آقای احمد جنتی نمونه عملی و بارز یک "خود، حق مطلق بین"

خسارات حیثیتی و محدود کننده ایی که آقای احمد جنتی به عنوان سکاندار رد و تایید صلاحیت های انتخاباتی در شورای نگهبان به کشور و انقلاب زده است، شاید با دستگاه های محاسبه انسانی قابل محاسبه نباشد و تنها این خداوند است که می تواند چنین اَبَر محاسبه گری باشد که این خسارات را حساب کند.

آقای جنتی که داوری باید باشد بی طرف، عملا و فکرا در خدمت یک جناح سیاسی در کشور قرار دارد و از هیچ کاری برای مهندسی انتخابات به نفع جناح خود (راست اصولگرا) فروگذار نبوده و نکرده است، اوج اقدامات جناحی ایشان تشخیص احمدی نژاد به عنوان یک رَجُلِ سیاسی بود (در حالی که نبود) و... و حمایت های بیدریغ از وی که منتهی به روی کار آمدن او در هشت سال گذشته بود، که خسارات این هشت سال برای کشور و انقلاب نه قابل محاسبه است و نه جبران پذیر.

آقای احمد جنتی و دستگاهی که برای اِعمال سیاست های خود تدارک دیده است در انتخابات جاری نیز علیرغم تاکید رهبری بر انتخاباتی با شرکت حداکثری مردم ایران و تاکید بر شرکت کسانی که حتی انقلاب و ایشان را قبول ندارند و...، علیرغم این تاکیدات باز آقای جنتی برای دلسرد کردن رقبا و مردم طرفدارشان برای شرکت در انتخابات، اکثر قریب به اتفاق نیروهای سیاسی مقابل خود را رد صلاحیت کرد تا صحنه را برای پیروزی همجناحی های خود در اسفند ماه آینده هموار کند. بدترین حرکت او در این راستا اعلام این مطلب بود که هر کس از "رد صلاحیت" سخن بگوید شیطان است، یعنی اگر کسی به اعمال جناحی آقای جنتی هم اعتراض کند جزو اصحاب شیطان می شود؟!!

خسارتی که امثال آقای احمد جنتی به حیثیت این انقلاب زده و می زنند واقعا قابل محاسبه نیست امیدوارم مردم و جهانیان این اقدامات و سخنان امثالِ ایشان را به پای اسلام و انقلاب ننویسند که این کار آقایان مصداق کامل "خلف وعده" و "خیانت در امانت" است، امانت انقلابی که قرار بود آزادی بیان، آزادی دستجات سیاسی، وجود تنوع سیاسی، آزادی مخالفت و انتقاد، حضور حداکثری مردم و نمایندگان شان در مصادر تصمیم گیری، حق تعیین سرنوشت و... را به ارمغان بیاورد، نه این که کاندیداهای هر انتخاباتی طوری مهندسی و چینش شوند که دوستان همجناحی این آقا و آن آقا به مصادر تکیه زنند.

 و اگر قرار بود تنها یک جناح سیاسی در این کشور حکومت کند که دیگر نیازی به انقلاب نبود که به قول حضرت امام (ره) "آقای محمدرضا" با اداره یکحزبی کشور خیلی بهتر و تواناتر خود را از امثال آقای احمد جنتی نشان داد؛ و هماو صد البته به خاطر همین اشتباه راهبردی اش در یکدست کردن حاکمیت و تفکر بود که به استبداد متهم شد و به دست همین مردمی که به هیچ انگاشت شان، به تاریخ پیوست تا عبرت کسانی شود که تنها خود را لایق حاکمیت بر مردم می بینند، و دیگران را مطیع می خواهند و حتی مخالفت با اعمال محدود کننده و خسارت بارشان را عملی مطابق خواست شیطان می دانند، در حالی که اعتراض حق قانونی، ذاتی، مشروع، و وظیفه اسلامی هر مسلمان است، اگر ما امروز تمام ائمه هدی (ع) را به کناری نهاده و امام حسین (ع) را هر صبح و شام یاد می کنیم، به خاطر اعتراضی است که او علیه ظلم و انحراف داشت و... و حال امثال آقای احمد جنتی این گونه فاش عمل می کنند و صحبت از شیطانی بودنِ اعتراض به این اعمال می کنند.

واقعا تا به کی سکانداری نهاد اساسی داوری مثل شورای نگهبان باید در انحصار داورانی باشد که همه از سردمداران یک جناح و یک تیم سیاسی اند، و در هر انتخابات با انتخاب آنهایی که می خواهند، کام مردم را زهر کنند، و قبل از هر گونه انتخابی توسط انتخابگران اصلی (به قول آقایان "مردم فهیم و انقلابی") خود دست به انتخاب بزنند و تنها کسانی را به صحنه راه دهند که خود صلاح می دانند، و با دو مرحله ایی کردن انتخاب کاندیداها، عملا حاضرین در مصادر را قبل از انتخابات اصلی توسط مردم تعیین و دستچین کنند؛ چه کسی جوابگوی این ظلم است و چرا باید این ظلمِ دایم، این همه پایدار باشد و کسی بر کرسی داوری بنشیند که همیشه در صوت خود به نفع جناح خود می دمد و با مهندسی انتخابات قبل انتخابات، حتی کاندیداها و آرایش تیمی حریف خود را نیز خود و به نفع تیم خود بچیند. این منطق و اساسِ بی اساس را از کجای اسلام، منطق و قانون بدست آورده اند، کدام شرع و عقلی بدین ظلم جنبه و مبنای شرعی و قانونی می دهد؟! آیا اگر این کار به نام قانون اساسی، یا اسلام انجام شود خود وهن اسلام و قانون اساسی برخاسته از خون شهدا نیست؟!! فاین تدهبون؟!! تا کجا و چه موقع باید این ظلم ادامه یابد؟! تا به کی این انقلاب و کشور باید اسیر این نوع رانت قدرت باشد؟!!  

 

 + نوشته شده در چهارشنبه سی ام دی ۱۳۹۴ ساعت 7:6 شماره پست: 875