آسمان هم به تاراج زمین رفت

آسمان هم به تاراج زمین رفت، آنگاه که مدعیانی پرگو از زمینیان واسطه بین آسمان و زمین شدند، و خود را "واسطه فیض الهی بر زمینینان" دانستند و پرده های عزت آسمان را هم دریدند و ثروت بزرگ آبروی آسمان و آسمانیان را نیز به تاراج  اهداف سودجویانه ی خود بردند، بی توجه به این که چشمه های آب حیات زمین از آسمان می جوشد و چشم سعادت جوی انسان در اثر نا امیدی از خود، زمین و زمینیان، به آسمان دوخته است و آخرین امیدگاه آنان آنجاست.

راه های آسمان صاف، پرتردد و امن و پر طراوت بود، تا آنکه با آمد و شدهای بی مورد، سودجویانه، و منفعت طلبانه به راهی پر از گرد و خاک و دست انداز مبدل شد، تا رغبتی به رفتن در این راه نیز نباشد و انسان امروز نه در زمین راه هایی امن بیابد و نه در بین آسمان و زمین،. و چنین انسانی نا امید از زمین و آسمان رها شده و مفلوک از تحمل تزویرهای رنگارنگ و هزاران مشکل دیگر تسلیم شده، و بی هرگونه دفاعی تن به هر خفتی دهد، تا بدین روش انسانیتش به تاراج سودجویانه تجار و تملک آدمیزادگان، و برده سازی و برده فروشی های مدرن رود.