باید باز خود را به آزمایش های سخت سپرد

می خواهم دوباره در مسیر تندبادها باشم؛ تندبادهای وزنده از بن حوادث بنیان کن، که از بن قمارهای بزرگ زندگی سوز می وزند؛ این زندگی را دیگر نمی خواهم، باید آن را باخت و خلاص شد؛ که این نه زندگی، که مردگی است در ردای زندگی؛ می خواهم همچون چناری در مسیر تندبادهای سخت باز به بوته آزمایش درآیم، تا بشکند شاخه ها و برگ های ناتوانی ام، و بماند آنچه که ماندنی است و نابود شوند نماندنی ها، که بار گران بی حاصلی اشان را به دوش می کشم.