×

Warning

JLIB_APPLICATION_ERROR_COMPONENT_NOT_LOADING

JLIB_APPLICATION_ERROR_COMPONENT_NOT_LOADING

JLIB_APPLICATION_ERROR_COMPONENT_NOT_LOADING

JLIB_APPLICATION_ERROR_COMPONENT_NOT_LOADING

JLIB_APPLICATION_ERROR_COMPONENT_NOT_LOADING

Error loading library: joomla, Library not found

Error loading library: joomla, Library not found

Error loading library: joomla, Library not found

Error loading component: com_k2, Component not found

Error loading component: com_k2, Component not found

Error loading component: com_tags, Component not found

Error loading component: com_jmap, Component not found

Error loading component: com_k2, Component not found

عیار صبر شکست ناپذیر مردانِ ایران زمین

همیشه انسان هایی در این دیار بوده اند که با استواری و مقاومتِ شان در مقابل حریفِ ظالم، استواریِ کوه هایی سترگ چون دماوند و الوند را به سخره گرفتند. آنانی که با حریفی عنود رو به رو شدند که در ظلم به ایشان، کم نظیر جلوه کرده، تا آنان را بشکند؛ اسیری در چنبره چنین انسان هایی، بروز مردانگی، شرف و مقاومت از سوی در بند شدگان؛ بی آبرویی و بروز ظلم و ستم و بی رحمی از سوی در بند کنندگان، را بسیار رخ نمایاند و تاریخی از رسوایی و بی آبرویی را برای ظالمین و عزت برای مظلومین را به ارمغان آورد.

مطالعه این روندِ نامیمون نشان می دهد که ظلمِ زنجیره وار و طولانی در بند کنندگان هم، البته مرحمی بر کینه های دیوانه وارِ آنان نبوده و سال ها تکرار تراژدیِ ظلمِ بی پایان آنان در قبال در بند شده گان شان، دل هاشان را هرگز آرام نکرده و خشم شان را فرو نمی نشاند، آنان اندک مجالی به زیر دست قرار گرفته گانشان، نمی دهند. ادامه ظلمِ این ظالمان دل هاشان را به سنگ تبدیل کرده و بر سختیِ دل هاشان هر دم می افزاید؛ طوری که حتی دیگر نه مصلحتِ خویش و نه مصلحتِ مرام و اعتقادات شان، و نه انسانیت و نه هیچ معیاری برای شان اهمیتی ندارد و دیگر هیچ نمی بینند و حتی نسبت به ناله اطرافیانِ صیدِ در بند شده اشان هم کر و کور می شوند. انگار آنان بر این اعتقادند که هنوز دربندی اشان نمرده، وابستگانش هم از این ظلم جاری و ساری سهمی ببرند؛  ولی افسوس که باز ظالمین از این ظلمِ مضاعف نیز نه دل هاشان آرام می گیرد و نه تصمیمی به تغییر می گیرند؛ که آنان بر مداری از انحراف فرو قلتیده اند که بر دل هاشان مهر عناد و لجاجت خورده، تا بر این مسیر بمانند و نابود شوند.

 و لذا به نظر می رسد هر چه بیشتر ظلم می کنند، این ظلمِ افزون خود شان هم نمکی دیگر بر زخمِ دل هاشان می شود؛ و لذا زنجیره ی ظلم شان را پایانی نیست و اگر موانعی در پیش پایشان سبز نشود، و ناچار به تغییر نگردند، اعمال سریالی اشان را سکانس پایانی نخواهد بود؛ مگر این که صیدِ در بندشان، در بند، بمیرد، که در آن موقع دیگر مرگ، صید از دست شان می رباید و یا این که مرگشان بر ظلم شان پایان دهد، و گرنه دست بردار نخواهند بود.

از آن سو نیز در ورای این سریال غم انگیز، اما دربند شدگان را نیز قوتی ایزدی افزون می شود و با هر ظلمی که تجدید و یا اضافه می شود؛ به مقاومت و صبر این مردانِ استوار هم افزوده و آنان خود را در اهداف و اعتقادات شان محق تر و محکم تر می نماید، و می فهمند که ره به بی راهه نبرده و با غولِ ظلم در افتاده اند، که ارزش در آفتادن را دارد؛ و لذا واکنش دربندیان به این صحنه نبرد، جانانه تر می شود، و این صحنه برای آزاد مردان، افتخار و اعتبار؛ و برای ظالمین خشم و کینه ی مضاعف و البته رسوایی ابدی را به ارمغان خواهد آورد.

این دورِ تسلسل ظلمِ ظالم و مقاومتِ مظلوم، ادامه خواهد یافت تا این که دست آخر خداوند، خود بر این دورِ باطل جاری و ساری بین بندگانش بخروشد و به این تسلسل احمقانه ی طغیان هوای نفس بشری، پایان دهد و در آن زمان، هنگامی که سپاه ظلم خود را بر مدار تسلط بر دیگران محکم و استوار می بیند، زمستان سردِ ظلم شان به پایان خواهد رسید و بهار آزادی از تسلط شیطانیِ اشان بروز خواهد کرد و "شب رفته و روسیاهی به زغال خواهد ماند" و سردی ظلم به گرمی عشق و آزادی آکنده می شود؛ و وعده ی خداوند مبنی بر پیروزی حق بر باطل محقق می گردد.

این مرز و بوم را همیشه انسان هایی از این دست بوده است؛ که از ظلم و هیمنه ی ظالم نهراسیدند و به راه خود مومن و به پوشالی بودن خصم مطمین و بر تبلیغاتش بی اعتنا بودند. نمونه ی بارز در بند شدگان از این دست، مجاهد سترگ، مفسر قرآن و ابوذر زمان، آیت الله سید محمود طالقانی (ره) بودند که مطالعه آنچه به او در این راه سنگلاخ گذشت، راه را بر آزاد مردان دیگر خواهد نمایاند و درس صبر را در اعلا درجه اش می آموزاند. در کیس این سید مظلوم و صید شده در دست ظلم نیز، همچون دیگر موارد، ظالمین دست تعرض به اطرافیانش نیز آلودند؛ ولی در بند کنندگان آن عصر نیز در شکستنِ اراده و ایمان این مردِ بزرگ، باز ناموفق جلوه کردند.

 مردان این مرز و بوم را برای هر دردی، در تاریخ خود اسطوره یی است، که می تواند سرمشق باشد. آنگاه که خصم بر مرزهای این دیار به تعرض آمد؛ مردمی از همین آزاد مردان، به تعدادِ زیاد، گوشتِ مقابل آهن شدند و دل و لشکر آهنین صدام را با عزم آهنین و بدن گوشتیِ خود شکستند؛ مردانی از دل کوچه و خیابان های همین شهر و روستاهای این سرزمین، که با صبر و مقاومتِ خود، حماسه یی مثال زدنی در مقابل ظالمِ کر و کور صدامیان سرودند که نهایتا ظلمِ آهن وارش را شکست و باز نشان داد که ظلم شکستنی است اگرچه خود را محکم می نمایاند. 

+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و هفتم آذر ۱۳۹۲ ساعت 23:20 شماره پست: 364