مطالب نویسنده

معلمم یادت گرامی باد

مصطفوی 19 خرداد 1395 2052 کلیک ها

به نام اول معلم هستی، روز معلم را داشتیم و سالروزی که در ان نقش زنان معرفت و علم و پرده آرایان خلق خدا را باید تجلیل نمود البته این زندگی امروزی است که برای هر چیزی روزی قرار می دهند و نیز مقتضای زمانه و لازمه ان هم همین است. لیکن معلم و تعلیم امری مختص به زمان خاص نیست و به قول شاعر بزرگ فارسی زبان از گهواره تا گور این فرایند پویا و تمام نشدنی ادامه دار می باشد. و انسان ها که در این کسوت قرار دارند را بندگی باید کرد چون علی ع می فرماید  اگر فردی به من چیزی بیاموز مرا بنده خود ساخته است.

معلمان وارثان انبیا (ص) هستند و با توجه به ختم نبوت با حضرت محمد ص این معلمان هستند که شایسته ترین وارث برای انان خواهند بود. انان که عشق ، محبت، علم، انسان دوستی و مهر و تمامی خصایص عالی را به بشری که باید خود را در مسیر سخت زندگی قرار دهد، می اموزند و لذا سعادت و سقوط انسان بسته به تعالیمی دارد که معلمین او در طول زندگیش در اختیارش قرار می دهند.

یاد و خاطره تمامی معلمینی که در طول زندگی ام مرا اموختند که چگونه باشم، را گرامی می دارم در این زمینه معلم بزرگمان امام خمینی رحمت الله علیه قابل ذکر است زیرا درس های اساسی زیادی را به ما اموخت و سرنوشت ما را عوض کرد.

هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود.

هرگز از یاد من ان سرو خرامان نرود.

نرود ، نرود ، از دل و از جان نرود.

24/2/89 دهلی نو 

+ نوشته شده در جمعه بیست و چهارم اردیبهشت ۱۳۸۹ ساعت 10:11 شماره پست: 59

ای پیر مرادم کجایی

مصطفوی 19 خرداد 1395 2080 کلیک ها

به نام معشوق دل عارفان و تقوا پیشگان

"انتظار فرج از نیمه خرداد کشم"

کم کم به خرداد نزدیک می شویم و دریایی از خاطرات تلخ و شیرین در این ماه برای ما ردیف می شود. اول خرداد یاد اور فیلسوف بزرگ اسلامی با نظریات عالی فلسفی اش حضرت ملاصدرای شیرازی، صدر المتالهین است که امام خمینی از این ابشخور معرفت توشه ها، برداشته بود. دوم خرداد که حماسه بزرگ مردم ایران و فرزندان خمینی کبیر رحمت الله علیه بود که چشم دشمنان ملت و ج.ا.ایران را کور کرد و تاریخ کشور را مردم بار دیگر بار بازنویسی کردند. سوم خرداد که در ناباوری تمام، فرزندان خمینی کبیر  (ره) خرمشهر را به دامن کشور و مام میهن بازگرداندند. چهارده خرداد که امام خمینی ره فرزندان خود را تنها گذاشت و با دلی ارام و قلبی مطمین و ضمیری امیدوار به فضل الهی به سوی معبود و مقصود خود شتافت و ما را تا ابد یتیم ساخته و در کشاکش روزگار تنها. پانزده خرداد که روز خروش ملت ایران علیه استبداد و خودکامگی بود و روز در خون غلتیدن ملتی به جرم ازادی خواهی و استقلال طلبی و حق طلبی که انقدر قلب مبارک امام ره از این حادثه دلگیر شد که تا ابد این روز را عزای عمومی اعلام نمودند. بیست خرداد شهادت مظلومانه ایت الله سعیدی به دست شکنجه گران استبداد و عاملان مستبد عصر. بیست و نه خرداد روز شهادت معلم انقلاب، شهید دکتر علی شریعتی که خیزاننده جوانان این مرز و بوم بود و او بود که دانشگاه و دانشگاهی را علیه استبداد شوراند و با نهضت خمینی بزرگ همراه نمود وی که سخنوری دلیر، جامعه شناسی اگاه، شیعه ای معتقد، زمان شناسی قهار، جوانی پاک، نیکو سرشتی با بنیان، غریبی در غربت نهفته، اسلام شناسی دین مدار، رهبری پیشرو، انسانی جلو تر از زمانه، عالمی عامل، پیروی معتقد، شیعه ای دل باخته اهل بیت ع، فرهیخه ای زجر کشیده، دلی بی الایش، صدایی در سکوت ، سخن وری  قهار، تشنه ای با معرفت، نوری در ظلمت، برادری واقعی، سوز  افرینی در بی دردی، اتشی در سردی، تحرکی در بی تحرکی، مسئولی در بی مسئولینی، هشداری در خطر، مائده ای اسمانی، درد اشنایی مغتنم، نکو مردی از شرق، شعله ای فروزان، صدایی در شب، ماهی در اسمان، خورشیدی در منظومه، راهبری در گمراهی، هدایتی در بیراهه، ابی در کویر و... بود. خداوند روحش را با انبیا کرام صلوات الله علیه و ایمه اطهار علیه السلام محشور فرماید.

و سی ویک خرداد که روز شهادت دانشمندی روشن ضمیر، معلمی فرهیخته، جنگجویی کار ازموده، مبارزی با سابقه، سیاستمداری وارسته و بسیجی واقعی و... شهید مصطفی چمران بود که عمر خود را صرف علم ، کشور و ملت خود و اسلام نمود یادش گرامی و راهش پر رهرو باد و این روز همچنین روز بروز خیانت افرادی است که فضای ازادی کشور را با اعمال ننگین خود تغییر دادند و انقلاب اسلامی را که برای ازادی ملت ایران امده بود، می خواستند به بند تنگ نظری و در دام تشکیلات جهنمی خود گرفتار نمایند. خیانتکارانی که ننگ خیانت انان به ملت، انقلاب، اسلام و خصوصا ایران را با اب کوثر هم نمی توان شست.

و....

اما ایا چه سری در ماه خرداد است که امام خمینی ره در شعرش، انتظار فرج از نیمه ان می کشد و اما سوال اینجا است که این فرجی است که امام ما (ره) خواهان ان بود، برای خودش و خلاصی اش از دست جماعت این دنیاییان بود که قلبش همیشه از دست انان به درد بود و دایم از افکار خبیثانه انان و تحجرشان در شکوه و یا فرجی برای کل بشریت است که از دست مستبدین و خودکامگان و ... نجات یابند؟

ولی با تمام این حرف ها امام ره در چهارده خرداد رخ از روی ما فرو بست و با دلی ارام و قلبی مطمین و ضمیر امیدوار به فضل الهی به سوی معبود شتافت و به قول مسلمانان هند "انتقال" یافت.

ولی ای امام عارفان و ای پیر مراد ، ای قافله سالار عشاق وی ای بزرگ فیلسوف قرن، ای متجدد اهل سنت، و ای پیر جوانمرد، این عارف فیلسوف، ای زاهد سجاده نشین در صحنه ، ای مصلح بزرگ عصر، ای یگانه قرن، ای پدر یتیمان، ای یاور مظلومان و مستضعفان، ای فرزند فاطمه و علی، ای یاد اور پیامبر رحمت (ص)، ای خروشنده به ظلمت، این سکوت مقدس، ای فریاد در مقابل ظلم، ای بزرگ منادی ازادی، ای پناه مردان و زنان، ای شریر اتش غیرت، ای ملی گرای ایران دوست، ای راهبر ازاد مردان جهان، ای کوه صبر، ای قلب پاک و بی الایش، ای علی گونه،  ای حسن سیرت،  ای حسین گونه، ای ساجد  سجاد سجاد وار، ای باقر و صادق زمانه، ای پهلوان نیکمردی، ای نادره قرن ، ای متخلق به اخلاق الله ، ای مجسمه تقوا، ای روح بزرگ، ای روح الله ، ای سخنت حق، ای رفتارت سرمشق، ای مصلح، ای نوشته بر تارک اولیا قرن، ای مقتدا، ای حق ملموس، ای خارکننده متحجرین، ای خمینی بزرگ ما را یتیم کردی و رفتی، دل های ما بعد از تو چه کند با غربت و تنهایی، عرصه با حضورت گرم بود، مجلس پر طرب، با بودنت دیگر  "نشکو فقد نبینا ص" معنیش کمتر حس می شد،

ای پیر علمدار بر خیز و علم زن،

 ای قافله سالار برخیز قدم زن،

ای ذاکر دوران برخیز به ذکر و، دل ها به پرواز نشان زن،

ای رخ به خاک کشیده برخیز و بنمایان، تو دوباره رخ خود را ،

تا که ببینیم معبود خود اندر رخ تو نادره قرن،

برخیز و خروشی به همه ظلم بزن تا که همه گشته در این عیش مشعشع،

برخیز و به اندرز درا، ای تو همه لطف بودی بر دل خسته،

بیمار رخت گشته و اندر پی ان روح یگانه گشتیم، ملول از عدمت ای مرد زمانه،

برخیز و ببین نهضت خود را که چگونه اندر پیچ و خم دوره شده سر به میانه،

 برخیز دعایی بنما،  ای صاحب روح عیسایی من،

 ای مسیحای من ای روح خدا خیز ز جایت، دستی به سر جمله یاران کش و روحی بدم از لطف به انان و کن از رایحه حق مصفی دل ما را،

برخیز دوباره بخروش از پی هم در ره جانان، بشتاب سوی قبله و روح خود اندر حرم عشق بشوی و بنشان عطر در اهنگ زمانه ،

برخیز و تازه کن صبح دوباره تا در قدح جام تو ما را بچشانی ز همه عشق طراوت و اندر حرمت جای بگیرم و سری ساخته از بهر خود و غربت خود را به فراموش سپاریم دوباره،

برخیز مرارت به طرب کن تو مبدل، کندر همه شوق طربی نیست چو ان طرب که تو اماده ساختی ز بهر همه ره پویان خود و هم تو چشاندی به ما لطف طرب حق و نشان دادی ما را که کنیم در ره جانان همه جان نثار و چه گویم و چه می گویم از درد فراغت که شده عقده ای اندر گلوی جمله همه یاران تو و سفره نشینان تو و مستان درت،

 ای رخ شیرین شده از نور حق و ای شهد صفا یافته از یار و ای گونه سرخ گلگون شده از رحمت ان یار ، که بیینده شده مست از سرخی و سرمست از شعله ی عشقی که زده یار در ان گونه که تا دیده کند خیره بر ان نقش که خدا زد در ان رخ ، که کند واضح و روشن همه ی عشق در ان ، تا که نماند بر این عصر گلایه که ندیدیم رخ حجت (عج)،

ای که تو خود به تمام و کمال، روح خدایی و شده نور حق در تو تجلی که کند خلق خدا را ز رخ تو مصفی، همه مشعوف از ان تجلی، که بروزی ز حق بودی، شاخص عصر و همه عصر تجلی بگرفت، از تو،

 باز دوباره به سوی حق شتابان شدی و روح ارامت ای دوست بشد نزد خدایت متنعم، همه عشق بودی و همه درد، همه روح بودی بر کالبد یخ زده ما ولی رفتی ما را به فراغت گرفتار

خدایا چه تقدیر بود خلق جهان را که چنین رخ بنمایی و کنی همه خلق تو مشعوف، و به ناگاه همه خلق ز نور رخت گشته منور و در طرفه عینی، شوی دور و بکنی خلق تو محروم ز انوار چنین رخ نماینده صبحی.

خدایا زمانی که گرفتی محمد تو ز ما و به دنباله ان همه انوار او از جمله اصحاب و اهل حرمش ع را و ناگاه در عصر دگری دادی تو یک نور به ما و باز دوباره همه را کرده یتیم ، چه سریست در این بین؟

الهم نشکو فقد نبینا ص

دهلی نو 18 می 2010 

+ نوشته شده در سه شنبه بیست و هشتم اردیبهشت ۱۳۸۹ ساعت 8:1 شماره پست: 60

خمینی (ره) چراغی که هرگز به خاموشی نخواهد رفت

مصطفوی 19 خرداد 1395 1698 کلیک ها

به نام عزت دهنده

امروز ۱۳ خرداد روز تولد حضرت امام خمینی رحمه الله علیه است که همزمان با مادرش حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در چنین روزی (برابر با تقویم هجری قمری) دیده به جهان گشود.

فردا ۱۴ خرداد نیز روز رحلت جانسوز این ابر مرد آزادی خواهی جهان بشریت در عصر حاضر است (که قسم به عصر) که ظهورش در پهنه نقشه سیاسی جهان بسیاری از برنامه های جهان مادیت را بهم ریخت و به عصر مذکور چهره ای انسانی ُ معنویُ مهربانانهُ دلسوزانه  و نرم نشان داد و به دنیا نشان داد که خارج از دایره غرب و شرق هم می توان پناهگاهی یافت.

اما برخی در همین سرزمین ایران که گهواره پرورش خمینی کبیر ره بوده است قصد دارند این چهره را مخدوش و یا کم اثر کنند که زهی خیال باطل :

چراغی که خدا وند بیفروختُ خواجه را خاموش کردن نشاید.

خواجه رفت که انرا خاموش کند ریشش نیز بسوخت.

امروز و هر زمانی دیگر گفتار ُ اعتقادات و شیوه عمل امام خمینی ره به واسطه وجود عدم فردیت طلبی ُ روح الهیُ عدم خود بینیُ تقوی و ...  راهی تازه ُ ماندگار و ساری و جاری خواهد بود و کید مکاران سیاسی و مذهبی متحجر به خاک خواهد خورد و رسوایی برای انان و تازگی و رونق برای راه تفکر و شیوه امام ادامه دار خواهد بود.

این نادره قرن خواهد درخشید حتی اگر خفاشان تاب دیدن درخشش او را نداشته باشند چون خداوند او را برگزید و حمایت کرد و عزیز نمود. انشاالله

تولد فاطمه ی پیامبر رحمت و مهربانی (ص) و فرزند برومندش امام خمینی ره مبارک باد

دهلی نو  - ۳ جون ۲۰۱۰ 

+ نوشته شده در پنجشنبه سیزدهم خرداد ۱۳۸۹ ساعت 13:22 شماره پست: 62

امام خمینی ره و عصر ادبیات بی صله

مصطفوی 19 خرداد 1395 2688 کلیک ها

چند وقت قبل اقای عبدالجبار کاکایی (از شعرای نامدار ایران در عصر حاضر) در برنامه که در خرداد ماه در خانه فرهنگ ج.ا.ایران در دهلی نو شرکت کرده بودُ در سخنرانی خود به امام خمینی ره و ادبیات و اشعار امام (ره) اشاراتی خوبی داشت این شاعر توانمند کشورمان که در جمع اوری اشعار امام خمینی با موسسه نشر اثار امام همکاری داشته است و در این زمینه اگاهی خوبی داشت و ذکر خاطراتی از این دوران هم داشت گفت :

ادبیات دهه شصت شمسی (یا دهه هشتاد میلادی) را باید به عصر ادبیات بی صله نام نهاد. ایشان در تشریح این سخن خود عنوان داشت که در این عصر شعرای ناموری در وسعت ادبی ایران که بسیار هم متعدد و وسیع به لحاظ بینش می باشند در مدح امام خمینی ره شعر گفتند این در حالی بود که صله ای هم دریافت نمی داشتند. (لازم ذکر است که تاریخ پر است از ادبا و شعرای که در مدح حکام دوره خود سروده های بلند دارند و این چندان عجیب هم نیست چرا که انان پس از هر سروده ای صله خود را از حاکم وقت دریافت می کردند و به مزد خود نقدا می رسیدند)

ایشان در ادامه به جایگاه شعر در بین فقهای مسلمان اشاره کرده و از فارابی (ره) میر فندرسکی (ره) و امام خمینی (ره) در این زمینه نام بردند و گفتند که شعر امام در این بین جایگاه ویژه ای دارد.

انچه در توضیح باید گفت این که امام از تعریف و تمجید خود بیزار بود و برخوردی که امام خمینی ره در همان اوایل انقلاب با استاد گرامی و سخنور ارجمند اقای فخرالدین حجازی کرد که در حضور ایشان لب به تمجید و تعریف از امام گشوده بود مثال زدنی است و علیرغم این که همه می دانند که اقای فخرالدین حجازی البته سخنی به گزاف نگفته بود ولی امام که روی این قضایا بسیار حساس بودند در مقابل این اقدام اقای حجازی اواکنش نشان داد.

لذا از این برخورد حضرت امام ره متوجه باید شد که بزرگترین خطری که نهضت امام خمینی ره را تهدید می کند هوای نفس است که نخبگان را به زمین خواهد زد و بزرگان را به زانو در خواهد اورد و امام این را به خوبی درک کرده و حتی در برابر سخنان درست اقای فخرالدین حجازی که تعریف و تمجید بود تاب نیاورد و دلش انچنان از خودش لرزید که در همان لحظه از ان جلوگیری کردند.

خداوند او را با انبیا (ص) و نبی مکرم اسلام (ص) محشور فرماید که در مراقبه اول مرد روزگار خود بود.

امام با عظمت ما اسلام را از گوشه محراب و کنج سجاده ها به اجتماع اورد و تلقی اسلام فردی را به اسلام اجتماعی و فرهنگی و جمعی تبدیل کرد.

این روح با عظمت که روح الله بود فنا فی الله بود امام خمینی ره راه دیگران را طی نکرد بلکه مستقل به امور نگاه می کرد و در حرکت خود معتقد بود که نباید به دیگران نگاه کرد باید به درستی راه اندیشید و بس.

امام بود و ازادیُ امام بود و دین مداری ُ امام بود و استقلال ُ امام بود و حد شناسیُ امام بود و حق شناسی و... خداوندا روحش را شاد و راهش را پر رهرو قرار ده

 دهلی نو - ۱۵ جولای ۲۰۱۰

+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و چهارم تیر ۱۳۸۹ ساعت 16:47 شماره پست: 63

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.