آری اگر نفوذ و نفوذی ها نبودند چطور در چنین شرایطی دو دوزه گرفتار می شدیم؟!!

در ریشه یابی معضلاتی که هم اکنون در رابطه با انقلاب و کشور دیده می شود از بحث غارت هایی که از بیت المال می شود تا بحث اعمال تندروهای انقلابی نما که به دین گریزی و ناراضی تراشی مردم منجر شده و مردم را از دین و انقلاب بیزار می کند، بحث "نفوذ" و "نفوذی ها" مطرح است که از سوی مسولین طراز اول کشور نیز بدان اذعان شده است؛ در واقع اگر نفوذ و نفوذی ها نباشند کدام انقلابی زندانی کشیده، مبارزه کرده، جنگ دیده، دیندار، با وجدان و یا دلسوز به آب و خاکی پیدا می شود که به خود اجازه دهد میلیاردها دلار درآمد افسانه ایی که در تاریخ این مردم مظلوم بی نظیر است را در جیب این و آن ریخته، و بانی آن وضع سربلند و سرفراز همچنان از مدیریت جهادی، حاکمیت امام زمان بر کشور، مردمی بودن و... سخن گوید؟!!

اگر نفوذ و نفوذی ها نباشد چه کسی می تواند در این فاصله کم از رحلت امام خمینی (ره) از جریان مهدویت و انجمن حجتیه ایی ها رفع اتهام کرده و به آنان وسعت فعالیت داده و دفاع کند؛ و یا کدام فردی است که صاحب این انقلابِ خون باشد و به خود اجازه دهد که کشور را با اقدامات و نابخردانه خود تحت منشور هفتم ملل متحد ببرد و مقدمات حمله قانونی جهانی را به کشور برای بیگانگان و دشمنان این آب و خاک مهیا کند و آب از آب تکان نخورد و هیچ کس در این رابطه به اتهام خیانت به کشور به میز محاکمه کشیده نشود؟!!

 و حتی در مقابل، دولتی را که با مذاکرات سیاسی - دیپلماتیک خود کشور را از زیر چنان ضربه و خطر عظیمی خارج کرده را این همه تحت فشار نه صهیونیست ها و سعودی ها که تحت فشار رسانه هایی همچون کیهان، صدا و سیما، جوان و.... قرار داد که از اموال این مردم بودجه می گیرند و انگار در آرزوی بازگشت همان شرایط قبلی اند و تمام تلاش خود را می کنند که این دولت و ریاست جمهوری اش را یک دوره ایی کرده و علنا با استفاده از تریبون های رسمی و غیر رسمی و نماز جمعه ها هر جمعه این خادمان کشور و انقلاب را لعن و بدگویی کنند؛ در حالی که او و دولتش باید قهرمان ملی معرفی شوند، ولی مغضوب آقایان شده اند، در حالی که باید به پاس خدمتی که به این آب و خاک کرده اند، مغضوب دشمنان این آب و خاک باشد.

اگر نفوذ و نفوی ها در کار نباشد در حالت عادی در کدام کشوری این همه ثروت ملی به تاراج طرح های من درآوردی و دور زدن تحریم ها می رود و طی هشت سال یک کشور با رشد اقصادی مثبت چهار درصدی تبدیل به یک کشور ورشکسته، با رشد منفی شش و بیکاری و تورم و بدهکاری و... عظیم شده و به بعدی تحویل می گردد و بانی این وضع و شرایط راست راست می گردد و حتی طرفداری از او هم معروف تلقی و انقلابی گری معرفی می شود.

اگر واقعا نفوذ و نفوذی در کار نبود چه کسی می توانست روابط کشور را با همسایگان و جهان را خراب کند تا تنهاترین ها در دنیا باشیم و دیگران ما را مثل جزامی ها نگریسته و... و باز بانی آن شرایط بدون مجازات راست راست بگردد و برعکس نفوذ و نفوذی ها را در بین مخالفین او برنامه هایش جستجو کنند.

و اگر نفوذ و نفوذی در کار نبود چگونه می توان بعد از این همه خرابکاری هنوز نه نهاده های قضایی و نه رسانه ملی پرده از چهره این همه خسارت برنداشته که هیچ، هنوز تلویزیون با نشان دادن او و وزرایش امید دارند تا دور اول ریاست جمهوری کسی که قطار از ریل خارج شده کشور توسط او را به ریل باز گرداند را برای اولین بار در کشور یک دوره ایی کنند تا کشور را به شرایط سابق برگردانند؛ شرایط اسفباری که باعث این همه ویرانی و غارت و فساد شد.

اگر نفوذ و نفوذی در کار نبود چطور می توان این همه اختلاس و غارتی که از اموال این مردم مظلوم شد را به فراموشی سپرد و ذهن مردم را به حقوق اضافه چند مدیر مشغول کرد که خلاف شان در مقابل آن همه میلیارد – میلیارد هیچ و نقطه ایی بیش نیست.

به راستی نفوذ و نفوذی را می توان دید در زمانی که می بینی عده ایی حتی حاضر به قبول شرایطی که برای کشور درست کردند نیستند و هیچ عذرخواهی هم که نکرده اند و در مقابل به دنبال لاپوشانی شرایط اظهر من الشمسی هستند که هر ایرانی آن را حس کرد و می کند و می خواهند آن همه خلاف و غارت را لاپوشانی کرده و حتی در مقابل عوارض آن را به دوش کسانی بیندازند که شانه های خود را برای حمل این بار سنگین و به ریل بازگردان قطار اقتصاد کشور زیر کار برده اند.

اگر نفوذ و نفوذی ها اینقدر قدرت نگرفته بودند، چطور یک امام جمعه بدون هیچ قدرت قانونی می توانست قانون و مجریان و مردم را سخره سلیقه و فتوای خود گرفته و برای خود قسمتی از کشور را جدا کند و حکم و قانون خود را به زور بر آنجا تحمیل و اعمال کند و صدای هیچ کس در نیاید و حتی دولت هم مجبور به تسلیم در مقابل این زور و قدرت شود.

آری یکی از دوستان می گفت ای کاش انقلاب در سال 1357 به این سرعت به پیروزی نمی رسید و شرایط مبارزه طول می کشید و انقلاب در سال 1360 و یا 1362 به پیروزی می رسید تا انقلابیون هم در اثر شرایط سخت مبارزه غربال می شدند و افراد ناخالص ریزش می کردند و تا بعد از انقلاب دچار این همه فرصت طلب ها نمی شدیم که در ارکان کشور نفوذ کرده و در شرایط بعد از انقلاب بر گرده کشور سوار شوند و چنین وضعیتی بر کشور و انقلاب و انقلابیون عارض نمی شد، که مبارزین، زندانی کشیده ها، دست اندرکاران زمان انقلاب و جنگ و امام در گوشه رینگ و یا به کناری گذاشته و بی سابقه ها صحنه دار شوند که از خطر و حملات آنان حتی بیت بنیانگذار ج.ا.ایران هم مصون نمی باشد.