عرضه کنندگاه متاع معنویت و خدمت نا خواسته فرهنگ و روش غرب به مذهب و معنویت

انسان دو بعد دارد بعد مادی که همین نیازهای جسمانی او مانند خوراک و امیال است که از این جهت انسان به دیگر موجودات از جمله حیوانات پیوند می خورد که البته باید به صورت منطقی تامین و پاسخ داده شود و بعد معنوی و غیر مادی که همان روح جستجوگر و حقیقت طلب و خداجوی و... اوست. بعدی از انسان که قسمتی از وجود خداوند است که در بعد غیر مادی و روح انسان قرار داده شده است مانند زیبایی دوستی و... در فرهنگ غرب گفته می شود که روح و بعد معنوی آن مورد بی اعطایی بیشتری نسبت به بعد مادی قرار گرفته است. ولی علمی فکر کردن و محوریت تفکر در این فرهنگ باعث شده است که این روزها از بازگشت معنویت به بازار شلوغ غرب را سخن گویند و این روزها گرایش به مکتب هایی که به این نیاز پاسخ گوید در بین غربیان گزارش می شود و این عرضه کنندگان مطاع معنوی هستند که می توانند در این بازار متاع خود را ارایه نمایند و امروز به قول اقتصادیون بازار تقاضا برای معنویت افزایش یافته است و این عرضه کنندگان آن هستند که باید متاعی برای ارایه داشته باشند. اسلام دینی است که متاعی برای عرضه در این بازار دارد و البته جذاب نیز هست ولی اگر در راه عرضه آن توسط ما به شکلی نباشد که طرف رغبت به آن یابد. اگر این طوری که دوستان عربستانی و قطری و اماراتی ما در سوریه و پاکستان و... از اسلام چهره نشان داده اند را رسانه ها به گوش مردم مغرب زمین برسانند و نهایت اسلام با عمل وهابیون و سلفی ها به روئیت آنان برسد که باید بگویم حتی مسلمان شده ها هم در دین شان تذلزل ایجاد خواهد شد. پس بیاییم به سیره نبی اکرم (ص) بر گردیم که صوت قرآنش و مفاهیم آن و همچنین خلق زیبایش دل بسیاری را ربود و حجاز را دگرگون نمود. بیاییم از محور قرار دادن خود به عنوان حق خودداری کرده و او (ص) را محور حق بگذاریم تا دست به این همه بی اخلاقی و جنایت به نام اسلام نزنیم تا چهره این متاع جذاب مخدوش نشود و به خوبی به بازارش عرضه شود. بیاییم سیاست علوی (ع) را که درستی و پاکیزگی آن عامل ماندگاریش است را در مقابل سیاست معاویه ای (که به هر وسیله ای با هر قیمتی متوسل می شود) محور قرار دهیم تا این متاع بتواند درخشندگی خود را داشته باشد و تنها به روئیت خواستگارنش برسد و آنها خود تصمیم بگیرند. بیاییم از خودمحوری و استفاده ابزاری از این متاع ارزشمند برای مطامع دنیوی و گروهی خود دست برداریم تا مانع از جذب این همه توجه به سوی حق و این متاع عالی نشویم. بیاییم این قدر گرد و خاک نکنیم تا باز چهره این مطاع کدر نشده و در زیر غبار اعمال ما حاملانش پنهان نشود.

+ نوشته شده در یکشنبه بیست و نهم بهمن ۱۳۹۱ ساعت 12:48 شماره پست: 246

نظرات (0)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در استاد شجریان و شوره زار جامعه ...
زنده یاد استاد شجریان و اصولگرایان افراطی...."بازنشر" علیرضا کفایی دور برگردانِ بختِ این ملت بود ...
- یک نظز اضافه کرد در طوفان الاقصی، تله ایی به پهنای...
جنگ صلیبی «قوم برگزیده یهوه» و «حاکم برگزیده الله» علی افشاری ‏ جنگ غزه ‌و‌ در ادامه رویارویی نظام...