حیوانات نبرد قدرتی انسانی تر و عادلانه تر دارند

گاه شنیده می شود که فلانی از حیوان پست تر، درنده تر، بی رحم تر و... است، ولی شاید لازم باشد گاهی برخی انسان ها انسانیت، جوانمردی، وفا، نجابت و... را از حیوانات یاد بگیرند، وقتی به صحنه نبردِ کسبِ قدرت توسط حیوانات نگاه می کنی، این نبرد تنها در دوره زمانی کوتاهی و بین دو نر قدرتمند در جریان است و این دو حیوان نر شخصا تا حد کُشت با هم مبارزه می کنند تا جایگاه رهبری و ریاست خود را بر دیگران حفظ کنند، و یا قلمرو یکدیگر را تصاحب کنند، در چنین نبردی در حالی که دو حیوان نر در حال جنگی شدید با هم اند، مردمان شان در امانند، و آرام به زندگی خود مشغولند تا برنده این نبرد قدرت مشخص شود.

اما نبردهای قدرت و توسعه طلبی انسان ها، حیوانی تر و خودخواهانه تر است، در این نبرد رهبران خود در امن ترین اماکن و بهترین شرایطی که برای خود در نظر گرفته اند، مقیم می شوند و این مردمان شانند که بار سنگین این نبرد را بر دوش می کشند و قربانی شرایط سخت این نبردها می شوند، و هزینه های گزاف آن را می پردازند و کشته شده و از بین می روند و زیر شرایط سخت جنگی تحمیل شده توسط رهبران شان له می شوند، تا پیروز میدان بعد از سال ها مشخص شود و نبرد فروکش کند، نبردهایی که معمولا پایان ناپذیرند و گاه تا پایان عمر این رهبران ادامه می یابند. در نبردهای انسانی، آخرین کسی که کشته و مقهور می شود، دیکتاتور و انسان قدرت طلبی است که همه را اسیر قدرت طلبی، زیاده خواهی و توسعه طلبی های خودخواهانه خود کرده است.

نگاهی به جنگ جهانی دوم نشان می دهد که آنقدر از مردم و سربازان آلمانی و دیگر ملل جهان کشته شدند که شمارش آن مشکل است، تا امپراتوری جناب آدولف هیتلر پا بگیرد و ادامه یابد، ولی نگرفت، اما خود او آخرین فردی بود که تاوان این زیاده خواهی و قدرت طلبی خود را داد و آن هنگامی بود که دشمنانش به دفترش در برلین پایتخت آلمان رسیدند و در محاصره دشمن قرار گرفت و او خود را کشت، تا به دست آنان نیفتد، اما تا پیش از این که او در مغز خود شلیک کند، میلیون ها نفر کشته شدند و ملل دنیا اسیر خودخواهی او شده بودند.

حیوانات نبردی اخلاقی تر دارند، در حالی که در بین رهبران جهان اخلاق و سیاست در کنار هم قرار ندارند و خیلی‌ها اصولاً نسبتی بین این دو نمی بینند و معتقدند نمی‌توان آن دو را در کنار هم دید.