کاش می شد به سرعت افتاد و گذشت

گاه بر خوش قسمتی برگی غبطه می خورم

آنگاه که از شاخی جدا شده

در نهری فتاده، سبک و به سرعت می گذرد

بی آنکه فرصتی یابد تا به سبزه زار اطراف دلبسته شود

بی آنکه فرصت ساختنی یافته که پاسخگوی آن باشد

بی آنکه بر سر موری فرود آید و زخمی بر او زند

بی آنکه چشم کسی را کور کند، و یا نگاهی را به دنبال خود کشد

مقصد و راهش نزدیک و در آغوش آب نرم می رود

اما ما چه؟

بر نهری از مسایل، باید به هزار سنگ برخورد کنیم

و معلوم نیست که به مقصد برسیم، یانه

و یا این که تن پوکیده ما در کدام گنداب ته نشین شود

 

 

 

نظرات (0)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظر اضافه کرد در باروری تخم نافرخنده پی و خسارت...
با درود مثل اینکه من به چشمان خود دیدم که شیر فتاده از نفس افتاد در کمین فیلمی کوتاه اما سنگین هم...
- یک نظر اضافه کرد در شاخاب پارس، یا خلیج فارس، ریسم...
این شیر در واقع از پستان ایران به دست ترامپ رسید نه قطر علی مرادی در سفر اخیر دونالد ترامپ مو طلای...