به ۷۰ سال بعد، هیچ سیاستمدار صادقی نمی تواند به موفقیت کامل این «منع» اذعان کند.

میلیونها دالیت در سراسر کشور هند هنوز از تبعیض و تحقیر موروثی رنج می برند. طرفه آنکه ایالت تامیل نادو که به تاریخ طولانی در جنبش های رفرمیستی غره بود، از این واقعه مستثنی نیست. در حقیقت «لمس ناپذیری» نه تنها با وجود منع قانونی به حیات خویش ادامه داده است بلکه در بسیاری از بخش های ایالت شکل های جدیدی به خود گرفته است. تبعیض کاستی بویژه در دهه ۱۹۹۰ اغلب به خشونت منجر شده است و صدها نفر از مردم محروم را به سختی و مشقت افکنده است.

مطالعات گروهی، بیش از ۸۰ شکل «لمس ناپذیری» را تشخیص داده‌اند. بسیاری از این شکل ها آشکارا پس از استقلال هند پدید آمده اند. از زمان های خیلی دور دالیت ها از حق تحصیل، مالکیت زمین و دیگر شکل های دارایی محروم شده اند.

آنها از آغاز بدون آنکه چیزی از دسترنج کار فیزیکی شان برای کسب معیشت بر جای گزارند، مجبور به انجام پست ترین و دشوارترین کارها برای زنده ماندن شده اند. به جز محرومیت از دسترسی به خیابان های عمومی، منبع آب آشامیدنی، معابد و اماکن تدفین و مرده سوزی، شکل های دیگری از «لمس ناپذیری» نیز وجود دارد.

جداسازی دالیت ها تقریبا در همه روستاهای ایالت تامیل نادو به چشم می خورد. اما عجیب تر از همه دیوار بلند ۵۰۰ متری است که به عنوان مرز حائل بین دالیت ها و هندوها در بخش «مادوری» این ایالت ساخته شده است.

در حالی هنوز «لمس ناپذیری» لجام گسیخته است و به ویژه در روستاها شکل های جدیدی به خود می گیرد که منع قانونی و فشار توسعه و مدرنیته می بایست تا اندازه ای از شدت و تندی آن کاسته باشد. به عنوان مثال شبکه راه آهن یک نیروی متحد کننده در جامعه هند بوده است. با این حال راه آهن در میان بدترین نقض کنندگان قانون علیه «جمع آوری نجاسات با دست» بوده است.

دالیت ها بخش مهمی از نیروی کار جمع آوری نجاسات با دست در میان خطوط راه آهن را تشکیل می دهند. اگر چه تمام دولت های ایالتی مدعی هستند که این کار را از میان بر داشته اند، اما مطالعات نشان می دهند که این عمل نفرت انگیز و زیان آور در بسیاری از مکانها ادامه دارد.

یک مطالعه انجام شده در ایالت تامیل نادو نشان داده است که پستچی‌ها نیز عمل «لمس ناپزیری» را انجام داده اند. در دو روستای بخش «مادوری» پستچی ها، بسته های پستی را به آدرس دالیت ها ارسال نکرده اند و دالیت ها ملزم شده بودند که بسته هایشان را در اداره پست تحویل بگیرند.

این مطالعه که بوسیله «جبهه نابودسازی لمس ناپزیری تامیل نادو» انجام شده است هم چنین به موارد نقض قانون علیه لمس ناپزیری در میان وسائل حمل و نقل عمومی دست یافته است. در میان این موارد قانون نانوشته ای است که برای سوار شدن هندوها به اتوبوس نسبت به دالیت ها ارجحیت قائل است. اتوبوس ها در مناطق دالیت نشین توقف نمی کنند، کارمندان بخش حمل و نقل بدون دلیل به مسافران دالیت پرخاش می کنند و دالیت ها حق استفاده از اتوبوس های سقف دار را ندارند.

بدتر از آن نقش مدارس و معلم ها در تثبیت «لمس ناپذیری» و افشاندن بذر تبعیض مبتنی بر کاست در ذهن کودکان است. مطالعه دریافته است که کودکان دالیت اغلب توسط معلم ها و به پیروی از آنها بوسیله دانش آموزان متعلق به گروههای اجتماعی هندو، سرخورده و مأیوس شده بودند. در بسیاری از مدارس دانش آموزان دالیت مجاز به استفاده مشترک از آب با دانش آموزان هندو نبودند.

برای تنبیه یک پسربچه شیطان دالیت، معلم ها می دانستند که برای سرزنش کردن وی، باید او را با نام کاست اش صدا بزنند. اگر بنا به تصمیم معلمی یک دانش آموز دالیت برای تنبیه شدن باید کتک می خورد، این وظیفه به دانش آموز دالیت دیگری محول شده بود.

فراتر از همه این ها، مطالعه به خودداری سیستماتیکی در مدارس پی برده است که برابر آن از دانش آموزان دالیت ثبت نام به عمل نیامده بود. از یافته های دیگر این مطالعه این بود که در بعضی مناطق حتی در فروشگاه های «نظام توزیع عمومی» لمس ناپزیری مراعات شده بود. بنا به گزارش از دالیت ها خواسته شده بود که برای گرفتن کوپن در روزهای خاصی از هفته مراجعه کنند.

گذشته از اینها مطالعه به بعضی از محدودیت های خاص اعمال شده بر دالیت ها دست یافته است. برای مثال آنها از غذا دادن به سگها منع شده بودند. در بعضی روستاها در جریان جشن های مذهبی، دالیت ها مجبور شده بودند دور از چشم هندوها به نظاره ی جشن بایستند.

نظام دو استکانی که در آن دالیت ها و غیر دالیت ها در دو ظرف جداگانه چای می نوشند، هنوز در بسیاری از مناطق مرسوم است و دالیت ها مجبورهستند برای نوشیدن چای بر روی زمین بنشینند (بر خلاف هندوها که بر روی صندلی یا نیمکت می نشینند.) بنا به گفته مسئول «جبهه نابودسازی لمس ناپذیری ایالت تامیل نادو » از ۴۷ روستایی که در بخش «مادوری» مورد بازدید تیم مطالعاتی قرار گرفته اند، هیچ یک از رویه «لمس ناپذیری» رهایی نیافته بودند.

نجس ها خاموش نمی نشینند

شرایطی که در بالا ذکر شد برای شوراندن هر انسانی علیه نظم اجتماعی موجود کافی است. اگر چه آن نظم ریشه در سنت ها و قواعد تغییرناپذیر مذهب داشته باشد. نجس ها بارها علیه تبعیض هایی که علیه آنها اعمال می شود به انحای مختلف شوریده اند. گاه به شیوه های خشونت آمیز و مقابله به مثل و گاه به شیوه های مدنی و مسالمت آمیز از طریق تشکیل احزاب و گروه های اجتماعی.

جامعه هند اگر چه به جنبش غیر خشونت آمیز گاندی مشهور است و هندوئیسم را به عنوان شیوه صلح جویانه زندگی تبلیغ می کند اما به کرات شاهد خشونت های غیرقابل باوری، از قبیل تجاوز گروهی، آتش زدن خانه و کاشانه افراد فرقه دیگر، قتل های سبعانه، اخراج خانواده فرد خاطی از منطقه، و ….. بوده است.

دالیت ها اما توش و توان برگزیدن راه های خشونت آمیز را نداشته اند. آنها به تجربه دریافته اند که از راه های مدنی و مسالمت آمیز آسان تر می توانند به حق و حقوق انسانی و قانونی خود دست یابند. تشکیل احزاب دالیت، حمایت از نهادهای مدنی حامی حقوق دالیت ها و رای دادن به نامزدهای احزاب دوست مانند احزاب سکولار و کمونیستی از اقدامات سال های اخیر بوده است.

آنها حتی موفق شده اند که در پرجمعیت ترین ایالت هند، اوتار پرادش (به مرکزیت لاک نو) به پیروزی برسند و حزب شان به رهبری خانم مایاواتی در انتخابات ۱۹۹۵ تشکیل دولت محلی دهد. مایاواتی که معروف به «بن جی» یا خواهر است رهبر «بی اس پی» یا «باهوجان ساماج پارتی» است که حزبی طرفدار حقوق دالیت ها و کاست های پایین محسوب می شود.

وی تا ۲۰۱۲ سر وزیر ایالتی اوتار پرادش بود و در نگاه سیاسیون شانس قرار گرفتن در جایگاه نخست وزیری، به عنوان اولین زن دالیت و دومین زن تاریخ هند، پس از ایندرا گاندی را دارد.

همانگونه که ناراسیم رائو، نخست وزیر پیشین هند، ظهور و قدرت گرفتن مایاواتی را «معجزه دموکراسی» نامیده بود، دالیت ها پذیرفتند که دموکراسی راه کم هزینه تری برای دستیابی به خواسته هایشان است. اما دموکراسی نیز دشواری های خودش را دارد و برای رقابت در آن پیش زمینه های بسیاری وجود دارد.

در ادامه، نمونه ای واقعی از شورش دالیت ها علیه تبعیض های اجتماعی و نقش نهادهای مدنی در حمایت از حقوق دالیت ها را خواهید خواند.

خیزش نجس ها در ایالت تامیل نادو

ایستادگی سرسختانه دالیت ها در برابر ادامه عمل «لمس ناپذیری » یا نجس شمردن آنها سبب شد تا هندوها در یک روستای ایالت تامیل نادو دست به خشونت بزنند. در ۱۸ فوریه ۲۰۰۸ سیزده زن و بچه دالیت در حمله هندوها مجروح شدند. دالیت ها در آن موقع پس از شرکت در یک تظاهرات علیه تبعیض در منطقه بی خبر به خانه هایشان بازمی گشتند.

۵۰۰ نفر ناگهان با داس و چوب و آهن به خانه های آنها حمله ور شدند و سه آلونک و یک کومه را به آتش کشیدند. طبق گفته مردم محلی، پلیس که برای پایان دادن به تنش به منطقه اعزام شده بود در هنگام حملات شاهد صرف بوده است. احزاب سیاسی پشتیبان دالیت ها، حزب کمونیست هند (شاخه مارکسیست)، حزب کمونیست هند و حزب محلی حامی دالیت ها (پریار دراویدا کاژاگام) با برگزاری یک تظاهرات بزرگ در اعتراض به حملات خواستار مجازات متهمان و اقدام کارساز بدون تأخیر شدند.

حادثه ۱۸ فوریه اوج روابط تیره یک ماهه بین دالیت ها و هندوها بود. این حادثه وقتی شروع شد که مالکان بعضی قهوه خانه ها به تعدادی دالیت که روی سکوی جلوی قهوه خانه نشسته بودند پرخاش کردند و از دادن چای به آنان خودداری نمودند.

دالیت ها که برای شرکت در یک مراسم سوگواری حضور پیدا کرده بودند متوجه شدند که تمام قهوه خانه های روستا که تحت کنترل هندوها هستند عمل لمس ناپذیری را در دادن چای به کار می برند.

بدین معنا که در لیوان های یک بار مصرف برای دالیت ها و در لیوان های شیشه ای برای دیگران چای می ریزند. (نظام دو استکانی آنچنان که مشهور است یکی از شکل های متعدد سنت لمس ناپذیری است که با وجود منع قانونی اجرا می شود).

دالیت هایی که شاهد این ماجرا بودند، خبر انجام این عمل را پخش کردند و یک سازمان حامی دالیت ها گزارشی را خطاب به پلیس منتشر کرد. هندوها از اینکه سازمان دالیت ها درگزارش ارائه شده به پلیس خواستار تعطیلی همه ۱۳ قهوه خانه شده بود، خشمگین شدند.

یکی از دالیت ها که در یک کارخانه شکر نزدیک روستا کار می کند، در شرح ادامه آنچه در پی آمد گفت که هندوها تصمیم به بایکوت اجتماعی و اقتصادی دالیت ها گرفتند. این تصمیم دشواری های فراوانی برای دالیت ها که بیشتر آنها کارگران کشاورزی هستند و تعداد کمی از آنها در کارخانه های پارچه بافی و شکر منطقه استخدام شده بودند، بوجود آورد.

با وجود اینکه بیشتر غیر دالیت ها در روستا کارگران کشاورزی صرف بودند، هندوها توانستند به زمینداران غیردالیت در روستاهای مجاور فشار بیاورند تا از دادن کار به دالیت ها خودداری کنند. دالیت ها همچنین از خدماتی نظیر آرایشگاهی و دسترسی به مغازه های محلی محروم شده بودند.

نشست صلح

در ۷ فوریه هنگامی که شکایت به پلیس ارائه شد، مسئولان پاسگاه تنها به دالیت ها یک رسید دادند و پرونده ای برای شکایت باز نکردند. چند روز بعد در ۱۵ فوریه پلیس ترتیب یک نشست صلح بین دالیت ها و غیر دالیت ها را در پاسگاه داد.

در این نشست وقتی مالکان قهوه خانه ها گفتند که آماده هستند تا در لیوان های یک بار مصرف به همه چای بدهند، دالیت ها خواستار آن شدند که به همه (دالیت ها و غیر دالیت ها) در لیوان های شیشه ای یا استیل چای داده شود.

این خواسته برای غیردالیت ها قابل پذیرش نبود و بنابراین آشتی صورت نگرفت. در این نشست همچنین دالیت ها خواهان آن شده بودند که اجازه یابند تا به معبد محلی وارد شوند و از سالن اجتماعات روستا استفاده کنند.

اما غیردالیت ها با آن مخالفت کرده بودند و نشست صلح نمی توانست به نتیجه ای دست یابد. یک روز پیش از نشست، مالکان دو قهوه خانه سعی کرده بودند تا مغازه هایشان را باز کنند اما هندوها آنها را مورد حمله قرار داده و از باز کردن مغازه ها جلوگیری کردند.

بنا به گفته یکی از دالیت ها، پس از اینکه نشست صلح شکست خورد، سازمان حامی دالیت ها برای بیان خواسته هایشان اعلان تظاهراتی در ۱۸ فوریه کرد. دالیت ها در پاسخ به فراخوان سازمان در یک بزرگراه تجمع کردند اما هنگامی که به خانه هایشان بازگشتند با حمله هندوها مواجه شدند.

حمله در دو مرحله انجام شد. ابتدا در عصر ۱۸ فوریه دو جوان دالیت که حضورشان نزدیک معبد شک و ظن ایجاد کرده بود توسط گروهی از هندوها مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. این اقدام با حمله به خانه ها و افراد ادامه پیدا کرد.

یک پیرزن ۸۰ ساله دالیت که هنگام حمله هندوها با سنگ آسیب دیده است گفت خانه اش صدمه زیادی دیده است و اندوخته های زندگی اش از دست رفته است. وی افزود مهاجمان حتی به پیران و کودکان نیز رحم نکردند. به گفته زن دالیت دیگری که پسر بچه ۸ ساله اش در میان آسیب دیدگان است؛ بعضی از زنان مهاجم چوب هایی شبیه آنچه پلیس استفاده می کند آورده بودند.

سازمان حامی دالیت ها یادآور شده بود که هندوها با ورود به مدارس، دانش آموزان دالیت را بیرون کشیده و آنها را کتک زده اند و به مسئولان مدرسه گفته اند اجازه ندهند بچه های دالیت در کلاس ها حضور یابند. «هندوها در مورد مدرسه رفتن پسران و دختران ما نابردباری نشان می دهند.»

به گفته گویندا سامی، لیدر حزب کمونیست هند در مجلس ایالتی تامیل نادو، هنگامی که وی یک روز پس از حادثه روستا را بازدید کرده است قربانیان به او گفته اند که هندوها بر آنها محاصره اقتصادی تحمیل کرده اند.

وی افزوده بود دالیت ها از اینکه هندوها برای کار کردن آنها در مناطق دیگر مانع ایجاد کرده اند و از حضور فرزندانشان در مدارس جلوگیری نموده اند شکایت داشتند. او خطاب به رسانه ها گفت که پلیس در روز حادثه حضور کافی نداشته است، اگر پلیس از پیش مواظب بود می توانست از بوجود آمدن حادثه جلوگیری کند. سازمان حامی دالیت ها نیز پلیس را به خاطر کوتاهی در انجام وظیفه مورد سرزنش قرار داد.

با مداخله نیراج میتال، یکی از متنفذین منطقه، که در ۳۰ فوریه از روستا بازدید کرد، برای تعداد زیادی از دالیت ها در ذیل «طرح ملی ضمانت استخدام در مناطق روستایی» کار فراهم شد. وی گفت سالن اجتماعات یک دارایی عمومی است و همه باید از آن استفاده کنند.

خیزش دالیت ها در دهه ۱۹۹۰ در بخشهای شمالی و جنوبی ایالت تامیل نادو، مناطق غربی این ایالت را زیاد تحت تأثیر قرار نداد. اما گسترش یکپارچگی دالیت ها به این مناطق (در سال های اخیر) نشانه پدیداری یک جنبش صف آرایی شده سیاسی – اجتماعی دالیت ها و احزاب چپ و رادیکال است. تظاهرات عظیمی که در حمایت از خواسته های دالیت ها بوسیله پریار دراویدا کاژاگام سازماندهی شده بود و توسط سازمان های عمده دالیت و احزاب چپ حمایت شد، گواه این مدعاست.

منبع: سایت صدای ایران

You have no rights to post comments

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.