فجری که یک ملت با امام شان آفریدند

سی چهارمین فجر انقلاب پیروزمند ۵۷ خود را در حالی آغاز می کنیم که شرایط مان به گونه دیگری شده است. وقتی به گذشته نگاهی می اندازیم می بینیم که دیگر از شرایط آن روزها هر چه جلوتر می رویم بدنه انقلابیون حاضر در صحنه هر روز لاغر تر می شود و عده ای از شمولیت خارج می شوند و به جرگه های دیگری با نام های جور وا جور تقسیم می شوند و به تعبیری به غیر خودی تبدیل شده و یا می شوند و به زور و یا با نا امیدی از آینده از صحنه خارج می شوند و یا با حوادث طبیعی از نوع مرگ و... از وجودشان بی بهره می شویم و آن وحدت حضور انقلابیون که از شعب و گروه های مختلف از چپ و راست و ملی و یا مذهبی و... در کنار هم این حماسه بزرگ را آفریدند به نوعی از صحنه کنار مانده و می مانند و این به نظر من روند خطرناکی برای هر نهضتی است که بدنه چاق خود را از دست دهد و لاغر شود. این دست جمع بوده و هست که کار را جلو می برد نه بدنه لاغر و یک دست که یک دستی هم در جامعه ای که خداوند آن را جور وا جور آفریده تقریبا محال و اگر هم تحقق یابد عمری کوتاه خواهد داشت. نیاز امروز و هر عصر برای کشور و نهضتی که داعیه جهانی بودن دارد به کار گیری تمام نیروهاست نه کنار گذاری آنها ما این را در سنت پیامبر اگرم (ص) وقتی امثال ابوسفیان ها را در بین خود تحمل می کند و حتی به آنان اعتبار می بخشد و یا علی (ع) که امثال شمر و شریع قاضی ها را در بدنه حاکمیتی خود تحمل کرده  و جا می دهند به خوبی مشاهده می کنیم و از آنجا که به اعتقاد ما آنان واجد علم غیب و آینده بینی هستند این نشان می دهد که آنان که خود و نهضت خود را جهانی می دیدند و قایل به استفاده حداکثری از نیرو و توان جامعه بودند و حتی از نیرو و توان ابوسفیان ها و امثال شمر هم چشم پوشی نمی کنند پس باید با دید وسیع تری به توان نیروی انقلاب و کشور توجه کرد و از تمام قدرت و پتانسیل ها استفاده کرد و این دید تنها از بزرگان می تواند بروز یابد زیرا کوچک مردانی همچون عثمان (خلیفه سوم) تنها به قبیله و اطرافیان خود نظر دارند و حتی به مشورت با علی (ع) که در مشورت امین دو خلیفه پیش از او بودند هم نمی اندیشد و عاقبتی بد برای خود و حتی حاکمیت خود رقم می زند. باید عبرت گرفت و سیره نبوی (ص) و علوی (ع) را در حکومت داری خود سرلوحه کار قرار داد و به مردم و توانش اعتماد کرد همانطور که پیامبر (ص) اکرم اگرچه چشم به نیروهای آسمانی داشت لیکن در دست یابی به پیروزی به صحابه خود از هر تیره و تبار و از هر تفکری تکیه می کرد و لذا این دو مساله را با هم نباید مخلوط کرد و همانطور که آسمانی به پیروزی مکتب خود مطمئن بود زمینی فکر کرد و از همه نیروها استفاده می نمایند. وجه عملی این شمولیت تمام نیروها را در نهضت خمینی کبیر (ره) و رهبریش می توان عملی دید او اگر تنها فقط به روحانیت تکیه کرده بود حتما شکست می خورد ولی او چتری به بزرگی یک ملت گستراند که تمامی جناح ها و جبهه ها و فرق و ادیان و... در زیر آن تا پیروزی با رمز ٬٬وحدت کلمه٬٬ که امام آن را خود ابداع کرده بود جمع کرد و کاری کرد که دیگران از برنامه ریزی چنین مدلی ناتوان مانده بودند. به ۵۷ نگاه کنید در رکاب ایشان از تمامی اقشار و نحله های فکری حضور فعال داشتند و امام بدون سیاسی کاری (به رسم سیاست پیشگان) صادقانه ملتی را همراه خود به حرکت در آورده و خودی و غیر خودی در این بین جایی نداشت. در این فجر پیروزی که تنها به او معنی می یابد یادش گرامی و رهروانش پرتعداد باد روحش شاد و روان شهدای انقلاب اسلامی از نعم خداوندی بهره مند باد.

+ نوشته شده در پنجشنبه دوازدهم بهمن ۱۳۹۱ ساعت 10:0 شماره پست: 239

You have no rights to post comments

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.