جناب استاد مصباح! اطاعت می خواهید و بیداریش نام می نهید

هشتاد ساله های غافل! واژه جدید آقای مصباح است برای آنانی که چون او بیدار نیستند، ولی باید به ایشان گفت که مستی و ناهوشیاری و حتی غفلت در زمانی که انحراف جولان می دهد، نعمت بزرگ و مبارکی از جانب خدای متعال است برای کسانی که نمی خواهد در جرم منحرفین شریک باشند؛ و در این زمان ناهوشیاری خود نعمتی است، که با جمع همراه نباشی و در گوشه یی مست و لایعقل بمانی و در خواب باشی و در جرم جمع شریک نباشی.

آقای مصباح‌ یزدی در نخستین جلسه درس اخلاق سال تحصیلی جدید 1393 گفت "افرادی را سراغ داریم که ۸۰سال زندگی کرده‌اند اما هنوز بیدار نشده‌اند‌"
ولی باید به این روحانی بیدار گفت اگر بیداری همان است که شما با این انقلاب و السابقونِ از انقلابیون می کنید و کردید، ای کاش هیچ بیداری صورت نگیرد. کاری که در هشت سال تسلط شما، گروه سیاسی اتان، رهروان و مریدان تان بر تمام ارکان این کشور، انجام دادید، ده ها سال از عمر این انقلاب کم کرد و کثیر از انقلابیون، دلسوزانش، زحمت کشان، زندان کشیده ها، شکنجه شده های رژیم گذشته، استخوان خرد شده های دوران جنگ و جهاد، سازندگی، اصلاحات و... را به حاشیه راند، منزوی کرد و خانه نشین و...
سو استفاده ها و اختلاس های تاریخی از اموال عمومی صورت گرفت، سیاست خارجی کشور به بن بست برده شد، اقتصاد به زیر صفر سقوط داده شد، عوام فریبی اوج گرفت، حاتم بخشی ها از بیت المال صورت گرفت، کوتاه قدها مدیریت کشور را به عهده دار شدند، انحراف و انحراف دارها قدرت گرفتند، و انقلاب و صحنه اش به دست نامحرمان افتاد و...
ای کاش شما هم همچون زمان امام خمینی (ره) بودید و در کُنج آنچه بودید، می ماندید و بیدار نمی شدید و پرده از افکار و مشی خود بر نمی داشتید که به جای مجسمه استبداد، به ویرانی مجسمه آزادی قیام کنید و.. و این چنین مریدان و شاگردانی تحویل جامعه نمی دادید که به مبارزه سخت و رسوا با السابقون این انقلاب بروند و آبروها از خود، انقلابیون و اسلام ببرند و این ارزش ها را به مضحکه عالم تبدیل کنند.
دست گروه فرقان بشکند که همچون مطهری ها (ره) را خیلی زود از ما و انقلاب گرفت که جای چون شماها در این صحنه ی خالی از ایدئولوگ های راستینِ انقلاب، بسیار فراخ گردد و چون شماها با همه ی زاویه یی که با تفکر آزادی بخش، مردم محور، جمهوریت خواه، آگاهی بخش و... امام (ره) دارید به نام امام (ره) صحنه گردان قیام و تفکرش شوید.
شما که به تک قرائتِ (لابد قرائت خود) از اسلام قائلید و تنها همان را حق دانسته و قرائت دیگری را لایق حضور در صحنه نمی دانید، لابد کسانی را بیدار می دانید که در راستای همین تفکر شما و البته دنبال رو آن باشند؛ ولی این را نباید بیداری نامید، این اطاعت است که شما از آنان می خواهید و به بیداری نامش می نهید.

 

+ نوشته شده توسط سید مصطفی مصطفوی در 9:39 AM | یکشنبه سیزدهم مهر