دعوت روحانی به قانون و رفع هرج و مرج از جامعه

رییس محترم جمهور جناب آقای روحانی که ظاهرا درد بی قانونی در رفتار مردانِ قانون را چشیده اند، شنبه گذشته راه علاج را رجوع به قانون دیدند و به درستی عنوان داشتند که "... پلیس موظف به اجرای اسلام نیست، بلکه وظیفه پلیس اجرای قانون است و اگر غیر از این باشد، در مخمصه فکری قرار گرفته و مردم را نیز گرفتار خواهیم ساخت. پلیس جایی می‌تواند وارد شود که اولا مصوبه قانونی وجود داشته باشد، ثانیا قانون روشن و شفاف ابلاغ شده باشد."

این سخنان ریاست محترم ج.ا.ایران کاملا منطقی است و می تواند جلوی بسیاری از اِعمال سلیقه ی مردانی که در گردنه های اِعمالِ قانون نشسته اند را بگیرد و آنان را به رعایت مو به موی قانون سوق دهد، و این که آنها باید چشم به خط، خط و کلمه، کلمه ی قوانینی داشته باشند که به آنان ابلاغ گریده است، نه این که به دل خود و یا منویات دل این و آن مراجعه کنند تا معروف و منکری را تشخیص دهند و به اجتهاد دل خود و دستور این و آن، با آن برخورد کنند. این همان هرج و مرج است که هر فردی مطابق با اجتهاد خود در نقطه نقطه این کشور به اجرای منویات دل خود و یا دیگری در جایگاه های قانونی اقدام کند و این منویات این و آن باید به قانون تبدیل شود تا قابل اجرا باشد، در غیر این صورت ملاک عمل نخواهد بود.

بصیرت آقای روحانی به بی قانونی هایی که به نام خدا، اسلام، ولایت و... توسط افراد مسول نشسته بر گردنه های اعمال قانون انجام می شود، را باید ستود که ایشان را بر آن داشت که این سخن سنجیده را بیان دارد. کاش این سخن را به بخشنامه ایی اجرایی تبدیل کرده و به تمامی دستگاه ها ابلاغ کنند، که افراد موظف شوند منویات دل این و آن را به کناری نهاده و برای اقدامات در راستای انجام وظیفه قانونی خود، مصوبه ی قانونی ارایه دهند و صرفا به این که "ما" این تشخیص را دادیم و یا "او" داد، تصمیم نگیرند. 

این بخشنامه ایی آرمانی، اساسی و عدالت گستر (که یکی از اهداف مهم و از آرمان های اساسی اسلام همین عدالت گستری است) خواهد بود، که امید است روزی به این بلوغ برسیم و آن دستور صادر و اجرا گردد؛ و بدین وسیله به محدود سازی و نهایتا بستن دستانِ بازی منجر گردد که دیروز و یا امروز به فتوای ذهن خود و یا نظر ناشی از ذهن خاصِ مراجع متعددی که بدان ها وابسته اند، اقدام کرده و می کنند و با استفاده از این رویه شوم (به کناری رفتن قانون و محور شدن منویات این و آن)، اجتهادات، تصمیمات و نظر خود را تحت نام  مفاهیم کلی همچون اسلام و... به خورد جامعه می دهند و اعمال می کنند. 

ای کاش روزی برسد که از این هرج و مرج ناشی از کلمات کلی همچون "اسلام" و... خلاص شویم و هر کسی عقیده خود را به نام این مفاهیم وسیع، نامعین و... بر دیگران تحمیل ننماید و قانون را که عصاره دین (اسلام)، اخلاق و مصلحت جامعه است و توسط قانون گذاران بعد از چکش کاری های کارشناسی و مطابق قوانین کلی کشور تعیین شده، محور و مبنای عمل و تصمیم قرار گیرد و در این صورت است که امنیت (فکری، شغلی، اجتماعی و...) همه تامین خواهد گردید، چیزی که در این هرج و مرج تشخیص های فردی و گروهی به نام اسلام، خدا و... نقض می شود. 

+ نوشته شده در سه شنبه هشتم اردیبهشت 1392 ساعت 14:46 شماره پست: 593