آقا و آقایی کردن برازنده معصومین (ص)

آنچه مسلم است در سنت محمدی (ص) و در اصول اخلاق انسانی قایل بودن آقایی و سروری بر بندگان خدا برای خود؟!!! مذموم است. ما که از تیره ساداتیم و مردمی که برای اهل بیت عصمت و طهارت (ص) احترام قائلند، ما را "آقا" خطاب می کنند، در هنگام خطاب شدن به چنین عنوانی برخود می لرزیم که اگر چنانچه ملزومات وابستگی به این خاندان (ع) را رعایت نکنیم، چه گناه بزرگی که بر ما نوشته نمی شود؟ و قطعا در پیشگاه خداوند (جل و اعلی) و رسول گرامی اش (ص) باید بر این خطاب شدن، در عین ناشایستگی خود، پاسخگو باشیم. ولی بعضی به خاطر این که با عناوین این چنینی خطاب شوند نه دلشان می لرزد و نه احساس مسولیتی بر این امر دارند، که این "آقا" خطاب شدن را حق خود می دانند و حق و دینی بر گردن خود به این لحاظ احساس نکرده و از این امر نیز استقبال هم می کنند و بر ترویج آن یا چشم می پوشند و یا تلاش هم دارند و باورشان شده که آقایند و باید سرور دیگران بوده و بر آنان سروری کنند. دل شان هم به گرفتن این عنوان خوش و مغرورانه به عنوان "آقا" و فرزندان خود را "آقا زاده" و بلکه آنها را نیز "آقا" حتی می دانند. ولی به نظر من "آقا" بون (به معنی سروری) تنها برازنده معصومین (ع) است که آنها هم به واسطه این که از نسل رسول رحمتند (ص) و هم این که معصومند و به واسطه پاکی از هر گونه رجس و پلیدی، خود به خود به نظر دیگران آقایی می یابند و البته (خداوند نیز آنان را سروری داده است) خود معصومین (ص) هم از این خصلت مبرا که خود را "آقا" بدانند و این مردم بودند که برای شان (به حق) چنین جایگاهی قایل بودند. افرادی که برای خود آقایی و سروری قایلند، مغضوب خداوند خواهند بود چرا که برتری انسان ها تنها به تقواست و تعیین کننده میزان تقوا نیز تنها خداوند (جل و اعلی) است و مقیاس و میزان آن را نیز به احدی در این دنیا اعطا نکرده و تنها به روز حشر است که انسان ها را به این میزان خواهد کشید و این عین بی تقوایی و دوری از اخلاق است که فردی با غرور و نخوت خود را بر فرد یا افرادی دیگر سرور بداند. و این تنها خداوند بی همتاست که اراده کرده، برخی بر دیگران سروری یابند و بس. لذا قایل بودن چنین جایگاهی برای خود، دور از اخلاق و سنت، و مذموم است. و حتی اجازه به ترویج آن نیز در دید تیزبینان از اهل تقوا، تکریم سنت "چاپلوسی" و به قول طنز آقای مهران مدیری "پاچه خوار" پروری است. در قضیه افرادی که مسولیتی مردم بر گردن آنها نهاده اند، امام خمینی (ره) الگو و اسوه ایی بزرگ در مقابله با این امور می باشد، زیرا در همان اوایل پیروزی انقلاب اسلامی قاطعانه جلوی این قبیل کارها را گرفت. مثال عینی آن هم حادثه یی بود که برای فردی مثل مرحوم فخرالدین حجازی (ره) که ناطقی برجسته و انقلابیی دوست داشتنی بود، اتفاق افتاد و امام (ره) به محض این که احساس کرد بوی (تنها بوی) بزرگ نمایی از او (ره)، از سخنان این سخنور زبردست و تو دلبرو به مشام می رسد، جلوی آن را قاطعانه و در جمع گرفت و راه را بر این قبیل کارها در قبال خود، تا آخر عمر شریفش بست و به قول ضرب المثل فارسی "گربه را جلوی حجله کشت" تا دیگر فردی جرات نیابد که از او بزرگ نمایی داشته باشد (و البته بیچاره مرحوم فخرالدین حجازی (ره) که امام (ره) را با القابی در خور مورد خطاب قرار داد و در مقابل امام (ره) برافروخته قرار گرفت و خاضعانه لب فرو بست و هیچ نگفت. خداوند هر دو بزرگوار را بیامرزد که هر دو دوست داشتنی بودند و خواهند بود).

قدیمی ها می گفتند "آقا تنها مرتضی علی (ع) است" و امروزی ها هم به حق مولای ما حضرت حجت خدا بر زمین، مهدی موعود (عج) را آقا خطاب می کنند و این عنوان واقعا زیبنده این بزرگواران است. 

+ نوشته شده در سه شنبه بیست و پنجم تیر ۱۳۹۲ ساعت 9:21 شماره پست: 310

You have no rights to post comments

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.