مقدمه مترجم : 

20 آوریل 2023 هتل آشوکا [1] در پایتخت هند، دهلی نو، میزبان نشست بودائیان جهان [2] بود، از سخنرانان مهم این نشست جهانی، نارندرا مودی (نخست وزیر هند) است که به زبان هندی در جمع حاضرین سخنرانی نمود [3] و بعد از اعتراف به این که هند "سرزمین بودا است"، زیرکانه به سان یک سیاستمدار صاحب سبک در"خالص سازی" [4] قومی و مذهبی، و آگاه به شرایط فرقه ایی و مذهبی خالص ساز جاری در هند، حاضرین بودایی در این اجلاس را "مهیمان"  [5] خطاب کرد! چراکه معتقدان به این شیوه رایج پاکسازی، هند را تنها سرزمین خاص "هندو ها" می دانند، که "دیگران" [6] را از این سرزمین باید راند، و "پاکستان هندو" را تحقق بخشید.

 حال آنکه به دلیل تنگی شرایط بوداییان در هندِ تحت سیطره هندوئیسم، در طول تاریخ، این مکتب فکری، کشورهای شرق و جنوب شرق آسیا را محل مناسب گسترش دین و مسلک خود قرار داده، و با گذر از سلسله کوه های بلند هیمالیا، و جنگل های خشن و پر تراکم جنوب شرق آسیا، با ترویج بودا و تفکر او ، شرق و جنوب شرق آسیا را به سیطره فرهنگ بودایی در آوردند،

این امری مسلم است که شرایط کنونی بوداییان در هند، ناشی از پاکسازی و خالص سازی مذهبی است که هندوها بر این نحله اصلاح طلب بر حاکمیت مقتدرانه خود، تحمیل کردند، که بوداییان در سرزمین محل تولد مرام و مسلک و پیامبر خود، اقلیتی بسیار ناچیز باشند، و در سبد جمعیتی هند حتی قابل ذکر هم نباشند.

میهمان نامیدن بوداییان در هند، توسط نخست وزیر، نارندرا مودی، مثل این است که رئیس جمهوری در ایران، در کنگره جهانی زرتشتیان در تهران سخنرانی کند، و آنانرا در ایران میهمان! بنامد، حال آنکه آنان در ایران صاحبخانه، و زاده این سرزمین هستند، و زرتشت یک پیامبر ایرانی است و ایران خانه زرتشتیان جهان است و...؛ بودا نیز در هند زاده و سیر بیداری خود را در این سرزمین طی کرد، و پیروان خود را در آنجا یافت، و به راه تفکری خود هدایت نمود، و کارایی اش را در خلاصی مردم از درد و رنج ناشی از زندگی تحت سیطره مکتب به ابتذال کشیده شده هندو و... را نشان داد،

این کارایی در حدی بود که آشوکا [7] بزرگترین و معروفترین پادشاه تاریخ هند، از سلسله مائوری ها، بعد از خونریزی های بسیار فراوان، کیش و مرام بودایی را دوای بیماری خونریزی و عدم تحمل خود یافت، و لذا به کیش بودایی در آمد و خشونت و خونریزی را به کناری نهاد، و در پی آن باقی فرصت زندگی خود را به توسعه و ترویج بودایی باوری در هند بخشید،

اما هندویسم این نحله اصلاحگر برخاسته از محیط تفکر هندویی را بر نتافت، همانگونه که مغان زرتشتی مکتب اصلاحگرانی چون مزدک و مانی را برنتافتند و...، و در نتیجه این برنتافتن تاریخی، در حالی که آثار تمدن بودایی، تمام هند را فرا گرفته است، و نشان از گسترش و اقبال هندیان به این تفکر دارد، اما این سرزمین از بوداییان پاکسازی شد، به طوری که اکنون تنها نزدیک به هشت دهم درصد مردم هند را بودایی ها تشکیل می دهند، آن هم در مناطق مرزی این کشور، که این جمعیت در مقاسیه با بناهای تاریخی باز مانده از دوره شکوفایی بوادییان [8] در هند، بسیار بسیار بسیار ناچیز است، و نشان از یک پاکسازی و خالص سازی مذهبی بزرگ در جامعه هند، از بوداییان دارد.

البته باید گفت که اکنون بودیسم در جهان یک دین در حال گسترش است و بزرگترین رشد را در بین مذاهب زنده جهان دارد، و هند نیز از این موج به کنار نمانده، و با موجی از گرویدن هندوها به مذهب بودایی مواجهه است، و هندوهای فراری از سیستم ظالمانه طبقاتی، که هندوهای افراطی مدرن، در صدد احیای آن می باشند، به دین بودا پناه می برند، به طوری که پیوستن طبقات محروم هندو به بودیسم، زنگ های خطر را برای روحانیون هندو به صدا در آورده است،

پیوستن خانم مایاواتی (رهبر دالیت های در حزب BSP) و... به بودیسم، که از رهبران برجسته و معروف دالیت هاست، که پایین ترین طبقه افراد هندو و از قشر نجس ها در نزد طبقات دیگر تلقی می شوند، نشان از گرایش زیاد این اکثریت فقیر، و محروم هندی به بودایی گری دارد، لذا گرایش به بودیسم در هند، هم در بین قشر فرهیخته و هم در بین قشر عقب نگه داشته شده، شدید و رایج است

و لذا برغم نزدیکی که نخست وزیر راستگرای هندو در سخنان خود، به بودیسم از خود نشان می دهد، حاکمیت هند، در اصل آنانرا یکی از رقبای جدید (و البته قدیم) تفکر افراط گرایی سنتی هندویی خود می دانند، ولی با توجه به رقابت با چین، در مسیر تحمل این اقلیت ناچیز، اما پر پتانسیل و قدرتمند جهانی بر آمده، تا با استفاده از پتانسیل عظیم آنان، هم به توسعه اقتصادی کشور اقدام کنند، و هم در معادلات جهانی، و از جمله تقابل هند با چین، از آنان و نفوذ جهانی اشان بهره گیرند.

این روزها دغدغه فکری، و آشفتگی ذهنی هندی ها نسبت به چین در رفتار تشویش آمیز رهبر حاکمیت فرقه گرای هندویی حزب BJP در دهلی نو تبلور دارد، که این تشویش به حدی است که نارندرا مودی در اجلاس اخیر بریکس در افریقای جنوبی، وقتی در دیدار با رئیس جمهور میزبان، قصد پز دادن فرود فضاپیمای هندی در قطب جنوب کره ماه را می کند، آنقدر ذهن او درگیر چین و رقیب چینی خود در افریقای جنوبی است که به طرف افریقایی خود می گوید فضاپیمای هندی برای اولین بار در جهان، در جنوب چین فرود آمده است!

که این خود نشانگر سطح تشویش خاطرِ بالاترین مقام هندی، از چینی ها دارد، که سایه چین چقدر بر اندیشه او سایه افکنده است، که اگرچه در بریکس با چینی ها همگام و همکار است، اما ذهن او از این غول جهانی، این چنین مشوش و در استرس قرار دارد، که چنین خطایی را در مقابل دوربین زنده پوشش دهنده این دیدار، توسط مسلط ترین سیاستمدار هندو، انجام می شود، که واکنش هایی در هند و جهان هم در بر داشت.

بسیاری از سیاستمداران، گرچه بهترین سخنان را به زبان می آورند لیکن در عمل نه به گفتار خود یقین دارند و نه عمل می کنند، بعنوان مثال نارندرا مودی در فرازی از سخنان خود در این نشست، به موضوع ناروایی تحمیل تفکر و دینِ یک شخص، به دیگری اشاره می کند و آنرا به عنوان یک عمل ناپسند و خلاف آموزه های همین بودا می داند، بودایی که او لاف پیروی از او را می زند، و در ابتدای و انتهای سخنانش، خود را "پناهنده به بودا" می نامد،

اما تحت رهبری همین آقای مودی در ایالت گجرات و بدنبال آن حاکمیت او در مرکز و پایتخت هند، اقلیت های دینی و فرهنگی، به جرم اعتقادشان زیر ظلم مضاعف و شدیدی قرار گرفته و زندگی می کنند، و طرفداران هندوئیسم افراطی که در حزب حاکم BJP ، که او سردمدار آن است، اقدامات بی سابقه ایی را در ظلم و تعدی به آنان، قانونی و غیر قانونی، با فراخ بال، اعمال و اجرا کرده و می کنند.

بزرگترین تبعیض ها و تحمیل های دوره تاریخ 75 ساله استقلال هند را، نسبت به هموطنان غیر هندوی خود را روا می دارند، او خود یکی از هندوهای افراطی مرتبط با افراط گرایان مذهبیِ خشن و افراطی در گروه RSS می باشد که در زمان سروزیری اش در ایالت گجرات، بزرگترین کشتار از اقلیت مسلمان در این ایالت صورت گرفت، و دولت ایالتی در این زمینه به کمک اقلیت مسلمانان نیامد که هیچ، افراط گرایان هندو را در یافتن و کشتار و غارت و... مسلمانان وسعت عمل بخشید و...

اما از آنجا که یک ایده حکمت آمیز، همواره ما را به این فرا می خواند که "نگاه نکن چه کسی سخن می گوید، ببین چه می گوید"، این حکمت مرا بر آن داشت که بعد از مدت ها دوری از روند مسایل هند، نگاهی به روندها در هند انداخته و این سخنرای مودی، توجه مرا به خود جلب کرد، لذا آنرا ترجمه و منتشر می کنم، چرا که می توان حرف های زیبایی، که راهکارهای عملی برای حل مشکلات جهانی در خود دارد را، در آن یافت، این سخنان نخست وزیر هند نشان می دهد، اگر هندی ها به اصل اصیل فرهنگی خود (تسامح و تساهل، عدم خشونت، رواداری مذهبی و فرهنگی و...) باز گردند، برای جهان و بشریت حرف های کارآمد و کارگشایی دارند، همانگونه که مهاتما گاندی هند را به الگوی آزادیخواهان و اخلاق مداران و انسانیت جویان تبدیل کرد.

 

سخنان نارندرا مودی در نشست جهانی بوداییان در دهلی نو

به بودا پناه می برم [9]

اعضای کابینه مرکزی حاضر در این برنامه، جناب کیرن راجیجی، جناب کیشان ردی ، جناب آرجون رام مگاوال، جناب میناکشی لخای، دبیرکل کنفدراسیون بین المللی بوداییان، روحانیون محترم بودایی که از تمام هند و جهان در این نشست حاضر شدید، دیگر حضرات، خانم ها و آقایان!

تمام شما از نقاط مختلف دنیا برای افتتاحیه "نشست جهانی بوداییان" گردهم آمده اید. سنت این سرزمینِ بودا (هند) این است که "میهمان خداست"! بدین معنی که میهمان نزد ما مثل خدایان است. اما وقتی در حضور تعداد زیادی شخصیت ها که در ذیل عقاید بودا زندگی می کنند، قرار داریم، بودا را در اطراف خود حس می کنیم. بودا در ورای فردیت [10] قرار دارد، این یک آگاهی و عقیده است. بودا یک تفکر است که فراتر از فردیت است، و از فردیت فرا می رود، و بودا یک بصیرت [11] است فرای آنچه  تجلی [12] یافته است. این بصیرت و آگاهی ناشی از بودا، ابدی و پیوسته است. این تفکر ابدی است. این فهم متمایز و شاخص است.

همین امر دلیلی بر این گفته هاست که مردم زیادی از کشورها از جغرافیا و فرهنگ و محیط متفاوت، در این جا با هم گرد آمده اند. این نشانگر گسترش حضرت بودا است، که نخ تسبیح جمع کننده تمام بشریت در کنار هم شده است. ما می توانیم قدرت صدها میلیون پیروان بودا در کشورهای مختلف جهان را وقتی که به یک قطعنامه مشترکی برسند را، تصور کنیم، که چه انرژی نامحدودی را توسط آنان سبب خواهد شد.

وقتی تعداد زیادی از مردم، تحت یک ایده، برای ساخت آینده ایی بهتر برای جهان با هم کار می کنند، چنین آینده ایی به یاد ماندنی خواهد بود. و بنابراین، بنده معتقدم که اولین نشست جهانی بوداییان، یک سکوی موثر برای تلاش هایی خواهد ساخت که تمام ما کشورها، همه در همان جهت هستیم. قلبا به وزارت فرهنگ هند و کنفدراسیون بین المللی بوداییان جهان (IBC) برای سازمان دادن به این نشست، تبریک می گویم.

دوستان!

دلیل دیگری برای همبستگی صمیمانه من با این نشست هم وجود دارد. وادنگر [13] در ایالت گجرات، جایی که من در آن متولد شدم، ارتباط عمیقی با بودیسم دارد. شواهد معماری زیادی مرتبط با بودیسم در وادنگر یافت شده است. هیوئن تسانگ [14] جهانگرد بودایی هم همچنین از وادنگر دیدن کرده است. و همه یافته ها در این زمینه، در نمایشگاهی با جزئیات گردآوری شده است. شگفتی و شانس مرا ببینید که من در وادنگر با این مشخصات متولد شدم، و نماینده مجلس از حوزه انتخابیه کاشی [15] (در ایالت اتارپردادش هند) هستم که (سایت تاریخی بوداییان یعنی) سارنات [16] نیز در آن قرار دارد.

دوستان!

نشست جهانی بوداییان در حالی میزبانی می شود که هند هفتاد و پنجمین سال استقلالش را کامل کرده است و جشن شهد شیرین [17] هفتاد و پنجمین سالگرد استقلالش را برگزار می کند، هند اهداف بلندی برای آینده اش دارد، همچنان که در این ساعت سعد [18] برای  بهبود رفاه جهانی نیز در نظر دارد. امروز هند ابتکارعمل های جدیدی را برای موضوعات جهانی ارایه می دهد. و بزرگترین منبع الهامات در پس این ابتکار عمل ها، جناب بودا هستند.

دوستان!

شما همه به این امر واقفید که راه بودا بر سه بنیاد دانستن [19] ، عمل [20] و شهود [21] قرار دارد. این همان تئوری، عمل و فهم است. هند در مسیر هر سه ی این موارد، در نه سال اخیر (حاکمیت حزب BJP) به سرعت در حال حرکت و کار است، ما در یک حرکت مداوم، به سمت ارزش های حضرت بودا هستیم. ما فداکارانه کار می کنیم تا آموزه های حضرت بودا را به گروه توده های مردم منتقل کنیم.

"دانستن" (پاراپاتی یا تئوری) در این سه گانه، همانی است که پیشگام توسعه بودامدار ماست که در هند و نپال جریان دارد، که شامل تلاش هایی برای بازسازی مراکز زیارتی بودایی، همچون سارنات و کوشینگر [22] در جریان است، که شامل ساخت فرودگاه بین المللی کوشینگر، ساخت مرکز بین المللی میراث و فرهنگ بوداییان هند در لومبینی [23] (محل تولد بودا در نپال)، با همکاری کنفدراسیون بین المللی بوداییان جریان دارد.

 این از میراث و آموزه های حضرت بوداست که هند، درد و رنج هر نوع انسانی را، درد و رنج خود تلقی می کند. لذاست که، شرکت در ماموریت های صلح جهانی در کشورهای مختلف، یا حضور در فجایع طبیعی جهانی مثل زلزله ترکیه، که هند با تمام توان خود در کنار بشریت، در زمان هر بحرانی ایستاده است، ناشی از همین بینش بودایی است. امروز جهان این انساندوستی یک میلیارد و چهارصد میلیون هندی را می بیند، درک می کند و می پذیرد. و من معتقدم که نشست بین المللی کنفدراسیون بوداییان، یک توسعه و گسترش جدید به این احساس جهانی خواهد داد. و فرصت های جدیدی برای اذهان و قلب های کشورهایی که اینگونه فکر می کنند، ایجاد خواهد کرد، تا بودائیسم و صلح را در کسوت یک خانواده گسترش دهند. این نه تنها همفکری برای مواجهه با چالش های جاری خواهد بود، بلکه این نشستی است تا اشعه های امید را برای جهان زنده نگه دارد.  

ما باید به خاطر داشته باشیم که گذر از مشکلات به راه حل ها، در حقیقت همان سفر معنوی بودا است. بودا قصر خود را بواسطه داشتن مشکلات ترک نکرد، بودا قصر را ترک کرد، و زندگی لاکچری را وا گذاشت، زیرا او از همه خوشی ها برخوردار، در حالی که رنج و غم فراوان در زندگی دیگران بود. اگر ما می خواهیم دنیا را شاد کنیم، این آموزه کل نگر بودا است که تنها راه عبور و گذر از ایده های خودخواهانه و کوته نظرانه است. باید پیرامون مردم فقرزده اطراف خود فکر کنیم. ما باید به کشورهایی که با کمبود منابع دست و پنجه نرم می کنند، فکر کنیم. این یک ضرورت است، تنها و بهترین راه ایجاد جهانی پایدار. نیاز امروز ماست که اولویت هر فرد و هر ملتی، منافع جهان باشد، "منافع جهانی" [24] باید در کنار منافع کشور باشد.

دوستان!

این یک امر پذیرفته در جهان حال حاضر است، که در چالشی ترین دوره این قرن قرار داریم. امروز، از یک طرف دو کشور برای ماه ها است که در حال جنگ هستند (روسیه و اکراین)، از یک سوی دیگر، جهان نیز به سمت ناپایداری اقتصادی می رود. تهدیداتی از جمله تروریسم و بنیادگرایی مذهبی روح انسانیت را آماج حمله خود قرار داده است. تغییرات آب و هوایی بر موجودیت باقی بشریت، پرده ایی عظیم افکنده است. یخچال ها در حال آب شدن هستند، اکولوژی در حال نابودی است و گونه ها در حال انقراض هستند. اما در میانه ی همه این شرایط، میلیون ها انسان همچون ما وجود دارند، که به بودا اعتقاد دارند، و معتقد به رفاه همه موجودات زنده هستند. این امید، این اعتقاد، بزرگترین نقطه قوت زمین است. وقتی این امید متحد شود، مکتب بودا به عنوان اعتقادی جهانی، و حقیقت بودایی به اعتقاد بشریت تبدیل خواهد شد.

دوستان!

مشکلی در جهان مدرن نیست که راه حل آن را ما نتوانیم در آموزه های بودا مربوط به صدها سال قبل، پیدا کنیم، جنگ و ناپایداری هایی که جهان امروزه با آن رو در روست، بودا قرن ها قبل برایش راه حال پیشنهاد کرده است. بودا می گوید : استیلا زایشگر دشمنی است؛ مغلوب در دردی دائم قرار می گیرد. فرد ناخودآگاه غرق در شادی است و پیروزی و شکست را به طور یکسان نادیده می گیرد. بنابراین، ما تنها زمانی می توانیم شاد باشیم که شکست ها، پیروزی ها، جنگ ها و نزاع  را رها کنیم. حضرت بودا همچنین راه غلبه بر جنگ را نیز گفته است. حضرت بودا گفته است : دشمنی، آتش دشمنی را خاموش نخواهد کرد. دشمنی با نزدیکی و دوستی کاهش می یابد. حضرت بودا می فرماید :  شادکامی در وحدت بین اتحاد ها است. شادی در زندگی با همه، با تمامی مردم است که تحقق می یابد.

دوستان!

امروز ما فهمیده ایم که تحمیل تفکر و اعتقاد اشخاص به دیگران، به یک بحران بزرگ در جهان تبدیل شده است. اما حضرت بودا در این زمینه چه می فرماید؟ حضرت بودا فرمودند هر شخصی باید رفتار خوب را، خود انجام دهد، قبل از این که آن را به دیگران بیاموزد. در دوره مدرن، ما دیدیم که چگونه جناب گاندی یا تعداد دیگری از رهبران جهان از این روح و تفکر، ایده و الهام گرفتند. اما باید به خاطر داشته باشیم که بودا در این نقطه متوقف نشد. و پا را از این هم فرا نهاد و گفت : چراغ خودت باش [25] . امروز پاسخ به بسیاری از سوالات در همین جمله بودا نهفته است. به همین دلیل بود که چند سال قبل من در سازمان ملت متحد، با غرور ادعا کردم که هند به دنیا بودا (معنی کلمه بودا یعنی عقل و تفکر و منطق است) را داده است نه جنگ  [26] را. هر جا که مهربانی بودایی باشد، همکاری است و نه چالش و درگیری؛ آنجا صلح است و نه اختلاف.

دوستان!

راه بودا، راه آینده است، مسیر پایداری و سکون. اگر دنیا آموزه های بودا را پیروی کند، ما حتی با بحران تغییرات آب و هوایی هم روبرو نخواهیم شد. این بحران ها توسعه یافت، به این دلیل که برخی از ملت ها، مراقبت از دیگران و نسل های آینده ایی که در قرن آتی خواهند آمد را، وا نهادند. برای دهه ها بر این اعتقاد بودند که نتایج این دستکاری در طبیعت دامن آنها را نخواهد گرفت. آنان فقط دیگران را مقصر اعلام می کردند. اما حضرت بودا به روشنی در کتاب دامپادا [27] بیان داشته است که همچنان که آب یک ظرف قطره قطره پر می شود، اشتباهات تکراری هم، دلیل ویرانی می شوند. و بعد از هشدار به بشریت با این گفتار، بودا همچنین بیان می دارد که اگر ما اشتباهات خود را درست کنیم، و به صورت مداوم کارهای درست را انجام دهیم ، پس راه حل ها هم، برای مشکلات ما پیدا می شوند. می فرماید از انجام کارهای نیک غافل مشو، و فکر نکن که ثمره هیچ کاری به من نمی رسد. همانگونه که ظرف قطره قطره از آب پر می شود. به همین ترتیب، انسان عاقل، کم کم خود را پر از فضیلت می کند.

دوستان!

هر فردی به شکلی بر زمین تأثیر می گذارد، به یک روش، یا انواع روش ها. سبک زندگی ما، لباس پوشیدن، غذا خوردن یا عادات سفر، همه چیز تأثیر دارد، این اعمال در زمین اثر دارد، و تفاوت ایجاد می کند. هر فردی می تواند با چالش تغییرات آب و هوایی به مبارزه برخیزد. اگر مردم آگاه شوند و نسبت به تغییر سبک زندگی اقدام کنند، از آن پس، حتی این مشکلات بزرگ نیز با این روش بودا قابل حل است. با چنین روح و ایده ایی هند "ماموریت لایف" [28] را آغاز کرده است. که به معنی تغییر سبک زندگی، برای حفظ محیط زیست است. این ماموریت نیز با تاثیر و ایده گیری از اندیشه و افکار بودا به راه افتاد.

دوستان!

امروز، خیلی ضروری است که  دنیا از تعاریف مادیگرایی و خودخواهانه ی خود بیرون بیاید و این احساس را در دل خود جای دهد که، باید حال همه خوب باشد. بودا نه تنها باید یک نماد باشد، بلکه او یک انعکاس نیز بود، تنها در این صورت است که هدف مندرج در تصمیمات برآورده می شود. بنابراین، ما باید سخنان بودا را به خاطر بسپاریم: که به عقب برنگرد، حرکت به جلو داشته باش! ما باید حرکت به جلو داشته باشیم و این حرکت به جلو را حفظ کنیم. من مطمئن هستم که ما با هم، تصمیمات خود را به موفقیت نزدیک خواهیم کرد. یک بار دیگر از همه شما که به دعوت ما به اینجا آمدید تشکر می کنم. با این باور که بشریت از این بحث دو روزه، نور تازه، الهام جدید، شجاعت جدید، نیروی تازه خواهد گرفت، بهترین آرزوها را برای همه شما دارم.

به بودا پناه می برم

 

[1] - Ashok Hotel نام این هتل که محل برگزاری این نشست دو روزه بود، خود نمادی از شکوفایی هند در زمان بودایی شدن این شاه سلسله مائوری هاست که این هتل به نام او مزین گشته است.

[2] - the Global Buddhist Summit

[3] - متن اصلی سخنان نخست وزیر هند که توسط دفتر نخست وزیری هند از زبان هندی به انگلیسی برگردان و منتشر شد، و این پست ترجمه آن است، برگرفته از متن مندرج در https://pib.gov.in/PressReleasePage.aspx?PRID=1918232 می باشد

[4] - "خالص سازی" همانگونه که در عمل راستگرایان سیاسی در ایران نیز اکنون جریان دارد و مورد اعتراض نحله های متعدد فکری در ایران است، به جریانی اشاره دارد که معتقدین به این تفکر، خود را "حق مطلق" تصور کرده و خود را مجاز می بینند که با استفاده از تمام ابزار قانونی و غیر قانونی، دیگران را از صحنه سرزمین و یا ساحت سیاسی و فرهنگی و دینی و... کشوری پاک کنند. جریانی که هندوئیسم افراطی سال هاست در حق اقلیت های دینی در هند انجام می دهد، و راستگرایان حاکم در ایران نیز با فشار به دیگران، در صدد پاکسازی صحنه سیاست ایران از غیر خود می باشند.

[5] - مودی از عنوان 'Atithi Devo Bhava'  که از مولفه فرهنگی خاص فرهنگ هندویی است و به معنی "مهمان خداست" در سخنان خود سود جست  ما در فرهنگ فارسی خود از آن بعنوان "میهمان حبیب خدا" استفاده می کنیم که به نظر می رسد همان مُعَّرب شده این جمله ی آریایی تبار است که در فرهنگ آریاییان هند (هندوها) دست نخورده مانده و مهیمان را خدا تلقی می کند. و در بیش از یک هزاره و نصفی تسلط فرهنگ اسلامی در ایران، این جمله به دوست خدا تغییر ماهیت داده است. لذا این ضرب المثل ایرانی هندی و در واقع آریایی را می توان به قدمت تمدن در ایران و هند دانست.

[6] - در تفکر هندویسم افراطی "دیگران" شامل تمام فرهنگ ها و مذاهبی می شود که زاده هند نیستند، ادیانی که پیامبرانشان در خارج از هند بدنیا آمدند و رشد و توسعه یافته اند، البته باید اذعان داشت که رشد اسلام و مسیحیت در هند، هندوها را با یک خطر جدی برای بقای اندیشه باستانی خود مواجهه، و  لذا مبارزه ایی آشکار را با گسترش اسلام، مسیحیت و... در هند آغاز کرده اند، آنان را بیگانه و متجاوز می بینند، و آشکارا با آنان نبرد می نمایند و در این بین شرایط ظالمانه ایی رقم می خورد که در شان نظام دمکراسی و فرهنگ تسامح و تساهل دینی هندو نیست.

[7] - آشوکا (سلطنت ۲۶۸ تا ۲۳۲ پیش از میلاد) پیرامون دو سده و نیم پس از بودا، و شاهی از دودمان موریا بود که به کیش بودایی و آموزه‌های بودایی باورِ راستین یافت و همه زندگی خود را وقف تحققِ عملیِ اصول آن نمود. موریاها به احتمال زیاد از تبار سکاهای ایرانی تبار بودند که از شمال به هند درآمدند. آشوکا از سال ۲۷۳ تا ۲۳۲ پیش از زایش مسیح فرمانروایی کرد. وی پسر بیندوساره از شاهان موریایی بود و بر بیشتر شبه قاره هندوستان از بخش‌هایی از افغانستان امروزی گرفته تا میسور در دوردست‌های بنگال و تا جنوب گوآی کنونی فرمان راند. نام آشوکا از دو بخش آ و شوکا درست شده که در سانسکریت به معنای بی‌اندوه است آشوکا در جوانی خویی خشن داشت و به آشوکای درنده معروف بود اما پس از آن خوی وی برگشت، به کیش بودایی گروید و به یک بوداباور مهرورز تبدیل گشت. کوشش‌های آشوکا یاری فراوانی به ریشه دواندن و گسترش بوداگرایی نمود

[8] - نگارنده خود از یکی از بناهای تاریخی متعدد بوداییان در هند، حفر شده در سنگ های یک دره در 8 کیلومتری شهر ناسیک در ایالت مهاراشترا که به غارهای ناسیک شهرت دارند، دیدن کرده است که سالن های بزرگ عبادت و مراقبه مذهبیِ کنده شده در دل کوه ها با مجسمه هایی از بودا در انتهای هر یک و... نشان می دهد بوداییان برای قرن ها در این منطقه تفوق و تسلط داشته، که توانسته اند 23 سالن بزرگ را در دل سنگ های سخت کوه بکنند و آنرا به یک مکان عبادت، مراقبه و تفکر و... با این عظمت و بزرگی خیره کننده تبدیل سازند، از این گونه عظمت سازی ها توسط بوداییان، در هند بسیار است.

[9] - I take refuge in the Buddha Namo Buddhaya=

[10] - the individual

[11] - consciousness

[12] - manifestation

[13] - Vadnagar

[14] - Hiuen Tsang

[15] - Kashi

[16] - Sarnath سارنات مکانی تاریخی در ده کیلومتری شهر وراناسی در ایالت اتارپرادش هند و 1402 کیلومتر دور تر از احمدآباد مرکز ایالت گجرات هند قرار دارد که محل خیزش سیاسی نارندرا مودی نخست وزیر هند است؛ سارنات یک مکان بسیار مهم مذهبی برای بوداییان است که معتقدند در سن 35 سالگی، بودا در سال 528 قبل از میلاد در این نقطه اولین بیداری پیامبرانه خود را درک کرد. یکی از 4 مرکز زیارتی که برای بوداییان مطرح است.

[17] - अमृत महोत्सव Amrit Mahotsav "جشنواره شهد" (امریت ماهوتساو) که دلالت به شیرینی این استقلال دارد.

[18] - Amrit Kaal  این واژه از طالع بینی بر اساس حرکت ستارگان در فرهنگ وایی هندویی ناشی می شود که هنوز در هند رایج است، در ایران نیز بر اساس فرهنگ آریایی مشترک با هندی ها، تا همین چند سال پیش هم رایج بود، از جمله مرحوم مادرم بر اساس تقویم "مصباحزاده" برای مراجعینی که قصد اقدامی مهم در زندگی خود داشتند (ازدواج، خرید، نقل و انتقال، سفر و...) ، به این تقویم مراجعه کرده، و اقدامات مهم آنان را بر اساس ساعت سعد این تقویم تعیین می کرد، در فرهنگ ودایی، امریت کال دلالت به لحظه ایی دارد که دروازه های سعادت به روی همه باز است، انسان، فرشته، هیولا و...

[19] - Pariyatti یا پاریاتی، که به معنی دانستن و دانایی و فهم از راه یادگیری یا درکی نظری که از راه خواندن، مطالعه و فراگیری حاصل می شود.

[20] - Patipatti پاتیپاتی، یا عمل نمودن، که در مقابله وجه نظری قرار می گیرد یعنی عمل به دستورات نظری

[21] - Pativedha پاتودا ، یا همان شهود فهم مستقیم شهودی که هر انسان خود از حقیقت دریافت می دارد. که برای هر شاهدی منحصر به فرد است

[22] - Kushinagar شهری در شمال ایالت اتارپرادش هند یکی از مراکز چهارگانه زیارتی بودائیان که سه تای آن در هند (سارنات، بودگایا، کوشینگر) و چهارمی در نپال (لومبنی) از آن جمله اند. و متعلق به مکان هایی است که جناب بودا در آن به بیداری معنوی خود دست یافت.

[23] - Lumbini شهر لومبینی که محل تولد حضرت بودا است و هم اکنون در خاک کشور نپال قرار دارد، یکی از چهار مرکز زیارتی بوداییان می باشد

[24] - Global World Interest

[25] - अप्प दीपो भव: i.e. be your own light

[26] - Yudh (war)

[27] - Dhammapada مشهور ترین کتاب که توسط بوداییان خوانده می شود و آیات و آموزه های بودا در آن درج شده است. معنی آن "راه حقیقت" و در زبان پالی است

[28] - Mission LiFE یک حرکت عمومی برای انگیزه بخشی بر افراد است، تا به اشخاصی طرفدار کره زمین تبدیل شوند. که در سه فاز انجام می شود فاز یک تغییر در تقاضا، فاز دوم تغییر در عرضه، و فاز سوم تغییر در سیاست است. سرفصل های این برنامه در مواردی همچون حفظ انرژی، حفظ منابع آب، نه به مواد یک بار مصرف منجمله پلاستیک، اتخاذ سیستم غذایی پایدار، کاهش تولید زباله، اتخاذ سبک زندگی سالم، کاهش زباله های الکترونیکی از طریق (تعمیر وسایل برقی، رساندن وسایل الکترونیکی خراب به مراکز بازیافت آن، استفاده از باطری های قابل شارژ، ذخیره داده های دیجیتال در ابرهای دیجیتالی تا هارد درایوها و...) تاکید دارد.

مقدمه مترجم (سایت یادداشت های بی مخاطب) :

هند درس های زیادی برای ایران و ما ایرانیان دارد، این سخنرانی به واقع اعلام خطر، از شرایطی است که بر هند می رود، و پرده برداری از وضعی است که هند تا سال 2025 با آن مواجه خواهد بود، اعلام خطر از سوی یک متفکر هندی، از شرایطی که تحت حاکمیت راستگرایان مذهبی هندو در هند، در حال روی دادن است، به طوری که با تسلط آنان بر قدرت، تمام نهادهای مدنی کشور بی اثر شده، قانون اساسی این کشور به محاق می رود، و یک دولت-ملت جدید مبتنی بر مذهب و فرهنگ هندو، از بین ملت متکثر و دمکرات هندوستان سر بر آورده، و مثل اژدهایی دیگران را تحت سلطه خود برده، موجودیت آنان را خواهد بلعید، در این روند، او مبارزه را به همه هندی ها توصیه می کند چرا که آتش این موجودیت، درب خانه همه آنان قرار دارد، که در آستانه قرار گرفتن در تحت سلطه کامل هندویسم افراطی قرار دارند که تمام بنیان های دمکراسی و تکثر آنان را سست و همه سلطه گریزی های ناشی از پیروزی انقلاب هند در سال 1947 را به باد خواهد داد، و هندی ها را تحت سلطه برهمنیسم (جامعه روحانیت هندو) قرار خواهد داد.

در این نوشته وقتی از حزب بی.جی.پی، یا سازمان آر.اس.اس و در کل هندوئیسم افراطی سخن به میان می آید منظور تفکر ملیگرای مذهبی و فرهنگی هندو است که در گروه های نامیده شده تحت عنوان "سنگ پریوار" تجمع یافته و مجموع این سازمان ها تحت رهبری آر.اس.اس به دنبال بازگشت کل جامعه و سرزمین هندو، به فرهنگ و مذهب هند باستان هستند، که نمود های روشنی از اهداف فعلی آنان عبارتند از :

الف) حاکم کردن فرهنگ و شریعت هندو، که طی سال ها مبارزه مردم تا حدودی سست و از صحنه زندگی هند خارج شده است، که برخی از این فرهنگ آنقدر غیر انسانی است که اکنون حتی قانونا در هند منسوخ شده اند، که از جمله آن می توان به اجرای نظام طبقات اجتماعی باستان هند، که مردم هند را به طبقات مختلف تقسیم می کند و در راس آن حاکمیت و بالانشینی طبقه برهمن ها (روحانیت هندو) را تضمین، و باقی مردم هند را طبق سلسله مراتب طبقات، در ذیل آنان قرار می دهد،

ب) احیای هند بزرگ، که شامل تمام کشورهای برمه، بنگلادش، بوتان، سریلانکا، مالدیو، پاکستان نپال، حتی افغانستان هستند، که باید تصرف شده و ذیل حکمرانی هندوها در آید.

ج) جاری نمودن شریعت هندویی بر همه احاد مردم هند، که در
آن نظامی مردسالار تضمین می شود، این احکام شرعی گاه غیر انسانی حتی بر اقلیت های دینی مسلمان و... نیز به رغم عدم تطابق با اعتقاد، و اصول دینی آنان حاکم باید گردد، که از جمله آن می توان به حرام بودن خوردن گوشت گاو، و نجس بودن طبقه دالیت ها و... اشاره کرد که باید از جامعه برتر هندویی به دور باشند، تا بقیه را به وجود خود آلوده نکنند.

د) پاک سازی جامعه و سرزمین هند از اغیار و دیگرانی که متجاوز و بیگانه تعریف می شوند، در این تفکر فرهنگ و سنت هندو، اصیل و صاحب هند تلقی می شوند، باقی ادیان و فرهنگ ها، وارداتی و متجاوز تعریف می شوند که از جمله اسلام، مسیحیت و... غیر و بیگانه پنداشته شده، که پیروان آن یا باید به اصل هندوئیسم خود باز گردند و یا سرزمین پاک هندوها از وجود آنها پاک شود و... 

 

بهای نبرد برای حفظ هند، باید توسط تک به تک ما پرداخته شود

 

اگر RSS این نبرد را ببرد، پیروزی اش رقص پیروزی در رزم را در پی خواهد داشت.

چرا که هند از صفحه روزگار حذف خواهد شد. 

 22 آوریل 2022

این متن سخنرانی نویسنده و فعال اجتماعی، خانم آروندیتی روی [1] در بزرگداشت سیسی فارنتهولد [2] و در سالن لیندن بی. جانسون در دانشگاه تگزاس، اوستین، ایالات متحده امریکا ایراد گردید. این رویداد توسط مرکز راپوپورت [3]، که در زمینه حقوق بشر و عدالت فعال است برنامه ریزی گردید:

 عصر خوبی برای شما آرزو می کنم، و از شما برای دعوتم جهت سخنرانی در سیسی فارنتسهولد، تشکر می کنم، قبل از این که سخنان خود را آغاز کنم، می خواهد چند کلمه ایی در خصوص جنگ اوکراین بگویم. آشکارا و روشن تجاوز روسیه به اوکراین را محکوم می کنم، و مراتب تعظیم و تبریک خود را مقابل مقاومت شجاعانه مردم اوکراین در برابر این تجاوز، ابراز می دارم. و مراتب تبریک و عظیم خود را در برابر روس های مخالف و مبارزی تقدیم کنم که جان با ارزش خود را در مقابله با این روند تقدیم کرده اند.

این را در حالی می گویم، که از استاندارد دوگانه امریکا و اروپا غمناک، و به خوبی آگاهم،  آنانکه با همدیگر هچنین جنگ هایی را در دیگر کشورها در جهان راه انداختند. با هم مسابقه تسلیحاتی را در جهان رهبری کردند، و به مقداری سلاح ساخته و انبار کرده اند که برای نابودی چندین باره سیاره ما کافی است. و این یک حقیقت روشن است که، در حالی به داشتن این سلاح ها خشنودند که، همین سلاح ها آنها را مجبور کرده است تا دست و پا بسته، ناظر وضع متحد نابود و ویران خود باشند. کشوری که مردمش، گستره اش، موجودیت اش، توسط قدرت های استعماری طعمه بازی های بی پایان جنگ و سلطه و هژمونی خواهی خود کرده اند.  

اکنون برگردم به موضوع هند. من این سخنان را به زندانیان در حال افزایش، از اوتاد در هند، تقدیم می کنم، و از همه ما می خواهم تا پروفسور جی.ان. سایبابا [4] را به خاطر بیاوریم، فعال اجتماعی، خواننده و وکیل که تحت عنوان بهیما کورگئون 16 [5] شناخته می شود، فعالین اجتماعی که به دلیل اعتراض به CAA (قانون اعطای شهروندی) [6] زندانی شدند. و خرم پرویز که ماه ها قبل در کشمیر دستگیر شد، او یکی از شهروندان ارزشمندی است که من می شناسم. او و سازمانی که برایش کار می کرد، "اتحادیه جامو و کشمیر برای اجتماع مدنی" (جی.کا.سی.سی.اس) [7] که برای سال ها روشمند، داستان دردهای این جامعه را مستند می کردند، داستانی که با فشار و زور به حاشیه فراموشی و نادیده شدن برده می شوند، و مرگی که بر مردم کشمیر تحمیل می شود. پس آنچه که امروز خواهم گفت را به این ها تقدیم می کنم.

در هند تمام مخالفت ها و اعتراض ها مجرمانه تلقی می شوند. و اخیرا نیز مخالفان و معترضین را نیروهای "ضد ملی" [8] می نامند. اکنون آشکارا برچسب "تروریست های اندیشمند" [9] را می خوریم. قانون ترسناک "جلوگیری از اقدامات غیر قانونی" [10] پلتفورم و بستری را فراهم ساخته است، که ذیل این قانون، افراد را برای سال ها بدون محاکمه در زندان نگه می دارند، و رژیم کنونی از آن برای برخورد با تروریسم اندیشمندانه! استفاده می کند.

همه ما را برچست مائوئیست – همیار واژه های غیر رسمی، "نگذال های – شهری" [11] و یا جهادی [12] دریافت داشته ایم، که به ما زده اند، که ما را به عنوان هدفی، داغ خورده بر پشت مان [13]  تبدیل کرده تا به وسیله ایی برای بازی منطقی، گروه های لباس شخصی خیابانی [14] و یا حملات قانونی خود تبدیل کنند.

اکنون تنها چند روزی است که من دهلی را ترک کرده ام، تنها در همین چند روز ناچیز، روند شتاب حوادث نشان می دهد که ما مرزهایی را رد کردیم. و از این رو، به ساحلی باز نخواهیم گشت، که روزگاری آن را از آنِ خود می دانستیم.

در ماه مارس 2022 حزب بهاراتیا جاناتا [15] حاکمیت بر بزرگترین ایالت هند، یعنی ایالت اتارپردادش را برای دومین دوره، از آن خود کرد، انتخابات ایالت مذکور همواره به عنوان یک نبرد نیمه نهایی در مسابقه کسب قدرت در کل هند تلقی می شود، که باید آن واقعیت را برای انتخابات دو سال آینده یعنی سال 2024 در نظر گرفت. کمپین انتخاباتی که روحانیت هندو و مردان خدای، زعفرانی پوش،  آشکارا فراخوان برای کشتار جمعی  و بایکوت اجتماعی و اقتصادی  برای جامعه اقلیت مسلمان در هند را از قبل اعلام کرده اند.

در حالی که پیروزی حزب بی.جی.پی در این انتخابات، در روی زمین، نزدیک به اندازه کرسی هایی بود که برای پیروزی نیاز داشتند. این نتایج انتخاباتی، برای فعالین و رهبران حزب بی.جی.پی غیر طبیعی، ضعیف و مخلوطی از ترس و بی اعتمادی را به همراه داشت. درست بعد از اعلام نتایج انتخابات، بزرگداشت فستیوال رام نوامی [16]را توسط هندوها را داشتیم که همزمان با ماه رمضان در امسال قرار گرفته بودند. برای بزرگداشت رام نوامی هندوهای خشن مجهز به شمشیر به سان سیلی در بیشتر از یازده شهر به خیابان ها آمدند. در حالی که توسط روحانیون هندو [17] و فعالین حزب بی.جی.پی رهبری و هدایت می شدند، و وارد مناطق مسلمان نشین شدند و در بیرون از مساجد آنان صدای سگ در آوردند، و سرودها و شعارهایی را خواندند که   آشکارا فراخوان برای به تجاوز به زنان مسلمان و نسل کشی مردان ... آنان دادند.

در همین حال هر پاسخ اعتراضی اقلیت مسلمان به این تهدیدات باعث خواهد شد تا با بولدوزر زندگی اشان را عناصر دولتی ویران کنند، یا توده های هندوی متعصب و لباس شخصی هندو به آتش کشند. هر کدام از مسلمانان نیز که در اعتراضات دستگیر شوند، باید برای سال ها در زندان بمانند. یکی از کسانی که در جریان هیات خیابانی رام نوامی با حکم زندان مواجه شد، وسیم شیخ بود، که متهم به سنگ پرت کردن به این هیات جشن خیابانی هندوها گردید. که خانه و مغازه اش را با بولدزر بدون اختار قبلی ویران کردند، در همان شهری که لباس شخصی غیر منطقی و متعصب و مجری تلویزیون، داخل بولدوزر، ویران کردن خانه و مغازه این مسلمان معترض را هدایت می کرد.

یک بولدوزر که از آن برای ویران کردن ساخت و سازهای غیر قانونی که در یک عملیات مشترک توسط نیروهای ضد خشونت NDMC و PWD و عناصر محلی و پلیس در منطقه خشونت زده "جهانگیرپوری" در دهلی نو، در تاریخ 20 آوریل 2022 صورت گرفت.

در همین حال رهبران حزب بی.جی.پی دخیل، که آشکارا در راه اندازی و انگیزه دادن به خشونت طلبان لباس شخصی هندویی که، کشتار جمعی از اقلیت مسلمان در سال 2020 در دهلی انجام دادند، توسط دادگاه عالی این شهر بی گناه شناخته شدند و با لبخند گفته شد هیچ جرمی صورت نگرفته است. برخی از همین ها دوباره بعد از این، در شهرهای دیگر، به خیابان باز گشتند، و همین اقدامات را دوباره از سر گرفته اند. به رغم این آزاد کردن ها، اندیشمندان مسلمان مثل عمر خالد در زندان همچنان نگه داشته می شوند، در حالی که در همین کیس دستگیر شد. سخنرانی عمر خالد در مورد برادری، عشق و عدم خشونت، اجرای قانون اساسی هند که در جریان اعتراضات ضد CAA (قانون اعطای شهروندی) بیان شد، مبنای اتهامی گزارش پلیس برای نقشه ریزی منتهی به کشتار جمعی اقلیت مسلمان در دهلی گردید. و متعاقب آن آشکارا اقلیت مسلمان متهم به کشته سازی از خود، در جریان این خشونت ها، با هدف مخدوش کردن چهره زیبای هند، در جریان دیدار دونالد ترامپ (رئیس جمهور امریکا) از هند شدند!

گذشته از تمام این ها، نخست وزیر هند نارندرا مودی، که جهش آغازین ارتقا شخصیت سیاسی کنونی وی، با برنامه ضد اقلیت مسلمان در سال 2002 در گجرات، موقعی که سروزیر این ایالت بود، آغاز شد، و از آن زمان به عنوان یک شخصیت الگو و الهام بخش برای هندوهای افراطی باقی ماند. شخصیتی اغلب در برنامه های هندوئیسم افراطی ساکت، اما اغلب با پیام های سیاسی پس پرده خود، راهبر و مرد مقدس عناصر توده وار لباس شخصی در این گونه اعمال شد، کسانی که حوادث تاریخی غیر واقعی از خود را همواره در (رسانه های اجتماعی) واتس اپ ارایه و پخش می کنند، که طی آن خود را به عنوان "قربانی" حملات تاریخی معرفی کرده، که نسل کشی شده اند، کشتاری که توسط مسلمانان از آنان شد، و اکنون باید اعقاب آنها به خاطر آن اقدامات تلافی و تنبیه شوند.

ما اکنون در کشوری این چنین خطرناک قرار داریم، که در آن مجموعه هایی از حقیقت یا تاریخ درستی وجود ندارد، که بتوان بدان اتکا کرد، و یا آن را بیان نمود. گفته های ارایه شده با هم همخوانی و همپوشانی ندارد. افسانه ها و اسطوره ها تبدیل به آیه های تاریخی شده اند. داستان هایی که توسط دستگاه حکومتی، ثروت شرکت ها، تعداد بیشماری از شبکه های تلویزیونی که هفت روز هفته و بیست و چهار ساعته سخن پراکنی می کنند، حمایت و پشتیبانی می شود، که برد و قدرتی غیر قابل تصور دارند دنیا در اینجا از آنان جا مانده است، و ما اکنون می دانیم که در پس گفته ها و پیشنهادات، یک جنگ ویرانگر و فرسایشی آغاز می شود. 

تصور کنید برای کسانی که محکوم به مرگ و محاکمه و زندان در این شرایط می شوند، وضعیت چگونه خواهد بود. همچنان که یک جامعه، مسلمانان متهم به زندگی در این فضای طرد و تنفر شده اند و به لحاظ اجتماعی و اقتصادی بایکوت می شوند. جامعه اقلیت مسلمانان به صورت ویرانگری متهم به جهاد عشق (مکانیسمی که در آن زنان هندو در دام عشق مردان مسلمان قرار داده می شوند تا جمعیت مسلمانان را افزایش دهند)، جهاد کرونا (مکانیسمی که بیماری کرونا توسط مسلمانان گسترش داده می شود، به سبک همان اتهامی که به نازی ها زده می شود که از اتهام گسترش تیفوس، علیه یهودیان استفاده می کردند)، و یا  جهاد شغل (مکانیسمی که شغل ها توسط مسلمانان در جامعه مدنی از آن خود می شود، تا بر جمعیت هندو حکم برانند)، چیزی در خصوص جهاد غذا و جهاد لباس، جهاد افکار، جهاد لذت و... نگویم که چنین اتهاماتی هم هست. (منور فاروقی، یک کمدین مسلمان، برای جوکی که هرگز نساخت، ماه ها در زندان ماند، چراکه متهم به برنامه ریزی برای ساخت آن شد). هر بیانی، هر گونه خطای اشتباهی کوچکی، می تواند یک مسلمان را گرفتار ترور و زجر و شکنجه لباس شخصی های هندوی افراطی کند. و برای تروریست ها و جنایت کاران هندوی افراطی هدایایی از جمله ارتقا شغل های سیاسی و... را در پی دارد. حتی فرد قربانی در صورت زنده ماندن، در حالی که شدیدا مورد ضرب و شتم قرار گرفته، در بین اهل خود به صورت زمزمه مانند می پرسد، ... آیا آنها (هندوهای افراطی) به همین راضی شدند، یا دوباره به ضرب و شتم را آغاز خواهند کرد؟ آیا این ترور و ضرب و شتم شدید یک عملیات برنامه ریزی شده است یا خارج از کنترل؟ آیا این ترور به همین جا ختم خواهد شد یا این که گسترش شمول خواهد بود؟

هند به عنوان یک کشور، یک دولت - ملت مدرن است، که تنها و تنها بعنوان مجموعه ایی پیچیده اجتماعی از زبان ها، طبقات، نژادها، و زیر ملیت ها، حول قانون اساسی هند موجودیت می یابد، که هر یک از ساکنان، بدین وسیله و یا اسباب دیگر، بدان تعلق می یابند، کشور ما یک اجتماع فشرده و ساخته شده از اقلیت هاست. این ساخت پیچیده اجتماعی توسط یک ساختار مصنوعی "اکثریت خشن هندو" ... در حال ناقص شدن، و آموزش داده می شوند تا باور کنند که تنها مردم قابل توجه و ارزشمند، اولین ملت قابل قبول از یک ملت، هندو هستند، یک اکثریت، که خود را در مقابل "عناصر ضد – ملیِ، غیر انگاشته شده" تعریف می کند. هند در حال ناقض شدن است.  

تعدادی از ما، که زینت دهنده این ملت متشکل از اقلیت ها هستیم، که می توانند پیشبرنده این ساختارِ مناسب و به خوبی طراحی شده باشند، که با تاریخی دست نخورده، نکوهش پذیر، منزه از قربانیان تجاوز باشد. داستان های ارتباط بین فرقه ایی ما، واجد همبستگی همگی ما با هم است، و سازنده شالوده ایی که می گوید که، چه کسی هستیم. در غیر این صورت، سلسله مراتب فراگیری از طبقات، مذهب، جنسیت و نژاد، جامعه سلسله مراتبی ما، در سطح خرد را، جاری می سازد. خرده استعمار، خرده بهره کشی، خرده وابستگی، هر رشته باریک از رشته های سازنده این پارچه منقش و متنوع، موضوعی است که ما را به تفکر، مطالعه، توصیه، گفتگو، و واکنش فرا می خواند. اما برای به حاشیه بردن یک رشته از این طرح حماسی نقاشی شده پر نقش و نگار، از موجی، استفاده می شود، تا برای تجاوز جمعی همدیگر را فرا بخوانند؟ برای نسل کشی؟ آیا این همانی است که به نمایش در خواهد آمد؟          

موقعی که شبه قاره هند دچار تجزیه شد، و صدها شاه نشین مستقل در هم ادغام شدند، برخی به زور، در کشورهای پاکستان و یا هند حل شدند، صدها هزار نفر از مردم این مناطق (هندو، مسلمان و سیک)، به دو طرف مرزها، نقل مکانِ متقابل کردند. یک میلیون نفر در این جریان کشته شدند. ده ها میلیون نفر آواره گردیدند. هر روایتی از این حوادث تراژیک توسط افراد، به تنهای، و جوامع اجتماعی به صورت جمعی، می تواند درست باشد، همچنین می تواند نادرست هم باشد، آن موقعی می تواند این روایت نادرست باشد که با هدف مقابله با روایت تراژیک دیگری بیان شود. یک دروغ خطرناک گفته می شود. تا یک تاریخ ناهمگون، نقش گیرد. تا یک فحوا ربوده شده، و به سلاحی تبدیل گردد، که به نتایج ناخواسته و بدی منتهی خواهد شد.

همه ما در شبه قاره هند این انتخاب را در پیش روی خود داریم که برای یک ایده مشترک عدالت، برای اجتناب از درد و تنفر، که در حال جویدن خاطره جمعی ماست، کار کنیم، و آنرا ارتقا بخشیم. نخست وزیر هند، حزبی که او آن را رهبری می کند، و همچنین اعضایش، سازمان راشتریا سویام سواک سینگ (RSS) – سازمان فاشیستی که نخست وزیر عضو آن است – راه تنفر و درد را انتخاب کرده اند. آنها ما را به چیزی بزرگ فرا می خوانند که از درون خاک تشنه به خود ما، می جوشد. آتشی که آنها روشن می کنند، مسیری طراحی شده را نمی سوزاند، این آتش ممکن است کل کشور را بسوزاند. این آتش سوزی آغاز شده است. در این راستا مسلمانان هند و کشمیر، مسیحیان همچنین، در خطر مقدم این حملات قرار دارند.  در سالجاری، به تنهایی، صدها حمله به کلیساها انجام شده است، مجسمه های مسیح مورد بی حرمتی قرار گرفت، و روحانیون مسیحی، زن و مرد، به صورت فیزیکی مورد حمله و بی حرمتی قرار گرفتند.

ما به حال خود رها شدیم. کمکی نمی آید. کمکی که نه به یمن رفت، نه به سریلانکا، و نه به رواندا. چرا ما باید انتظار داشته باشیم که از سوی سیاستمداران بین المللی به ما در هند کمکی شود؟ تعیین کنندگان ی اخلاق در جهان، تنها منافع، قدرت، نژاد، کلاس اجتماعی و ژئوپولتیک کشورهاست، باقی تنها ژست است، یک رقص در سایه.

هند اکنون توسط فردی رهبری می شود که بر موج قدرتی نشسته است که از کشتار صدها مسلمان برخاسته است، هیستری که توسط شبح طرح و نقشه ترور و کشتار تدارک دیده شد. برای این تنفر مخالفانی در بین مردم معمولی، در بین تمام اقشار وجود دارد، آنان که مخالف قانون ضد مسلمانان اعطای شهروندی [18] هستند، از سوی کسانی که حرکت تاریخی کشاورزان را در سال گذشته به راه انداختند، و احزاب محلی در بنگال غربی، تامیل نادو، کرالا و ایالت مهاراشترا، که سینه به سینه در مقابله حزب بی.جی.پی قرار گرفتند تا آن را شکست دهند. پر بی راه نیست اگر بگوییم که اکثریت هندی ها، با آنچه در حال رخ دادن است مخالفند، اما این محکومیت توسط اکثر مردم، با تنفر آشکار شد، به وسیله شانه بالا انداختن کارمایی به نشانه تحقیر و تحیر، و دوری گزینی از تب سوزاننده ایدئولوژیکی قبلی از کادرهای فاشیست با درآمد بالا.

حزب کنگره، تنها اپوزیسیون منحصر به فرد در سطح ملی، چیزی که برای ما به ارمغان آورد، ضعف بود و ناتوانی برای اتخاذ یک موضع اخلاقی، تا حتی نتوانیم از کلمه مسلمان در سخنرانی های عمومی سود جوییم. تجمع های متعلق به مودی هم مردم را به کشوری "پاک و منزه از حزب کنگره" [19] فرا می خواند؛ که در واقع فراخوانی برای یک دولت بدون اپوزیسیون است. شرایطی که در مقابل آن باید گفته می شد، دمکراسی تنها یک کلمه نیست که فقط در ذهن قرار گیرد، بلکه یک شرایط است که باید تحقق یابد.

در حالی که هند تمام تله گذاری ها انتخاباتی، و نمایش یک دمکراسی انتخاباتی را، به نمایش می گذاشت، قانون اساسی که ما را به سوی سکولاریسم، جمهوری سوسیالیستی، انتخابات آزاد و عادلانه، یک پارلمان که به صورت دمکراتیک توسط احزاب حاکم و اپوزیسیون اداره می شد، یک سیستم قضایی مستقل، و یک رسانه های آزاد فرا می خواند، در حقیقیت این مکانیسم حکومتی (شامل یک افزایش و گسترش، در سیستم قضایی، سیستم سرویس عمومی، نیروهای امنیتی، سرویس های اطلاعاتی، پلیس، و نیروهای دخیل در انتخابات بود) بود که در جهت گیری درست نبودند، و این نهادها به صورت عمیقی تحت نفوذ واقع شدند، و در اغلب موارد به صورت آشکارا به وسیله سازمان های قدرتمند در هند، که آشکارا دارای ایدئولوژی فاشیسم هستند، و ملیگرایی هندو را دنبال می کنند، مانند RSS به خدمت گرفته شدند. RSS  در سال 1925 پایه گذاری شد، که مبارزه طولانی داشته، تا قانون اساسی را به کناری نهاده، و در هند یک جمهوری هندو متشکل از ملت هندو شکل دهد. ایدئولوگ های RSS به صورت آشکار و واضحی به تمجید از هیتلر اقدام، و مسلمانان هند را با یهودیان در آلمان یکسان انگاری می کنند.

بر ارجحیت نژادی و حاکمیت آریایی نظر دارند، ایده ایی که برخی از انسان ها را اهریمن و دیو، و برخی را وجه خداگونه می دهند، و دیگران را زیر مجموعه ایی آلوده و غیر قابل لمس می داند، که در مراتب زیرین قرار می گیرند، این اساس برهمنیسم آنان، سیستم طبقاتی هندویی است که حتی امروزه نیز مردم هند را بر اساس آن سازمان می دهند.

حادثه تراژدیک این که، عده زیادی، حتی در بین اقشار تحت ظلم نیز به نفع سازمان RSS حرکت می کنند. کسانی که بر اثر موج سونامی تبلیغاتی RSS در جهت پروپاگاندای این گروه رای می دهند و جهت گیری قدرت را تعیین می کنند. در سال 2025 سازمان RSS صدمین سالش را رکورد خواهد زد. صد سال تلاش در جهت ایدئولوژی و مذهبی برای ساختن یک ملت هندو، درون ملت هندوستان.  تاریخ گواه است که این سازمان در این صد سال توسط انجمنی از برهمنان ساحل غربی هند کنترل و هدایت شدند. امروزه این سازمان دارای پانزده میلیون عضو است، که در میان این اعضا، یکی همین آقای مودی، و تعداد زیاید از اعضای کابینه او، سروزیران ایالت های مختلف هند، و فرمانداران هستند. به موازات آن یک تشکیلات در سطح جهانی هم دارند، که شامل ده ها هزار مدرسه ابتدایی، صاحب املاک کشاورزی، با کشاورزان، کارگران، دانش آموزان، سازمان ها، صاحب انتشارات خاص خود هستند، دارای شاخه گروه های تبشیری که در مناطق جنگلی کار می کنند تا قبایل را "خالص" [20] و پاک سازی کنند، و آنان را به هندوئیسم "باز گردانند" [21]، دارای یک سلسله سازمان های زنان هستند، چندین میلیون میلیشیای قدرتمند مسلح، که ملبس به پیراهن های سیاه موسیلینی (دیکتاتور فاشیست ایتالیا) هستند، و بیشمار و غیر قابل تصور از سازمان های ملیگرای هندو که نقش کمپانی های همچون شل را بازی می کنند، و شرایطی را محیا می کنند که توانایی محروم سازی غیر قابل انکاری دارند.

در حالی که هند دچار قتل عام و ریزش موقعیت های شعلی است، و به سوی در هم ریختگی اقتصادی حرکت می کند، حزب بی جی پی به سرعت در حال رشد است، و اکنون ثروتمندترین حزب سیاسی در دنیاست. که بر اساس توافقات پشت پرده، سیستم های ناشناخته و اتحادیه های انتخاباتی را معرفی می کند، که قادر است با استفاده از سرمایه گذاری شرکت های عظیم، فضایی مبهم و دودآلود سیاسی را ایجاد کنند. این سیستم به وسیله چند صد شرکت رسانه ایی، تلویزیونی و کانال های خبری که تقریبا در تمام زبان های رایج در هند برنامه پخش می کنند، حمایت می شود، که این کانال های تلویزیونی و رسانه ها، به وسیله لشکری از رسانه های مجازی، که متخصص ارایه اطلاعات جعلی اند، بازار رسانه ایی جمعی را شکل می دهند.

برای همه این موارد است، که حزب بی جی چی به عنوان تنها پیشانی رسمی گروه RSS قرار دارد. اکنون با همه این تفاسیر است که ملت ساخته شده در ملت، آماده می شود، تا از سایه بیرون آید و در جایگاه جهانی خود قرار گیرد. اکنون دیپلمات های خارجی، به دفتر مرکزی RSS می روند تا رسمیت یافته و به آنها ادای احترام کنند. پردیس های دانشگاهی ایالات متحده عرصه جدید برای درخواست سهم الارث برای آنان است. خطر در این نقطه قرار دارد که آنان که چنین روندی را رهبری می کنند، معتقدند، شاید آنچه را که در فضای عادلانه نتوان به دست آورد را، بتوان در فضای اقتصاد سرمایه داری خرید.

ارزیابی جشن سده RSS در سال 2025 یک شاخص مهم در تاریخ هند خواهد بود. سال قبل از آن ما یک انتخابات عمومی خواهیم داشت. این انتخابات شاید بیان کننده این پیش بینی باشد که ما با یک تشدید خشونت تصادفی و ناگهانی در فعالیت های خشونت آمیز مواجهه شویم.

در حالی که مودی، به عنوان مسیح (خدای) همه جا حاضر و ناظر مطلق، که تصویرش روی ارواق واکسن های کوید ما نقش بسته است، و روی کیسه های آرد و نمکی که به جای شغل، به میلیون ها نفر که اخیرا بیکار شده اند، اهدا می شود، چرا این مردم نباید از او متشکر باشند؟

 چگونه آنان می توانند، در حالی که شاهد قبرهای دسته جمعی کم عمق بوده اند که  در ساحل رود مقدس گنگ، به هنگام طغیانی نمایان شدند، قبرهایی که در ساحل طولانی آن در خلال موج دوم همه گیری اجساد آنان را در خود داشت، چگونه این را وا نهاده، به حرف های آنان باور کنند، اگر این کشتار جمعی نتیجه اقدامات مودی نیست، چه چیزی شرایط را بدین سمت وحشتناک برد؟

امیدهای ما سوزانده شد، تصاویر ذهنی ما تحت تاثیر قرار گرفت.

اگر RSS این نبرد را ببرد، پیروزی اشان یک رقص رزم جنگی خواهد بود، چرا که وجود هند به پایان خواهد رسید، انتخابات ها دیگر نمی تواند شرایط را به قبل باز گرداند. و دیگر برای همه چیز دیر خواهد بود، این نبرد باید با شرکت همه کشور ما انجام شود، آتش اکنون در پشت درب خانه همه ماست.

تشکر از شما.   

[1]- Arundhati Roy با نام کامل سوزانا آروندیتی رو، متولد 1961 در شیلونگ مگالیا در هند، نویسنده، بازیگر، و فعال سیاسی هندو، که به خاطر دریافت جایزه بوکر (Booker) برای رمان خود تحت عنوان “خدای اشیای کوچک” (The God of Small Things) در سال 1997 شهرت بیش از پیش یافت. او در زمینه حقوق بشر و محیط زیست نیز فعال است. از پدری هندو با شغل کشاورزی کاشت چای، و اهل بنگال، و مادری مسیحی متولد شد، او در کنار ملت های ستم دیده هندی در مناطق امنیتی شده مائویست ها و کشمیر هم فعال بوده که بارها پرونده قضایی برای او تشکیل شده است. ایشان جایزه های مختلفی در ارتباط با حقوق زنان و صلح و... دریافت داشته است.

[2] - the Sissy Farenthold مری فرانسیس تارلتون (سیسی فانتهلود) یک فعال سیاسی، قاضی فعال اجتماعی و استاد امریکایی است که به خاطر کمپین های سال 1972 تا 1974 تگزاس مشهور است. و تا انتخاب به عنوان معاون رئیس جمهور امریکا هم پیش رفت، مارتین لوتر کینگ در خصوص او گفته است "منحنی تاریخ طولانی است، اما به سوی عدالت قرار دارد، و سیسی قسمتی از این تاریخ است".

[3] - the Rapoport Centre برنارد و آدر رپپورت سنتر با هدف توسعه عدالت و حقوق بشر در سال 2004 بنیاد نهاده شد،

[4] - G. N. Saibaba نویسنده، متفکر و فعال حقوق بشر و پروفسور دانشگاه دهلی که توسط دولت هند متهم به ارتباط با گروه های چپ ممنوعه شد و به حبس ابد محکوم گردید. و تحت قانون جلوگیری از فعالیت های غیر قانونی دستگیر گردید.

[5] - the Bhima Koregaon 16 بزرگداشتی بر صدمین سال نبرد "بهیما کورگائون" بود که در سال 2018 صورت گرفت و این مراسم به خشونت کشیده شد.

[6] - CAA (Citizenship Amendment Act) قانون اعطای شهروندی به مهاجران خارجی در هند که به غیر از مسلمانان به باقی مهاجرین تعلق می گرفت و همین تبعیض باعث شد که مسلمانان هند اعتراض کنند و این اعتراضات منجر به کشتار آنان توسط دولت هندوی بی.جی.پی و لباس شخصی های متعلق به گروه های هندوی افراطی شد.

[7] - the Jammu Kashmir Coalition of Civil Society (JKCCS)

[8] - anti-national اصطلاحی که به مخالفین خود توسط مذهبیون افراطی هندو زده می شود، آنان خود را عناصر ملی تلقی کرده و مخالفین خود را ضد ملی می نامند

[9] - intellectual terrorists

[10] - Unlawful Activities Prevention Act قانونی که مقامات امنیتی هند می توانند افراد را بدون تشریفات قانونی دستگیر و تحت شکنجه و بازجویی قرار دهند، این قانون مورد سو استفاده یگان های نظامی و امنیت تحت نفوذ و سو استفاده گروه های هندویی از جمله RSS قرار گرفته و مخالفین خود بدین وسیله سرکوب و زندانی می کنند.

[11] - Urban-Naxals نگزالیت ها یا چریک های چپ گرای مائویست در مناطق محروم هند مبارزه ایی را با دولت هند داشته و دارند

[12] -  jehadisبه دلیل تاریخ طولانی مبارزه تروریستی گروه های اسلامگرا در هند، عناصر جهادی به تروریست هایی گفته می شود که مردم هند را مورد حمله قرار می دهند، واژه جهادی اکنون به هر فعالیت منفی که علیه جامعه اکثریت انجام شود تعمیم داده می شود و بار منفی آن سوار افراد متهم به هر فرد جهادی می گردد. این واژه در جامعه هند ویران و نابود شده، و به معنی تروریست و جنایتکار تبدیل شده است.

[13] - همچون مهر داغ خورده بر بدن بردگان در زمان باستان

[14] - mobs اجتماع های توده واری که به هر سو که تحریک گران سیاسی و مذهبی بخواهند، آنان را هدایت و دیگران را مورد حمله قرار می دهند.

[15] - the Bharatiya Janata Party (BJP) حزب سیاسی و رقیب حزب کنگره که اکنون به صورت بلامنازع قدرت را در مرکز در اختیار دارد، این حزب را باید شاخه سیاسی گروه های هندو رادیکال سنگ پریوار می توان نامید که تحت RSS گرد هم آمده اند.

[16] - Ram Navami فستیوال هندوی تولد خدای رام، هفتمین آواتارش ویشنو، که برای ویشنوئیست ها مهم است. این جشن علاوه بر آیودیا، در معابد مختص رام در سراسر کشور جشن گرفته می شود.

[17] - swamis عنوانی که در هند به روحانیون هندو، از مرد و زن تعلق می گیرد که حاکم و صاحب بر خود است، و وجودش از ناخالصی خالص شده و "او خود، خود اوست"، بدون اضافات ناخالص

[18] - Citizenship Amendment Act

[19] Congress mukt Bharat

[20] - purify

[21] - return

مقدمه مترجم : (سایت یادداشت های بی مخاطب)

جامعه زنده و پیشرو را باید از اندیشمندان آن شناخت، که بی توجه به بندهای زنجیر امنیتی، ترور، سیاسی، اقتصادی، تعصب و... به انعکاس حقیقتی می پردازند که آن را خود، یافته اند، و رهیافت خود از تجارب و علم خود را بدون لکنت، و بیم قطع نان و ناز، بیان می دارند، خانم آروندیتی روی [1] به عنوان یک نویسنده مشهور هندی، هم جامعه خود، و هم جامعه جهانی را در این سخنرانی به محاکمه ایی منصفانه کشید، در نقد او از وضعیت جهان، هم عیب جامعه خودش دیده می شود، و هم بدون نقاب و سانسور، در قلب لندن، سیاست های غرب و بریتانیا را، در حضور اساتید حاضر در این جلسه، به چشم لندن نشینان می کشد، مثل آینه ایی که مقابل بسیاری از صاحبان قدرت، باید گرفت، او این آینه را مقابل راهبران کشورمان نیز گرفته، تا خود را در نگاه دیگران، خوب ببیند، مطلبی که می آید سخنرانی خانم روی در لندن در بزرگداشت جامعه شناس مشهور بریتانیایی، استوارت هال، ابراز شده است که نکات روشنی را در خصوص آنچه در جهان می گذرد، در خود دارد. و از آزادگی و نقش آزادی بیان در رهیافت اصلاح جهان، نکته ها در خود دارد، دنیا به اصلاح طلبانی اندیشمند و چنین آزاد اندیش نیاز دارد، سخنرانی او نکته های بسیار در خود دارد، و درس آزاد اندیشی و زیست آزادانه به انسان می آموزد.

 و اما سخنرانی او :

آروندیتی روی از چیزهایی که می توان و نمی تواند گفت، می گوید :

برداشت حجاب از جهان، آنچنان که ما می دانیم. [2]

همبستگی، صدا بلند کردن برای حمایت از غیر پنداشته شده ها، امروز اهمیتش از هر زمانی بیشتر است. گرچه این فعالیت به یک اقدام مخاطره آمیز تبدیل شده است، این را نویسنده مشهور گفت.

  

از چپ به راست، ادوارد اسنودن، ولادیمیر پوتین، آروندیتی روی، نارندرا مودی و تستا استلواد 

06/OCT/2022

متن کامل سخنرانی انجام شده در یادبود آقای استوارت هال [3] ، در سالن کانوُی در تاریخ  8 مهر ماه 1401(30 سپتامبر 2022).  

 تشکر از این که مرا دعوت کردید تا امروز در یادبود استوارت هال سخن بگویم. انگار سال هاست که برای تحقق این نشست تلاش کرده ایم. من هرگز در آینده، خوشی بودن در یک مکان با تعداد زیادی از اساتید را دست نخواهم داد. همه گیری کرونا برخی از چیزها را کم رنگ کرد، اما تعدادی از ما هنوز در تلاشند تا بر این زخم که بر ما زده، فائق آیند. من هرگز آقای استوارت را ندیدم. اما مطالعه آثار او به من این احساس را داده است که انگار مدت ها با هم نشسته ایم و در مورد بسیاری از موضوعات گفتیم و خندیده ایم.  

عنوان اصلی سخنانم موضوعاتی که می توان و نمی توان گفت، است، و این عنوان کتاب کوچکی است که آنرا با هنرمند جان کوزاک [4] نوشتیم. این کتاب در خصوص سفر ما به روسیه در دسامبر 2013 برای دیدار از ادوارد اسنودن [5] در مسکو نوشته شد. همراه دیگر ما در این سفر، دانیل الیسبرگ [6] بود، برای کسانی که کم سن و سالند، باید توضیح دهم که او اسنودن زمان خود بود؛ و خطاکاران جنگ ویتنام را لو داد، و اعمال آنان را بر اساس اسناد پنتاگون، عمومی و افشا کرد.

اسنودن، کسی است که سال ها قبل به ما هشدار داد که ما در حال حرکت خوابگرد گونه در یک کشور، تحت تسلط کامل اطلاعاتی و امنیتی هستیم، همین اسنودن، در زمان دیدار ما، داشت زندگی خود را در تبعیدگاه مسکو می گذراند. و ما نیز به همراه او در آن زمان عمیقا در کشوری مسلط به ابزارهای اطلاعاتی و امنیتی فرو افتاده بودیم، که او شرایط حاکم بر آن را قبلا به ما هشدار داده بود، از طریق یک تلفن همراه کوچک، که اکنون ضروری ترین و نزدیک ترین به ما، که به سان ضروری ترین اُرگان، در بدن ما تبدیل شده است، که از ما جاسوسی می کند، حرف های ما را ضبط، و منتقل می نماید، شخصی ترین اطلاعات ما که، توسط این اطلاعات ما می توانستیم به زنجیر کشیده شده، کنترل، استاندارد و اهلی و رام شویم. نه تنها توسط این کشور، بلکه همچنین به وسیله دیگران.

تصور کنید که کبد یا کیسه صفرای شما عملکرد خوبی در قبال قلب شما نداشته باشند، دکتر به شما خواهد گفت که شما بیمار هستید. این زنجیره ایی از ریسمان ها بود که ما خود را در میان آن احساس می کردیم. ما کاری بدون آنها نمی توانستیم بکنیم، و آنها هم کارشان را می کردند.

بخش نخست سخنان من در مورد چیزهایی است که می توان و نمی توان گفت. در بخش دوم به پرده برداری و حجاب برداری از جهانی خواهم کوشید که ما از آن اطلاع داریم.

امسال سال بسیار بدی برای کسانی بود که از "چیزهایی که نمی توان در مورد آن گفت" را گفتند و یا انجام دادند. در ایران،  مهسا امینی، دختر 22 ساله در حین  بازخواست در پلیس اخلاقی به اتهام نپوشیدن روسری استاندارد، و مورد نظر حکم رسمی، کشته شد. در اعتراضاتی که به دنبال آن شکل گرفت و در جریان است نیز تعداد زیادی از مردم کشته شدند.

در همین حال، در هند، در ایالت جنوبی کارناتاکا، دختر مسلمان دانش آموز مدرسه ایی، که می خواست هویت خود به عنوان یک زن مسلمان، در کلاس درس حفظ کند، با حجاب در کلاس حاضر شد، که مورد هجوم فیزیکی مردان وابسته به راستگرایان افراطی هندو قرار گرفت. اینجا ایالتی است که مسلمانان و هندوها برای قرن ها در کنار هم زندگی کرده اند، اما اکنون به طرز خطرناکی فضای اجتماعی این ایالت دو قطبی شده است.

هر دو مثال – اجبار پوشیدن حجاب در ایران، و ممنوعیت حجاب در هند و دیگر کشورها – ممکن است به خشونت کشیده شود، اما در حقیقت چنین موضوعی نباید چنین ظرفیت خطرناکی داشته باشد. در موضوع اجبار یک زن برای پوشیدن حجاب، یا اجبار دیگری برای کنار گذاشتن آن، موضوع، موضوع حجاب نیست، اینجا بحث، بحث اجبار و کنترل جامعه است، بحث به بند کشیدن اوست، سیاست پوشاندن او، لخت کردن او، ملاحظه ی کنترل و تسلط بر زن را در خود دارد.

در ماه آگوست، سلمان رشدی به صورت خشونت آمیزی در ایالت شمالی نیویورک توسط یک اسلام گرای افراطی به خاطر کتابش، آیات شیطانی [7] مورد حمله قرار قرار گرفت، کتابی که اولین بار در سال 1988 به چاپ رسید. در سال 1989 آیت الله خمینی، رهبر انقلابی ایران، و اولین رهبر جمهوری اسلامی ایران، فتوایی صادر کرد و خواستار مرگ رشدی شد. تمام سال های بعد از آن، فقط همان زمانی که به نظر می رسید، که عصبانیت بر انگیخته شده، کاهش یافته، و رشدی از مخفیگاه خود خارج شد، این حمله نیز بلافاصله صورت پذیرفت.

بعد از اخبار اولیه که سلمان رشدیِ هفتاد و پنج ساله، از این حمله جان سالم به در برده، و روحیه خوبی هم دارد، دیگر هرگزی خبری از او در بیرون درز نکرد. تنها امیدی که می توان داشت این است که او در حال بازیابی سلامت خود است و این که او با قدرت کامل، به کیان ادبیات جهانی باز خواهد گشت. رهبران کشورهای اروپایی و امریکایی، قدرتمندانه در حمایت از رشدی ظاهر شدند، برخی نیز در جملاتی کوتاه گفتند، "نبرد او، نبرد ماست".

در همین حال جولیان اسانژ [8] ، کسی که موارد جرایم جنگی غیر محرمانه سربازان همین کشورها، در جنگی که صدها هزار نفر در آن مردند را منتشر کرد، او اکنون غرق در مشکلات سلامت جسمی، در زندان بلمارش به دام افتاده، و منتظر است تا به امریکا مسترد شود، جایی که ممکن است حکم مرگ، یا چند حکم زندان ابد او را انتظار کشند.

بنابراین، ما باید این حمله تنفر برانگیز به رشدی را، در خلال توقف بیان فرازهای کلیشه ایی همچون "جنگ تمدن ها" [9] و "آیات تاریک دمکراسی" [10] متوقف می کردیم. چرا که میلیون ها نفر در خلال تجاوزاتی کشته شدند، که توسط همین اونجلیست های دارای آزادی بیان هدایت می شدند، که در میان این میلیون ها نفر کشته، نویسندگان، شعرا و هنرمندان و... نیز بودند.

در خصوص اخبار این چنینی که از هند می رسد، در ماه جون، نوپور شارما [11] ، سخنگوی حزب بی.جی.پی، حزب حاکم ملیگرای هندو، یک بار برای همیشه، قربانی سخنان ناخواسته خود علیه محمدِ پیامبر، در یک برنامه گفتگوی تلویزیونی شد، یک گفتگوی چالشی، که او خیلی تهاجمی و با انگیزه در آن وارد شد، و به یک هرج و مرج بین المللی و تعدادی تهدیدات مرگ، مواجه گردید، که مجبور به خروج از زندگی در بین عموم مردم، شد. اما دو مرد هندو که در حمایت از سخنان او برخواسته بودند، به طرزی خشن سر بریده شدند. در روزهایی که به دنبال آن مسلمانان افراطی جمع شدند و شعار "جدایی سر از بدن" [12] را فریاد زدند، و از دولت هند خواستند که قانون کفر و توهین به مقدسات را از مجلس بگذراند. به نظر نمی رسد، که این برای آنان اتفاق افتاده، و نمی تواند کشور را بدین امرر راضی کنند.

همچنین در این زمینه مقاله "در اپزود نوپور شارما، مذهبی بودن بر انسانیت پیروز شد"  را بخوانید.

آنها تنها کسانی نبودند که سانسور و ترور را در هم آمیختند. اوایل این ماه، در شهر بنگلور بودم تا در پنجمین سالگرد ترور دوستم خانم گوری لانکش [13] سخن بگویم، روزنامه نگاری که توسط متعصبین هندو درست در بیرون از منزلش به او شلیک شد که ترور این زن، در ارتباط با یک سری ترورهایی بود که با هم مرتبطند. دکتر نارندرا دابولکار [14] ، پزشکی مشهور، و متفکری منطقی که در سال 2013 کشته شد; دوستش، گویند پنسار [15] ، نویسنده و عضو حزب کمونیست هند که در فوریه 2015 به قتل رسید و استاد زبان کانادا (گویش ایالت کارناتاکا)  ام.ام کابورگی [16] که در ماه آگوست همان سال به قتل رسید.

ترور البته شکلی از سانسور است که ما تجربه کرده ایم. در سال 2022، هند جایگاه 150 را بین 180 کشور جهان در خصوص شاخص های آزادی مطبوعاتی کسب کرد، حتی پایین تر از کشورهایی مانند پاکستان، سریلانکا و میانمار. ما نه تنها به وسیله دولت تحت نظر و کنترل بودیم، بلکه توسط جمعیتی که در خیابان ها توده وار فعالند، و شاخ های فعال در شبکه های اجتماعی، و به وسیله خود رسانه ها، همچنین.

در صدها کانال تلویزیونی که بیست و چهار ساعته برنامه پخش می کنند، که اغلب به آنها به عنوان "رادیو رواندا" [17] خطاب می کنیم، گویندگانِ طیف وسیعی از تلویزیون های خریداری شده ایی، که علیه مسلمانان (اقلیت هند) و "عناصر ضد ملی" (عنوانی برای اقلیت مسلمان)، برای دستگیری، اخراج و تنبیه آنان دعوت می کنند. آنها در آزادی و بی مسئولیتی مطلقی که به آنها اعطا شده است، زندگی و شخصیت بسیاری را ویران می کنند. هر روزه فعالین، شعرا، روشنفکران، حقوقدانان، دانشجویان دستگیر می شوند. همچنان که در ایالت کشمیر – دره ایی که از آن هیچ خبری به بیرون درز نمی کند – که به یک زندان بزرگ تبدیل شده است. که در آن عدد نظامیان (هندی) از اهالی آن بیشتر است.

هر گونه ارتباط کشمیری ها، خصوصی یا عمومی، حتی آهنگ نفس های آنها توسط نهادهای اطلاعاتی و امنیتی رصد می شود. در مدارس تحت نام آموختن عشق به مهاتما گاندی (رهبر قیام مردم هند علیه بریتانیا) سرودهای مذهبی هندوها را به دانش آموزان مسلمان یاد داده می شود. این روزها وقتی در مورد کشمیر فکر می کنم، به یاد اقدام برخی کشاورزان در نقاط جهان می افتم، که هندوانه های گرد را در جعبه های مکعب مربع پرورش می دهند، تا هندوانه گرد، به صورت مکعب عمل آید، تا بهتر بتوانند آن را نگهداری کنند. بنابر این به نظر می رسد که آنچه در دنیا روی هندوانه ها تجربه می شود، در دره کشمیر روی انسان ها آزمایش و تجربه می شود، در یک هدفگاه تفنگ ها.

در دشت های جغرافیایی پایین تر – در کمربند گاو – [18] در شمال  هند، جمعیت های شمشیر بدست هندو، که توسط مردان خدا [19] ، هدایت می شوند، افرادی که توسط رسانه ها به دلایلی بعنوان "غیبگو" ها نامیده می شوند، و مردم هندو را آزادانه به نسل کشی مسلمانان و تجاوز به زنان آنان فرا می خوانند.

ما شاهد شکنجه و کشتار مسلمانان در روز روشن، و نسل کشی بیشتر از هزار مسلمان (منابع غیر دولتی این مقدار را تا دو هزار نفر هم ذکر کرده اند) در ایالت گجرات در سال 2002 و همچنین صدها نفر در شهر مظفرآباد ایالت اتارپرداش در سال 2013 بوده ایم، و جالب این که هر دو کشتار دسته جمعی مذکور، بلافاصله پیش از برگزاری یک انتخابات صورت گرفته است.  

دیده ایم که مردی که تحت سروزیری او در ایالت گجرات این کشتار جمعی انجام شد، نارندرا مودی، موقعیت خود را تحکیم می کند تا به عنوان امپراتور قلب هندوها [20] ایستاده، و بالاترین کرسی رسمی کشور را اشغال کند. او هرگز نسبت به این جریان نه عذرخواهی و نه ابراز شرم کرد.  دیده ایم که او سرمایه سیاسی خود از پوزخندها و بیانات خطرناک و ضد مسلمانان جمع می کند. دیده ایم که بالاترین دادگاه در کشور او را، قانونا و اخلاقا، به صورت مطلق از پاسخگویی مستثنی کرد، اظهارات تهوع آور کشورهایی که تحت عنوان دنیای آزاد از آنها یاد می شود را، هم دیده ایم که او را به عنوان یک رهبر دمکرات مورد تشویق قرار می دهند.

ماه گذشته، هند هفتاد و پنجمین سالگرد استقلال خود از بریتانیا را جشن گرفت. نارندرا مودی از تریبون بلند خود در قلعه سرخ [21] در دهلی، از رویاهای خود برای قدرت بخشی به زنان هند گفت. او با حرارت و مشت گره کرده، سخن می گفت. عمامه ایی نیز بر سر داشت که با رنگ های پرچم ملی پیچیده شده بود.

 

نخست وزیر نارندرا در حال دست تکان دادن به حاضرین

در خلال سخنرانی خود در هفتاد و پنجمین سالروز استقلال هند

در قلعه تاریخ سرخ در دهلی نو، 15 اگوست 2021  

قدرتمند کردن زنان در جامعه ایی که بر اساس سیستم طبقاتی هندو شکل گرفته، جایی که برای قرن ها قدرت به مردان داده شده و این سیستم تجربه شده است! که مردانش معتقد به داشتن حقوق خاصی بر بدن زنان دالیت ها و ادیواسی [22] هستند، از این رو قدرتمند کردند زنان فقط موضوع مرتبط به سیاست نیست. این موضوع وابسته به اجتماعی شدن، و سیستم اعتقادی هم مرتبط است.

این روزها شاهد افزایش گراف جرم علیه زنان، در هند هستیم، و هند در جایگاه یکی از خطرناک ترین کشورها برای زنان قرار دارد. سورپرایز این روزها این است که ببینیم که چه موقع جرم کسانی که در حال حکمرانی هستند، علیه زنان آشکار خواهد شد. در چنین شرایطی، ما شاهد راهپیمایی هایی به نفع متجاوزین به عنف هستیم. در آخرین مورد از این موارد، یک دختر 19 ساله مورد تجاوز قرار گرفت و کشته شد، اما یک رهبر محلی هندو، پدر این دختر را به خاطر “پخش شیر خام به گربه های گرسنه” مورد شماتت قرار داد.

در همان زمانی که نارندرا مودی نخست وزیر حزب بی.جی.پی در حال سخنرانی روز استقلال خود بود، دولت ایالتی این حزب در گجرات، روز بزرگداشتی برای 11یازده مردی که برای تجاوز و قتل دختر 19 ساله مسلمان بلقیس بانو در سال 2002 برگزار کرده بودند، کسانی که قاتل او و 14 عضو دیگر خانواده این خانم بودند، که حکم حبس ابد دریافت داشته اند، و مقتول های این پرونده، شامل مادر این دختر، خواهرانش، برادران خردسالش، عمه ها و عمویش، دائی هایش، کودک یک ساله دائی اش، و صالحه، دختر سه ساله بلقیس، که سرش را با سنگ له کردند.

این جنایت وحشتناک یکی از جنایات متعدد از این دست بود که در خلال حرکت سال 2002 بر ضد اقلیت مسلمانان، در کشتار جمعی آن سال صورت گرفته، که پیش از این در مورد آن سخن گفتم. در این نشستِ حزب بی.جی.پی، آنان خواهان آزادی چنین افرادی شدند، تعداد زیادی از اعضای این حزب در آن شرکت داشتند، از جمله یکی از نمایندگان مجلس از این حزب، که در سخنرانی ضبط شده اش که بعد بیرون آمد گفت که، از آنجا که برخی از این افراد از جامعه برهمن [23] با "فرهنگ بالا" [24] هستند، به نظر نمی رسد که در اساس و در کل مجرم باشند.

در پرونده های بازجویی شده توسط واحد مرکزی بررسی و تحلیل [25] همچنان که در یک مورد هم انجام شد، به لحاظ قانونی هر گونه عفو و یا تصمیم برای بخشش اینها، باید توسط دولت مرکزی صورت می پذیرفت، که البته اکنون این دولت تحت اختیار نارندرا مودی است. بنابراین باید گفت که اجازه عفو آنها داده شده است.

وقتی این مجرمین از زندان بیرون آمدند، بیرون از دیوارهای زندان از آنها به عنوان قهرمان، توسط افراد مرتبط با گروه های متعدد هندویی و مرتبط با حزب بی.جی.پی (این "گستردگی" و تنوع گروهی، قدرت حاشا و انکار آنها را بالا می برد) که با هم "سنگ پریوار" [26]  را می سازند، که مجموعه یک خانواده سیاسی و... را تشکیل می دهند، مورد استقبال قرار گرفتند – بر گردن این مجرمین حلقه های گل انداختند، شیرینی پخش کردند، و به احترام، پای آنها را لمس کردند – در چند ماه آینده ایالت گجرات شاهد انتخابات خواهد بود. 

در هند، اقدامات عجیب درست قبل از انتخابات آزاد و منصفانه ما اتفاق می افتد. این دوره زمانی قبل از انتخابات، خطرناک ترین دوره زمانی در هند است.

این مقاله را نیز بخوانید : ‘من برای آینده خود بیمناکم: شوهر بلقیس بانو، بعد از آزادی این 11 مجرم

همچنانکه متجاوزین جمعی به زنان و قاتلین به جایگاه خود به عنوان افراد مورد احترام در جامعه باز گشتند، خانم تستا استالواد [27] ، یک فعال سیاسی که سازمان او "شهروندان برای عدالت و صلح" [28] ، اعتراضی را با یک برج بلند از شواهد و قرائن، ناظر بر نقش حمایتی دولت ایالتی گجرات به صورت عمومی، و شخص نارندرا مودی به خصوص، در کشتار جمعی سال 2002 ارایه نمود، او دستگیر و متهم به سند سازی شد، شواهد از بین برده شد، و حزب بی.جی.پی تلاش کرد تا ظرف فرقه ایی را همچنان جوشان نگه دارد.

این شرایط کشوری است که ما در آن زندگی و کار می کنیم. و چیزهایی گفته شد که نباید گفته شود. در سخنرانی ها، همچنان که در هر جای دیگر، قانون به صورت انتخابی، بسته به طبقه، مذهب، جنسیت و کلاس اجتماعی فرد مجرم، که در مقابل آنها قرار می گیرد، جاری می شود، یک مسلمان (اقلیت) نمی تواند آنچه را که یک هندو می تواند بگوید، را ابراز کند. یک کشمیری چیزهایی که دیگران می توانند بگویند را نمی تواند بیان کند. ابراز همدردی، و صدا بلند کردن برای حقوق "دیگران" (Others) مهمتر از هر چیز دیگری است. اما چنین اقدامی تبدیل به یک فعالیت بسیار خطرناک شده است.

در هند، مثل دیگر کشورها، هویت به یک سلاح تبدیل گردیده است، که هویت تفکیک، و به اتم های ریز ریز در دسته های ریزتر تقسیم شده، و این خود به یک ماشین تنبیه تبدیل شده، که به شکار مرتدین و اهل الحاد، نسبت به قوانین شرعی خود اقدام می کند. حتی چنین هویت های کوچکی هم در بین خود، باز سلسله مراتب قدرتِ توسعه یافته دارند. الیت کپچر [29] در کتاب خود، فیلسوف اولوفمی او. تایوو [30] توضیح می دهد که چگونه افرادی، تبدیل به موجود با اهمیت و ارزشمند در میان گروه خود می شوند، افرادی که معمولا در کشورهای قوی، در شهرهای بزرگ، در دانشگاه های بزرگ هستند، افرادی با سرمایه اجتماعی بر روی شبکه اینترنت، که بعدها بنیادها، شرکت ها و رسانه ها، پلتفرم در اختیار آنان قرار می دهند، تا به نمایندگی از جامعه ایی که به آن تعلق دارند تصمیم بگیرند و یا سخن بگویند.

این یک پاسخ قابل فهم، به دردِ تاریخیِ تحقیر و احساس حقارت است. اما این یک پاسخ انقلابی نیست. جذب خرده نخبگان [31] تنها پاسخ لازم به جذب نخبگان درشت [32] نخواهد بود. همچنان که تحقیقات تجربی نشان داده است، وقتی ما یک فرهنگ ممنوعیت پراکن و سانسور کننده را اتخاذ می کنیم، در حقیقت، این انتخاب باعث عدم تناسب جامعه خواهد شد. تحقیقات اخیر توسط موسسه پن [33] از کتاب های ممنوع شده در مدارس امریکا نشان می دهد، که بخش اعظم متون کتاب های ممنوعه، شامل مطالبی است که به صورت روشن و آشکاری، روی موضوع جنیست و نژاد مطالبی نوشته و مانور زیادی داشته اند (از این لحاظ ممنوع شده اند).

مهر و موم کردن ها در جوامع، کاهش و صاف و صوف کردن هویت ها و تجمیع آن در سیلوها (یکدست سازی)، می تواند خطرناک و  باعث توقف جریان همبستگی اجتماعی شود. – چیزی که بر عکس در هند، چنین روندی بوده و هست، و هدف غایی سیستم طبقاتی هندو است – تقسیم مردم در یک سلسله مراتب اجتماعی طبقات، در سیلوهای غیر قابل دسترسی به هم، که هیچ یک از اعضای جامعه نمی تواند درد دیگران را حس کنند، چراکه همه در یک درگیری و چالش دائم با هم قرار دارند. این شرایط مثل یک فرایند خودکار عمل می کند، ارتباط پیچیده ایی در مکانیسم حاکمیت/کنترل کننده که در آن، جامعه خود کنترل/ اداره کننده است، و در پروسه ایی قرار دارد که باید مطمئن بود، که هدف نهایی این ساختار، باقی ماندن و پابرجا ماندن این شرایط طبقاتی است. همه اعضای جامعه، به جز آنهایی که در بالاترین و پایین ترین طیف جامعه قرار می گیرند (و قسمت هایی از جامعه که به صورت نزدیک گرفتار شده اند) توسط دیگران در حال ظلم و ستم دیدن هستند، یا خود به عده ایی در حال ظلم و ستم کردن می باشند.

وقتی این ماز پر از تله برداشته شود، تقریبا هیچکس نمی تواند از امتحان خلوص و درستی، سربلند سر برآورد. در حقیقت، هیچ چیزی باقی نخواهد ماند، آنچه که در ادبیات فاخر خوب در نظر گرفته می شوند، نه شکسپیر مطمئن خواهد بود، نه تولستوی  (تصور کنید که آیا او ذهن آن زن، که آنا کارنینا نامید، را درک خواهد کرد). نه داستایوفکسی، که زنان پیر را "عجوزه" می نامید. در استاندارد سازی او، من به عنوان یک عجوزه خواهم بود. اما من هنوز شبیه دیگر مردم، نوشته هایش را می خوانم، و این استاندارد سازی ها از زنان، در هر کتاب مقدس، در هر مذهبی هست، بدون این که به آزمایش و گردآوری و همایش در آمده باشند، و امتحان خود را پس داده باشند.

بر اساس آنچه در گفتمان عمومی مطرح است، به سرعت به سمت یک بن بست فکری و آکادمیک می رویم. همبستگی هرگز به صورت یک امر واقع و ذاتی نیست، چیزی است که باید به چالش کشیده شود، در خصوص آن بحث شود، پیشنهاد داده شود و تصحیح شود. با توقف این فرایند، ما بسیاری از موارد را به عنوان مواردی که باید علیه اش نبرد کرد، در خواهیم آورد.

اکنون می خواهم برگردم به زیر عنوان سخنم، "پرده برداری از جهانی که ما آن را می شناسیم". دوست دارم کمی در خصوص ملکه ها و تشییع جنازه ی آنان سخن بگویم. وقتی  ملکه مرد برخی از روزنامه های بریتانیا از من خواستند تا قطعه ایی در خصوص این درگذشت بنویسم. من کمی بر این درخواست خیره شدم، شاید به این دلیل که من در انگلستان زندگی نکردم، ملکه الیزابت دوم، حتی در مرزهای ذهن من نیز موجود بود، بنابراین، گفتم البته که می نویسم، اما نه آن ملکه ایی که شما در موردش فکر می کنید.

ملکه ایی که من در موردش فکر می کردم، مادرم بود، که یک دبیرستان را بنیانگذاری و اداره کرد، و اوایل همین ماه درگذشت، خوب یا بد، منحصر به فردترین، تاثیر را روی زندگی من داشت. ما حریف سرسخت، در همان حال بهترین دوست با هم بودیم. او مانع و جلودار سرعتی بود که من از دوره جوانی خود را حول و حوش آن شکل داده بودم. اکنون او از پیش ما رفته است، اما او مرا نه با قلبی شکسته، بلکه با یک قلب محکم بر جای گذاشت، به نظر نمی رسد که ساخت و شکل فرد اولی، بیشتر از این، احساسی را ایجاد کند. من به این بحث پیوستم تا این سخنرانی را به سمت سیاستِ در پس این دو تشییع  ببرم. یکی تشییع در سطح جهانی (ملکه)، و دیگری در یک شهر کوچک در جنوب هند. اما من مقابل این فریبندگی و اغواگری مقاومت خواهم کرد. شاید، اکنون زمانیست برای من، که اولین نکته ایی که نباید گفته شود را بگویم، چیزی که لااقل اکنون اینجا، و در لندن نباید گفت، اما من خواهم گفت.

نمی توانم اعتقادی به این نمایش پرشکوه و جلال داشته باشم که به صورت بی وقفه ایی برای روزها تلویزیون ها مناسک و تشریفات تشییع  او را پوشش دادند، من مبهوت و میخکوب فرمانبرداری و تملق و احترام ارایه شده توسط آن مردم تاریک و عوام، که او آنان را در مستعمره های سابق خود داشت، که اکنون به عنوان مشترک المنافع شناخته می شوند، و هیچ اشتراکی در منافع وجود نداشته است. من افشرده و مچاله بودم. و این در یک جهت می دوید. ما در مستعمرات برای این سنت ها، برای این پوشش ها، برای این جواهرات، برای این ابزار و لباس های طلایی هزینه ها داده ایم.

چیزهای زیادی در خصوص مستعمرات و استعمار و سلسله های های پادشاهی که حاکمیت خود را در دوره بربریت تاریخ اعمال کردند، قابل گفتن است. چه کسی بهتر از استوارت هال (جامائیکایی)، تا از این شرایط، برای ما داستان ها بگوید؟ اما این شرایط چه بود -  فقط قسمتی از این دیوار نوشته غمناکی که بر کاروان گذشته ثبت شده است؟ تاریخ دان مایک دیویس [34] برآورد می کند در یک چهارم پایانی قرن نوزدهم، بین 30 تا 60 میلیون از این مردم در جامعه مرد سالار مستعمره های هند، چین و برزیل از گرسنگی مردند، او آن را هولوکاست ویکتوریای بزرگ [35] می نامد.

چرا ما به کسانی که، ما را غارت کرده اند، عشق می ورزیم؟ این همان سیاست وابستگی است، و به همان میزان شخصیت وابسته، و البته سوال زمان ما.

همچنین این گزارش را در این خصوص بخوانید : ارتباط سخت جنوب آسیا با پادشاهی بریتانیا

عذرخواهی می کنم سخنانم به بیانیه ایی علیه استعمار تبدیل شد. من در این جایگاه و بر این هدف نیستم، اما نمی خواهم همچون اندیشمندانی از کشورم شمرده شوم، که علیه استعمار سخن می گویند، اما نسبت به مسایل ناجور و بد جاری در سرزمین خود سکوت کرده اند. برای مثال سیستم طبقاتی هندویی، یک سیستم ظالمانه از سلسله بندی اجتماعی، که در جهان شناخته می شود. تعدادی آن را به عنوان بروز استعمار یاد می کنند، که در آن زمان، در هند مستعمره، ساری و جاری بود، و حتی اکنون نیز استمرار دارد. سیستم طبقاتی موتور حرکت هند مدرن باقی مانده است.

این نکته قابل توجهی است که چه تعداد از نویسنده ها و اندیشمندان تلاش می کنند تا این سیستم را از جامعه هند پاک کنند. برای ندیدن چیزی که همواره جلوی چشم ماست، هر لحظه، هر روز، آنان باید ادبیات و یا سبک آکادمیکی را اتخاذ کنند که با دقت و حساسیت تمام فریبکاری یوگا سنا [36] را ببینند. همه این ها موضوع بسیاری از نوشته های من است، بنابر این می خواهم برگردم به ابهامات و درگیری های ذهنی ام در پیرامون تشییع  ملکه. چه حقیقتی در آن بود؟ فردی کمک کند آن را بیرون کشیم، چرا که من نمی فهمم.

من نمی توانم این میزان مراسم تشییع برای یک اهل سلطنت 96 ساله در یک کشور جزیره ایی کوچک را درک کنم، که برای نگه داشتن قسمت های واقع شده در سرزمین خود، همچون اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی هم مشکل دارد (جدایی طلبی و استقلال طلبی ها). آیا این فقط یک بازگشت به نیایشی نوستالژیک، یا احضار ارواح بود، یا رجز یک شبح امپراتوری، که خورشید هرگز در سرزمینش غروب نمی کرد؟ یا این چیزی فرای این هاست، آیا این به گذشته مرتبط است، یا این که به آینده ارتباط می یابد؟ در زمانی که وضعیت جنگ در اوکراین هنوز روشن نشده، و جهان مدرن آنچنان که ما آنرا می شناسیم، در یک سو کنار هم آمده اند. آیا همه اینها در حقیقت اجرای یک پانتومیم واقعی است. یک خودنمایی، یک رژه و سان از دوستان و همپیمانان، برای یک نبرد، که هنوز به پایان نرسیده؟

این یک بخش باز مانده از نوشته باربارا تاچمن در کتاب [37] سلاح های آگوست [38] در خصوص رهبری جنگ جهانی اول است، که نوشت :

"نمایش تشییع در ماه می 1910 با شکوه و پر زرق و برق بود، زمانی که 9 پادشاه در تشییع  ادوارد هفتم از انگلستان اسب های خود را می راندند، در حالی که جمعیت، در سکوت کامل منتظر، مشکی پوش و پر هیبت، نمی توانست نفس بریده بریده کارگزاران را باز گرداند. سرخ، آبی، سبز و بنفش، سه به سه پادشاهانه از درب های قصر بیرون می آمدند، با کلاه های آراسته، حاشیه لباس های طلایی، شال کمر های قرمز، و شال های طلاکاری شده، که در خورشید می درخشید. بعد از آنها هفت ملکه ... و پراکنشی از سفرای مخصوص از کشورهای غیر پادشاهی. در کنار هم هفتاد ملت را، در یک گردهم آیی شاهانه، و رده بالا که تاکنون در یک جا گردهم آمده بودند، و این آخرین از این نوع، تا این زمان بود، نمایندگی می کردند. ساعت بیگ بن، ساعت 9 را با زبان بی زبانی اعلام می کرد، که ملتزمین قصر را ترک کردند، اما بر روی ساعت تاریخ، این افول خورشید بود، و خورشید این جهان پیر، مرگ دنیایی از غرور را رقم می زد که دیگر هرگز دیده نخواهد شد".

سیاست استقبال از احتمال جنگ و مخاطره، در موضوع اوکراین، در حالی بازی است، و به نوعی مخلوط با صدایی از پروپاگاندا و تبلیغات توسط دو طرف ابراز می گردد.  اما ساعت تاریخ، می تواند به خوبی به سمت افول سرعت گیرد. نقطه نظرات متفاوت از جنگ، نسبتا با سایه روشن، دیده می شود – برخی دیدن ها و ندیدن های نسبتا رادیکال – بسته به این که شما تصمیم بگیری خود را کجا قرار دهید. تعداد زیادی در جبهه چپ نمی توانند خود را در موقعیتی ببینند که از اشغال و تجاوز روسیه به اوکراین سخن بگویند. آنان بر این باورند که تقصیرهای اوکراینی ها علیه روسیه، نهایتا توسط امپریالیسم غرب کاشته و آماده شده است. قحطی دهه 1930 اوکراین، دوباره اتفاق نخواهد افتاد. آنان منکر این می شوند که میلیون ها اوکراینی – تاریخ نویس تیموتی سیندر [39] رقم آنها را 5 میلیون نفر برآورد کرد – در آن قحطی مردند. قحطی که تحت سیاست های جوزف استالین به اوکراینی ها تحمیل شد. آنها تجاوز روسیه به اوکراین را به عنوان یک جنگ دفاعی، در برابر تهدید موجود ناتو علیه خود می بینند. این یک نظر نادرست نیست. این که روسیه با یک تهدید جدی روبروست، غیر قابل انکار است. اما شلیدن این استدلال در این است که، جنگ دفاعی آنها، به یک جنگ تهاجمی در خاک اوکراین علیه مردم اوکراین تبدیل شده است.

وقتی جنگ جهانی به پایان رسید، غیر نظامی کردند و خلع السلاح اتمی باید آغاز می شد. در مقابل، ناتو به عکس عمل کرد. سلاح های بیشتری انبار کرد، جنگ های بیشتری را انجام داد، از سرزمین های متحدین خود سود جست، برای جنگ نیابتی برای هجوم به جلو، و چالش و جابجایی موشک و سربازان. اگر روسیه اقدامات نیابتی در اروپا و امریکا انجام داد، ناتو چه کاری می توانست انجام دهد، شک کمی در این خصوص وجود دارد که ما باید بیانات اخلاقی رسانه های غربی که در خلال پوشش اخبار، که درون خود را بیرون می ریزند را، ببینیم. 

هیچ کدام از این ها ولادیمیر پوتین را انقلابی ضد امپریالیست و یا یک دمکرات از هر نوعش، نمی سازد. هیچ کدام از این دگروار کردن ها، حقیقت این که او معتقد به مواجهه با فاشیست، ضد یهودیت، ضد همجنس بازی، ایدئولوژی ملی گرای مسیحی ( که او آن نازی زدایی [40] می نامد) که توسط دو ایدئولوگ مورد علاقه اش الکساندر دوگین [41] و الکساندر پروخانوف [42] بیان شده است، را نمی پوشاند.

اعلام مواضع او در خصوص اوکراین، کریمه و بلاروس که سرزمین های غیر قابل جدایی از روس باستان [43] است، تئوری است که بر اساس افکار هزاره ایی مسیحیت توسط ولادیمیر [44] در کریمه در سال 988 بیان شد، که اکنون به صورت درستی با حقیقت تصادم می یابد.

اما ما باید بپرسیم، اگر این تصرف های تاریخی، از سوی پوتین، درست و مباح است، پس چرا همنوایی کمتری، در همین نوع استدلال حضور به وجود می آید، وقتی سخن از رفتار اسراییل با فلسطینیان و راه حل اسراییل پیش می آید، و آن ها سرزمین موعود باستانی [45] برای یهودیان را اعلام می کنند که به زبان مدرن به "دولت - ملت یهود" [46] ترجمه می شود.

یا در هند، موقعی که سازمان راشتریا سویامسواک سنگ (آر.اس.اس) [47] یک میلیشیای هندو ملیگرا، و هادی فرهنگی نخست وزیر، که نارندرا مودی یکی از اعضای آن است، اعلام "هند بزرگ" [48] می کند، یک سری تصویر سازی ها که هم شامل گذشته می شود و هم اهداف آینده را در خود دارد، که آینده هند باستان، که شامل پاکستان و بنگلادش نیز می شود، که باید اشغال شوند، و توسط هندوها حکمرانی شوند.

مردم عادی در اروپا، آماده رویارویی با زمستانی سخت هستند، که به زودی آنها را در بر خواهد گرفت، با گرمایش کمی که در اختیار دارند، در حالی که روسیه در پاسخ به تحریم های آنها تهدید به قطع گاز خود به اروپا کرده است، همچنان که جنگ اوکراینی ها با شدت و دلاوری، و در حالی که شانس مذاکره و رفع مشکل دور از دسترس است، در جریان است، ترس از گسترش جنگ هم دیده می شود.  پوتین سخن از حرکت محدود [49] می کند، فراخوان سیصد هزار نیروی ذخیره توسط پوتین، هر معنی می تواند داشته باشد. شاید امریکا به اندازه کافی دور و البته به اندازه کافی امن باشد، اما تمام اروپا و روسیه و قسمت هایی از آسیا می تواند، تهدید جنگ را حس کنند، جنگی که در آن هیچ برنده ایی نمی تواند باشد.

آیا زمان آن نرسیده که همه بازگشت کنند؟ آیا زمان آن نرسیده است که گفتگو واقعی پیرامون رویارویی اتمی آغاز شود؟ 

همچنین این گزارش را بخوانید : روسیه و اوکراین : خطر قبول مخاطره رویارویی اتمی   

دوستان خوب، روسیه در حال برنامه ریزی برای استفاده از منطق امریکا، برای رویکرد استفاده از سلاح هسته ایی است. در یک مقاله تحت عنوان  اگر یک بمب اتمی نباید استفاده شود که در دسامبر 1946 توسط کارل ک. کاپشن [50] فیزیکدان و رئیس سابق دانشگاه ام.آی.تی [51] امریکا، نوشته و منتشر شد، او در این مقاله نوشت که "بمب اتمی که روی هیروشیما و ناکازاکی انداخته شد، جان صدها هزار نفر را نجات داد – شاید چندین میلیون -  زندگی ژاپنی و امریکایی؛ که بدون این بمب، جنگ باید ماه ها ادامه می داشت".  منطق او این بود که ژاپنی ها، حتی شکست هم می خوردند، تسلیم نمی شدند و، اگر بمب روی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی انداخته نمی شد، که صدها هزار نفر کشته شدند، ژاپنی ها تا آخرین نفرات می ایستادند و می جنگیدند تا کشته شوند. کاپشن از خود می پرسد: "آیا استفاده از بمب اتمی غیر انسانی است؟" سپس خود پاسخ می دهد "تمام جنگ ها غیر انسانی است".  آیا این پاسخ و قوت قلب دادن به خود بود. این مقاله در نشریه آتلانتیک چاپ شده است. رئیس جمهور ترومن هم، این منطق را به کار برد.

سال ها بعد، ژنرال ویلیام وستمورلند [52] این منطق را در خلال جنگ ویتنام به کار برد و گفت : "شرقی ها به میزانی که غربی برای زندگی هزینه های گزاف کرده اند، سرمایه نگذاشتند. زندگی فراوان است. زندگی در شرق ارزان است".  به بیان دیگر، ما به عنوان آسیایی ها برای زندگی مان ارزش قایل نیستیم، و بنابراین ما جهان سفیدپوست را مجبور می کنیم، تا بار سنگین نسل کشی ما را تحمل کنند.

و پس از ایشان، آقای روبرت مک نامارا [53] هستند، که یک سمبل موفقیت بودند، اول بعنوان برنامه ریز بمباران توکیو در سال 1946، که دویست هزار نفر را در حملات مختلف کشتند، و بعد به عنوان رئیس کمپانی فورد موتور، و بعد هم به عنوان وزیر خارجه امریکا در طول جنگ ویتنام که در آن سربازان امریکایی دستور یافتند که "هر جنبنده ایی را بکُشند" که در نتیجه آن سه میلیون ویتنامی جان خود را از دست دادند.

آخرین مشغولیت مک نامارا مراقبت از فقر جهانی بود که تحت ریاست بانک جهانی آن را دنبال کرد، در آخرین سال های عمر، در یک برنامه مستند توسط ارول موریس [54] که به نام ابر جنگ [55] او یک سوال دردناک پرسید : "در راستای خوب عمل کردن، چقدر باید شیطانی عمل کرد؟" [56]

 همچنان که شما هم باید جمع کرده باشید، من یک کلسیونر از این جواهرات هستم. اجازه بدهید رئیس جمهور اوباما را که یک لیست کشتار را دارد، را از لیست نیندازم، و مادلین آلبرایت، که جو بایدن اخیرا او را به عنوان "یک نیرو برای خوبی، عشق و نجابت برای آزادی" تعبیر کرد. وقتی از او در خصوص نیم میلیون بچه های عراقی که به دلیل تحریم های اقتصادی امریکا مردند، پرسیدند، پاسخ داد "من فکر می کنم این یک انتخاب سخت است، اما هزینه ایی، که ما در موردش فکر می کنیم، هزینه ایی گران تر است".[57]

ما از کجا هدایت می شویم؟ حتی افرادی از ما، که مستقیما با مردم اوکراین علیه تجاوز روسیه علیه کشورشان ایستاده، نمی توانند کمکی کنند، اما در شگفتی از شدت و ضعف تن صدا و مدل پوشش رسانه های غربی از جنگ اوکراین، و دولتمران نفس بند آمده، که به پوشش تجاوز امریکا و ناتو به عراق و افغانستان، که در آن صدها هزار تن از مردم کشته شدند. در همین ژانویه، تونی بلر بعنوان آتشی مزاج ترین پراکننده اخبار بی اساس در خصوص سلاح های کشتار جمعی ناموجود در عراق، که همین اخبار تجاوز به عراق را توجیه می کرد، و بهترین متحد رئیس جمهور جورج بوش کوچک، در این تجاوز بود، به دریافت نشان گارتر که بالاترین نشان سلطنتی انگلستان و قدیمی ترین نشان شوالیه دلاور [58] از دست ملکه، مفتخر شد.

تماشای مراسم تشییع ملکه، در روزی دیگر، مرا نزدیک به مرحله شوک برد، وقتی در حال صرف نوشیدنی بودم که یکی از سر اسقف ها، شبیه کسانی که تنها وفادار به ثروت و قدرتند، در حضور همه گفت ملکه الیزابت دوم، به خاطر "یک عمر خدمت گذاری"، همواره دوست داشته، و در خاطر خواهند ماند. فرزند ملکه، شاه جدید انگلستان، مالک ثروت و موقعیت او خواهد بود. زندگی شاهانه اش، توسط ثروت خصوصی اش، که بیشتر از میلیاردها دلار است، تامین نخواهد شد، بلکه این خرج ها از محل اموال عمومی، به وسیله مردم بریتانیا تامین خواهد شد، که به گفته روزنامه گاردین، میلیون ها نفر از آنها (به دلیل گرانی انرژی و تورم) از یک وعده غذایی خود صرف نظر می کنند، تا چراغ منزل خود را روشن نگه دارند. فهم این خاکساری و عشق مرموز مردم بریتانیا به سیستم پادشاهی شان، شاید برای ما و دیگر مردم جهان سخت باشد. شاید این باید به خاطر احساس هویت ملی، و یا غرور ملی است که باید از اقتصاد عوام الناس برداشته شود، اما اجازه دهید تا من، این افراط عوامانه را برای یک ثانیه یا دو ثانیه انجام دهم.

تحلیل اخیر روزنامه فایننشیال تایمز، این مطلب را در خود داشت که تفاوت برابری درآمد در امریکا و انگلستان، خیلی زیاد است، اینجا در انگلستان می توان جامعه را به "جامعه فقیر، و برخی خیلی ثروتمند" کلاس بندی کرد. آنان شبیه ما، کشورهای جهان سومیِ [59] متکی به صادرات مواد اولیه [60]، سطح ثروت ثروتمندان شان، سر به آسمان کشیده، و سطح ثروت فقرای شان از سطح دریا هم پایین تر افتاده است.

مطالعه اکسفام [61] در سال 2022 بیان می دارد که ثروت 98 ثروتمند هندی، برابر است با دارایی 552 میلیون فقیرترین مردم این کشور. در پاسخ به این گستاخی آکسفام، در اعلام این آمار، دفتر اکسفام در هند توسط دپارتمان درآمد های مالیاتی هند مورد هجوم واقع شد، و شاید در آینده بسته شود. شبیه آنچه برای دفتر سازمان عفو بین الملل، و سازمان های دیگر از این دست، که از دولت مودی انتقاد کرده اند، و بسته شدند.

همچنین این مطلب را بخوانید :  دفتر عفو بین الملل در هند بسته شد، انتقاد از انتقام دولت هند  

اگر ثروت شاه چارلز سوم انلگستان را در نظر بگیریم، ممکن است در برابر گوتام ادانی [62] شاید انسان مفلسی به نظر آید. او سومین مرد ثروتمند جهان، صاحب شرکت تایکون در ایالت گجرات هند، و دوست نارندرا مودی نخست وزیر است. ثروت ادانی 137 میلیارد دلار برآورد می شود. این ثروت در طول دوره همه گیری کرونا بارها چند برابر شد.

در سال 2014 وقتی برای اولین بار نارندرا مودی بعنوان نخست وزیر هند انتخاب شد، مودی از احمدآباد، شهر محل سکونتش، به دهلی را با جت اختصاصی ادانی پرواز کرد، در حالی که این هواپیما با نام و لوگی ادانی مزین بود. در طول نه سال حاکمیت مودی بر هند، ثروت هشت میلیارد دلاری ادانی در سال 2014 (سال ابتدای حکومت مودی)، به مقدار فعلی آن افزایش یافته است، افزایشی برابر با 129 میلیارد دلار. من فقط این را می گویم، لطفا شما به عمق معنی آن نروید. ثروت ادانی از معدنکاری ذغالسنگ، مدیریت بنادر و فرودگاه ها بدست می آید. در آخرین حرکت، او درگیر بدست آوردن اکثریت سهام ان.دی.تی.وی [63] تنها کانال مهم تلویزیونی ملی شده است، که همین امر، باعث انتقاد از رژیم مودی گردیده است. بیشتر رسانه های دیگر هند قبلا خریداری و بهای آن پرداخته شده است.

شرکت هایی که رشته کوه ها را منفجر می کنند، جنگل ها را از درخت خالی می کنند، صخره ها دریایی را از مرجان ها پاک می کنند. همچنین همزمان میزبان کنفرانس های "سعادت و خوشبختی" [64] ، رویدادهای ورزشی، فستیوال های فیلم و ادبیات هستند. پلتفرم هایی برای نویسنده های قهار، فراهم می کنند تا حمله به آزادی بیان را، در طی آن محکوم کرده، و بیانیه های التزام به صلح، عدالت و حقوق بشر را بنویسند.

و چیزهایی که نمی شد گفت، تمام شد.

نظام سرمایه داری در آخرین حرکت بازی شطرنج خود قرار دارد، مهره های زیادی برای بازی ندارد. بد بختانه هر چه آنها غرق می شوند، این سیاره را نیز با خود به زیر می برند. بین ستیزه گران اتمی، و شرکت های معدن کاری، یک مسابقه به سمت انتها در جریان است.

در این میان، برای مشغولیت های آشکار، اجازه دهید تمام نبرد، پیرامون اینکه چه خدایانی باید پرستیده شوند، چه پرچم هایی باید تکان داده شود، چه سرود هایی باید خوانده شوند، ادامه یابد. در شرایطی که شما را با حس افسردگی و حزن ترک می کنم، اجازه دهید ایمیلی را برای شما بخوانم، که در پاسخ به یکی از شنوندگان این مجلس نوشتم، که مرا به نرمی مورد انتقاد قرار داد. برای ابراز طنین مثبت انگاری و امید، وقتی من از خاطره گوری لانکش گفتم : اگر شما هیچ امیدی نداشتید، اجازه دهید همه بنشینند و تسلیم شوند، برای ما میلیون ها دلیل عالی، برای این که منفی نگر باشیم وجود دارد. به همین دلیل است که من توصیه می کنم، ما باید امید را طلاق دهیم، امید باید دیوانه، غیر منطقی و غیر قابل دسترس باشد.

در هر خطی که نوشتم، هر کلمه ایی که گفتم، آنچه حقیقتا گفته شد، این است که، ما برابر صفر نیستیم، شما ما را شکست نداده اید.

برای میلیون ها در جهان، که پشت به دیوار داده و ایستاده اند، این گفتار در خصوص امید، و یاس و ناامیدی، لاکچری است. حتی اینجا، در بخش تحتانی بوی بخار ثروت، در شهر لندن، دیدار کننده یک احساس نگرانی و بیم را می بیند، ارتعاش عدم آرامش را می بیند، صدای ریز و سنگین شکایت را از زیر قدم های شما، وقتی که یک قطار به سمت سکو روی می آورد، می شنود.

هیچ کدام از اینها، موضوعیتی در حادثه جنگ اتمی نخواهند داشت. این به سادگی ما را به اتمام خواهد رساند، اکنون زمانی برای دو طرف است که عقب بنشینند، و باقی دنیا قدم پیش بگذارند. آخر الزمان، بندی برای دومین شانس در خود ندارد.

منبع :  https://thewire.in/rights/arundhati-roy-stuart-hall-memorial-lecture

[1] - روی، آرونْداتی (۱۹۶۱)(Roy, Arundhati) نویسندۀ هندی. نخستین رمان او خدای چیزهای کوچک، برندۀ جایزۀ بوکر۱۹۹۷ شد. در بنگال به‌دنیا آمد، فرزند زنی مسیحی اهل ایالت کرالا و پدری هندو از مردم بنگال بود. در کرالا بزرگ شد و در مدرسۀ معماری دهلی تحصیل کرد؛ فیلم‌نامه‌هایی نیز نوشت، از جمله در آنچه ‌انی آن‌ را به آن‌ها داد (۱۹۸۸) و ماه برقی (۱۹۹۲). روی نخستین زن هندی برندۀ جایزۀ بوکر است، اما کتاب او بحث‌هایی را درپی داشت. این اثر موضوع محاکمه‌ای در کرالا بود، که در آن نویسنده به متزلزل ساختن اصول اخلاقی عمومی متهم می‌شود. در این اثر او به تصویر روابط عاشقانه بین یک زن مسیحی و یک مرد هندوی مطرود پرداخته است. روی در اوت ۱۹۹۹ سخنگوی معترضان محیط‌زیست بود که برضد برنامه‌های دولت در ساخت سد سرور، بخشی از طرح درۀ نارمادا، مبارزه می‌کردند. این طرح، که تولید برق و آبیاری را فراهم می‌کرد، سبب آواره‌شدن ۳۰۰‌هزار نفر از مردمی بود که در درۀ رودِ نارمادا در هند غربی زندگی می‌کردند.

[2] - Arundhati Roy on Things that Can and Cannot Be Said: The Dismantling of the World as We Know It

[3] - استوارت هال (Stuart Hall  ۱۹۳۲ –۲۰۱۴) جامعه‌شناس، نظریه‌پرداز فرهنگی و فعال سیاسی مارکسیست بریتانیایی با تبار جامائیکایی، که به همراه ریچارد هاگارت و ریموند ویلیامز، به عنوان یکی از چهره‌های بنیانگذار مکتب فکری است که اکنون به عنوان مطالعات فرهنگی انگلستان یا مدرسه مطالعات فرهنگی بیرمنگام شناخته می‌شود.

[4] - John Cusack

[5] - Edward Snowden فاش کننده اسناد امریکایی در خصوص اقدامات آنها در دنیا

[6] - Daniel Ellsberg

[7] - The Satanic Verses کتاب مشهور سلمان رشدی که موجب شد حکم ارتداد وی صادر و مرگ او به جایزه گذاشته شود

[8] - Julian Assange یکی از افشا کنندگان اسرار

[9] - Clash of Civilisations نظریه ایی که توسط فوکویاما مطرح گردید و مقابل آن گفتگوی تمدن ها توسط سید محمد خاتمی رئیس جمهوری ایران در سازمان ملل اعلام شد که مورد استقبال جهانیان قرار گرفت و آن سال به عنوان سال گفتگوی تمدن ها نام گرفت. تا فریاد صلح طلبی ایرانیان به گوش جهانیان برسد

[10] - Democracy versus Darkness

[11] - Nupur Sharma  سخنگوی حزب بی.جی.پی که در پی سخنان خود در خصوص همسران پیامبر اسلام از سوی حزب اخراج گردید و فعالیت او به تعلیق درآمد

[12] - tan se sar juda” (separate the head from the body) متاسفانه در ادبیات مسلمانان تنها چیزی که در برابر مخالف به نظرشان می رسد بریدن سرش هست که این تصویری بسیار بد از مسلمانان در دنیا ترسیم کرده است.

[13] - Gauri Lankesh روزنامه نگار و فعال سیاسی اهل ایالت کارناتاکا در جنوب هند متولد 1962 که در سال 2017 ترور شد. در زمان ترور او فردی برجسته در انتقاد از گروه های راستگرای هندو بود که همین امر انگشت اتهام این ترور را به تروریست های وابسته به گروه های هندوی افراطی برد. او مخالف ملیگرایی هندوتوا بود که برای پاکسازی هند از اغیار فعال است.

[14]- Dr Narendra Dabholkar متولد 1945 نویسنده، فعال اجتماعی که در سال 2013 در شهر پونا ایالت مهاراشترا ترور شد.

[15]Govind Pansare سیاستمدار چپگرای هندی متولد 1933، یکی بهترین نویسندگان به زبان مراتی، از حزب کمونیست هند، در سال 2015 توسط جوخه های ترور توسط دو موتور سوار از طریق شلیک گلوله کشته شد.

[16]M.M. Kalburgi از نویسندگان زبان کانادا، زبان ایالت کارناتاکا متولد 1938 ، 

[17] - رواندا به عنوان کشوری که در آن کشتار عظیمی در مسایل نژادی و فاشیستی انجام شد مشهور است

[18] - به واقع این منطقه به کمربند هندویی که زبان فرهنگ هندو و هندی دارند مشهور است که به واسطه تمرکز هندویسم افراطی روی فقه عدم مصرف گوشت گاو کشتار آنان در این رابطه که کسانی که این حکم شرعی هندویی را نقض می کنند را مورد شکنجه و کشتار قرار می دهند، از این منطقه به عمد کمربند گاو خطاب می کند.

[19] - منظور روحانیت هندوست که جمعیت توده هندو را علیه دیگر پنداشته شده و اقلیت ها همواره در سخنرانی های تند و آتشین خود تحریک می کنند. آنان هر جرم آشکاری حتی نسل کشی قسمتی از جامعه را از تریبون های مذهبی خود فریاد می زنند و سیستم قضایی و امنیتی هند با آنها کاری ندارد و تحت یک نوع آپارتاید و مصونیت هر حرفی را می زنند و هر کاری را انجام می دهند و کسی از آنها بازخواست نمی کند و جرات این را ندارد.

[20] -  Hindu Hriday Samrat نارندرا مودی که اکنون در زمان سروزیری ایالت گجرات در سال 2002 موجب کشتار اقلیت مسلمان با حمایت اعضای دولت او گشت به قصاب گجرات مشهور بود، اما او اکنون به این عنوان در مقام نخست وزیری خطاب می شود. او از هندوهای افراطی است که نقش زیادی در به قدرت رسیدن حزب بی جی.پی در سال 2014 داشت، 

[21] - بنایی تاریخی از دوره اسلامی در دهلی که مراسم بزرگداشت روز ملی هر ساله در مقابل آن برگزار می شود

[22] - Dalit and Adivasi پایین ترین طبقه در بین جامعه طبقاتی هندو که طبق شرع مذهب هندویی نجس انگاشته شده و ارتباط با آنها ناپاکی می آورد و کفاره دارد، زیرا آنها در وجود خود ناپاکی هایی ذاتی دارند که به شما در خلال این ارتباط منتقل می شود.

[23] - Brahmin جامعه روحانیت هندو، که بالاترین طبقه در بین طبقات باستان هندو قرار دارند.

[24] - good sanskar’ (good upbringing)

[25] - the Central Bureau of Investigation یکی از سازمان های امنیتی هند وابسته به حاکمیت مرکزی هند.

[26] - the ‘Sangh Parivar’ مجمعی از گروه های هندوی افراطی که حول فلسفه هندوتوا و ملیگرایی هندویی تجمع یافته و اکنون شاخه سیاسی این گروه ها حزب بی.جی.پی قدرت را در این کشور در دست دارد.

[27] - Teesta Setalvad متولد 1962، فعال حقوق بشری و روزنامه نگار هندی، که در جریان پیگیری حقوق اقلیت مسلمان اقدام به فعالت کرد و طعمه نفوذ هندوهای افراطی در سازمان های امنیتی و سیاسی هند شد و به خاطر اقدامات خود توسط سازمان های ضد تروریسم دستگیر و در سال 2022 زندانی شد.

[28] - Citizens for Justice and Peace

[29] -  Elite Capture

[30] - the philosopher Olufemi O. Taiwo

[31] - Micro-Elite Capture

[32] - Macro-Elite Capture

[33] - PEN

[34] - Mike Davis

[35] - the Great Victorian Holocaust

[36] - yoga asana

[37] - Barbara Tuchman

[38] - The Guns of August

[39] - Timothy Snyder

[40] - de-Nazification

[41] - Alexander Dugin

[42]- Alexander Prokhanov

[43] - Ancient Rus

[44] - Volodymyr/Valdemar

[45] - the ancient Promised Land

[46] - the Nation-State of the Jewish people

[47] - the Rashtriya Swayamsevak Sangh (RSS)

[48] - Akhand Bharat یا Akhand Hindustan که مفهومی شامل کشورهای هند، پاکستان، افغانستان، بنگلادش، نپال، بوتان، سری لانکا، مالدیو و میانمار است که به عنوان یک ملت در نظر گرفته می شوند.

[49] - partial mobilisation

[50] - Karl K. Compton

[51] - MIT

[52] - William Westmoreland

[53] - Robert McNamara

[54] - Erroll Morris

[55] - he Fog of War

[56] - How much evil must we do in order to do good?

[57] - I think that is a very hard choice, but the price, we think, the price is worth it.

[58]- Order of the Garter

[59] - Third Worlders

[60] - Banana Republics

[61] - Oxfam

[62] - Gautam Adani

[63] - NDTV

[64] -‘happiness conferences

مقدمه مترجم (سایت یادداشت های بی مخاطب) :

مسلمانان به عنوان بزرگترین اقلیت مذهبی در هند، یکی از مظلوم ترین، و در عین حال به وسیع ترین چالش برای اهل سیاست، در جناح ملیگرای هندو تبدیل شده اند، سازمان آر.اس.اس و حزب حاکم بی.جی.پی در هند، به عنوان سردمداران تفکر یکدست ساز، و تمامیت خواه مذهبی و فرهنگی هندو، که خواهان پاکسازی خاک و جامعه فرهنگی و مذهبی این کشور، از "اغیار" (Others) بوده، و یکی از این اغیار، هندی هایی هستند که در اثر هجوم مذاهب وارداتی به سرزمین هند (اسلام، مسیحیت، یهود و...)، بدین ادیان گرویدند، که باید آنان را به "خانه" اصیل فکری خود، یعنی هندویسم، و فرهنگ خاص آن، بازگرداند!

در این روند ملیگرایی فاشیستی فرهنگی و مذهبی، مبارزه آشکاری بین اکثریت هندوی متعصب حاکم، و اقلیت غیر برخوردار مسلمان در هند، ده ها سال است که در صحنه سیاسی این کشور ادامه دارد، مبارزه ایی که باعث ظلم و تعدی به جان، مال و ناموس این اقلیت و البته دیگر اقلیت های از این دست شده، و قوانین شدیدی بر آنان تحمیل، حقوق آنان تضییع، و قدرت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی آنان مورد هجوم و تهدید و تحدید بی وقفه بوده، و هست،

در این روند، اما چند سالی است که موهان باگوات، حرکتی را برای نزدیکی به مسلمانان نیز آغاز کرده است، این حرکت ابهام برانگیز رئیس مخوف ترین سازمان فاشیستی زنده جهان، مورد مداقه اهل سیاست، و اجتماع در هند قرار گرفته، و چگونگی و اهداف آن را پیجویی کرده اند، مقاله زیر به ابعاد و اهداف این پدیده نوظهور، پرداخته و تا حدودی آن را روشن کرده است.

 

جویش BJP و RSS برای مسلمان قابل قبول

علی خان محمود آباد [1]

علاقه موهان باگوات [2] به این که چه کسی و چگونه تبدیل به یک "مسلمان قابل قبول" [3] می شود، گفتگوها را به این سمت می برد که آیا آر.اس.اس تغییر سیاست داده، یا اینکه، یک سیاست اتخاذ شده ناشی از شرایط زمانی است.

کارل لوگر [4] شهردار شهر وین بین سال های 1887 تا سال 1910 است، که به ساخت ساختمان ها مدرن در این شهر شناخته می شود. لوگرِ کاتولیک مذهب، در سخنرانی های سیاسی خود به روشنی از فراز های ضد یهودی سود می جست. اما ضدیت او با یهود، بومی، بی شیله پیله، منعطف بود، که در آلمان اینگونه ضدیت را gemütlich (راحت و در انواع قابل فهم) می گفتند. لذا این باغ پر تنوع، اغلب بعنوان وسیله ایی، باعث می شد که برغم این پیش داوری های سیاسی، حتی او را از داشتن دوستان یهودی هم باز ندارد. و وقتی در پیرامون این تفاوت اندیشه، و کردار مورد سوال واقع می شد، پاسخ لوگر این چنین بود که : "من تصمیم می گیرم که چه کسی یهودی است".

امروز جستجو برای یافتن "مسلمان قابل قبول" به یک گفتمان سیاسی، در سراسر دنیا تبدل شده است. چنین گفتمانی در چند سال گذشته، راهبرد احزاب مختلف سیاسی در هند نیز بوده و آنان را در این جهت به حرکت در آورده، و هدایت کرده است. از زمان روی کار آمدن در سال 2014، حزب بهاراتیا جاناتا (BJP) [5] و نیای ایدئولوژیک آن سازمان راشتریا سویام سواک سنگ (RSS) فعال بوده اند تا از موضعی که تمام مسلمانان را بعنوان مرتد در بدنه سیاسی هند دیده می شدند، جدا شده، و به دیدگاهی برسند که انواع خاصی از مسلمانان به خاطر فرهنگ شان بیشتر "هندی" تصور شوند.

اتفاقا، این شیوه نگاه به انواع خاصی از مسلمانان، همچنین بعنوان سوژه، به هدف حملات سخنوران درون فرقه ایی، توسط دیگر مسلمانان، که این گونه مسلمانان خاص را بعنوان واجدان و حاملان لایه های فرهنگ هندویی می بینند، قرار می گیرند، که باید از جامعه اصیل اسلامی تصفیه شده، و به کیش درست و معتبر اسلامی بازگشت دهند. بنابراین، بازگشت به خانه [6] ، یا تغییر مذهب، و بازگشت به هندویسم خود در کنار این تفکر اسلامی مطرح است، شیعیان و صوفیه، به خصوص، سوژه های گلچین شده ایی در بین مسلمانان، به خاطر اعتقادات خاص خود، هستند که بیشتر قابلیت پذیرش در "هندی بودن" [7] را دارند.

علاوه بر آن، تقسیم بندی وجوه "طبقاتی" [8] مسلمانان، نیز اکنون به کار گرفته می شود، تا این گونه بیان شود که اکثریت قابل توجهی از مسلمانان از بازماندگان مردم بومی هند هستند که به اسلام تغییر مذهب داده اند، و به بیان دیگر، در حقیقت "هندی بودن" آنان توسط اعقاب آنان که هندو بوده اند، تداوم می یابد. این تغییر سیاست از آر.اس.اس از ستیز خصومت آشکار با مسلمانان، به ارتباط گزینشی با آنان از سوی افراط گرایان هندو، در اثر ارتباطات بین المللی از یک سو، و بایسته ها و ضروریات داخلی نشات می گیرد.  

برای هشت سال گذشته، آر.اس.اس و بی.جی.پی به گسترش برنامه هایی اقدام کردند تا ارتباط با این جوامع اجتماعی و مذهبی را افزایش دهند. گروه آر.اس.اس قسمتی از تحرکات خود را از طریق سازمان های وابسته به خود دنبال کرد، از جمله گروه مسلم راشتریا مانچ (MRM) [9] گروهی که توسط رئیس سابق سازمان آر.اس.اس آقای کی.اس. سودارشان [10] با هدف تغییر و ترمیم چهره سازمان آر.اس.اس، که به صورت بنیادگرایانه یک تصویر خصومت آمیز و ستیزه جویانه با مسلمانان داشت، و با هدف نزدیکی بیشتر مسلمانان به هندوها بنیان نهاده شد. از آن زمان تاکنون، بی.جی.پی و آر.اس.اس سعی کرده اند که در مناسبت های مختلف، این پیام را بدهند که در حال فعالیتند، تا گفتگو با گروه خاصی از مسلمانان هند، را تشویق کنند، از جمله در این ارتباط می توان به برگزاری کنفرانس های بین المللی صوفی [11] اشاره کرد.

تازه ترین تلاشی که از سوی گروه آر.اس.اس انجام پذیرفت، سفر موهان باگوات رئیس سازمان آر.اس.اس به دهلی، و دیدار با عمر احمد الیاسی [12] ، در سالمرگ پدرش جمیل الیاسی [13] می باشد که به دلیل سفرش به اسراییل، و ملاقات با شیمون پرز [14] شهرت دارد. موهان باگوات در این دیدار از سوی کارگزار ارشد گروه آر.اس.اس و مسئول فعلی گروه MRM آقای ایندرش کومار [15] همراهی می شد.

وب سایت عمر الیاسی جوان، نشان می دهد که او وارث مباشر و ناظر بر سازمان ائمه جماعات تمام هند [16] است که "صدای مشروع نیم میلیون امام جماعات سراسر هند، که خود هدایت گر مذهبی و معنوی 210 میلیون مسلمان هندی هستند" را بر عهده دارد.

این دیدار خصوصی توسط روزنامه ها، به عنوان توسعه ارتباط آر.اس.اس با همه مسلمانان پوشش داده شد. دو روزنامه اصلی در عنوان مطالب خود نوشتند "رئیس آر.اس.اس برای توسعه ارتباط با مسلمانان با بدنه امامان ملاقات کرد" و "رئیس آر.اس.اس باگوات از مسجدی در دهلی دیدار کرد. ملاقات با رهبران مسلمانان"  مقاله دوم اشاره به ملاقات های دیگر باگوات دارد که با رهبران اسلامی داشته است، که به این مطلب در ادامه بر خواهم گشت.

اکنون، خوانندگان هر دو روزنامه هندوستان تایمز [17] و تایمز آو ایندیا [18] (که دو مقاله فوق را زده اند) در بهت وا نهاده خواهند شد که چگونه در خصوص این سر تیترهای مطبوعاتی تفکر کنند، آیا این توسعه ارتباط با مسلمانان مبنایی و اصیل است، در حالی که به طور دائم مسلمانان به خاطر سو استفاده از آنان، مورد سرزنش واقع می شوند. اصولا، دیدار از یک مسجد و حوزه علمیه مسلمانان، و ملاقات با امامان مشهور مساجد، نور امید خوبی را در زمانی می درخشاند، که جامعه جهانی به طور فزاینده ایی، عدم تحمل مذهبی را در هند، مورد سرزنش قرار داده است.

گرچه شاید همزمانی ملاقات با الیاسی و انتشار اخبار گفتگو با رهبران مسلمان توسط رئیس آر.اس.اس، با حمله به رهبران گروه جبهه پاپولار فرانت آو ایندیا [19] که در سطح کل هند انجام گرفت، همزمانی معنی داری نداشته باشند. اهمیت آن در این است که ملاقات با بزرگان اسلامی در حقیقیت یک ماه قبل از آن صورت گرفت.

ملاقات با چهار تن از مسلمانان ارشد – اس. وای . قریشی [20]، نجیب جانگ [21]، ضمیرالدین شاه [22]، سعید شروانی [23] و شاهد صدیقی [24] - به یک موضوع بحث برانگیز و نگران کننده تبدیل شد. آقای قریشی به صورت متفاوتی این پنج نفر را بعنوان یک گروه "ناهمگن" [25]، و وابسته به گروه بازنشستگان مسلمان ارزیابی کرد.

همچنین مقاله "چه خبر از دیدار موهان باگوات از حوزه علمیه به ما از آر.اس.اس بگویید" را بخوانید

یک کمیسر سابق انتخابات؛ یک ژنرال سابق، فرماندار ایالتی، معاون رئیس دانشگاه ملی اسلامی؛ یک ژنرال بازنشسته و معاون رئیس دانشگاه اسلامی علیگره؛ یک تاجر معروف؛ یک سیاستمدار و ستون نویس و ادیتور مطبوعاتی، به سختی می توانند به عنوان یک گروه ناهمگن تعریف شوند. جزئیات این ملاقات ها در ابهام ماند تا این که آقایان قریشی و جانگ در یک شو تلویزیونی توسط کاران تاپار [26] در رسانه وایر [27] حارضر شدند ، و بدنبال آن برای روزنامه ایندین اکسپرس [28] سرمقاله ایی در این رابطه نوشته شد.

اینجا، مطلب مهمی که در ارتباط با این توسعه ارتباط سازمان آر.اس.اس با مسلمانان باید عنوان داشت، این که این فرایند از قبل آغاز گردیده بود، مهمترین فراز این این حرکت بر می گردد به ملاقات موهان باگوات با مولانا ارشد مدنی رئیس جمعیت العلمای هند [29] و از اعضای اصلی جامعه رهبری مسلمانان هند است. بنابراین، سال های بعد از این دیدار را، با دو روند می توان تشخیص داد.

روند اول آنچه که هلال احمد از آن تحت عنوان مشروطه گرایی هندوتوا [30] یاد می کند. به بیان دیگر، بی.جی.پی و آر.اس.اس در حال قانون گذاری هندوتوا در جامعه هستند، تا مشترکا هم از جهتی از این ساختار بهره جسته، و هم از جهتی آن را جایگزین کنند.

 

بنابراین، از زمان آخرین ملاقات باگوات با جانگ در سال 2019 حکم قضایی مسجد بابری صادر شد، قانون اعطای شهروندی هند [31] تصویب شد و قانون ثبت ثبت ملی شهروندان [32] ابلاغ گردید. و البته، برداشتن ماده 370 قانون اساسی،  اعمال قانون جلوگیری از اقدامات غیر قانونی [33] و همچنین قانون سه طلاقه [34] که در اواخر تابستان تصویب شد.

و آخرین اقدام در این ردیف اقدامات، بحث برانگیز حق پوشش حجاب، بحث اختلافات در خصوص مسجد گیانواپی [35]و همچنین بحث اعمال قوانین یکسان مدنی [36] در برخی از ایالت های هند، همه نشان از این دارد که چگونه قوانین هندوتوا موجودیت خود را در جامعه یافته اند.

روند دوم که جاریست اینکه، دیگ اختلافات فرقه ایی همچنان توسط سیاستمداران حزب بی.جی.پی در سطح محلات، ایالات و مرکز جوشان نگه داشته می شود، چرا که بهره های انتخاباتی فراوانی از این جهت نصیب این حزب شود. لذا طبق همین سیاست و روند است که در دو سال گذشته شاهد فراخوان آنان بر بایکوت اقتصادی – اجتماعی مسلمانان و همچنینفراخوان آشکار آنان برای تجاوز و نسل کشی مسلمان بوده ایم. به صورت روشن باید گفت که، گرچه ارتباطاتی در سطوح بالا بین آر.اس.اس و بزرگان مسلمان وجود دارد، اما اعضای بی.جی.پی همچنان این خط انتخاباتی خود را ادامه می دهند تا از تحرکات ضد مسلمین، برای بهره برداری سیاسی انتخاباتی خود سود جویند.

هیات پنج نفره مسلمان حقایقی از جمله اینکه مسلمانان جهادی و پاکستانی نامیده می شوند را عنوان داشت، اما باگوات سوگنامه خود را متقابلا بیان داشت، که جمعیت مسلمانان به سرعت در هند در حال افزایش است، مسلمانان به احساسات هندو ها در خصوص تقدس گاو توجهی ندارند، و از کلمه کافر برای هندوها سود می جویند. این سخنان نشانگر آن است که قدرتمندان خود و جامعه متعلق به خود را قربانی اقدامات مسلمانان دانسته، و در عین حال از موضع روشن قدرت سخن می گویند.

مهمتر از آن، هیچکدام از موضوعات اساسی مطرح در بین جامعه مسلمانان شامل مهمترین آنها یعنی اعمال قوانین یکسان مدنی (UCC) و قانون اعطای شهروندی هند (CAA) در ملاقات و گفتگو با باگوات از سوی رهبران مسلمان مذکور مطرح نشده است، هر چند او سخن از نفوذ کم خود در صحنه سیاسی و عمل گفته است (به مصاحبه تاپار توجه کنید). در حقیقت، از سرفصل سخنان آقای قریشی به نظر می رسد که وی به این اعتقاد رسیده است که به رغم این حقیقت که قانون اساسی و ساختار همراه آن از سوی آر.اس.اس سو استفاده می شود تا جمهوری هندو [37] را شکل دهند، اما سخنان باگوات نشان از "تقدس قانون اساسی"  [38]هند در نزد او داشت.

در چنین اتمسفری، این مهم است که به خاطر آورد که بی.جی.پی و آر.اس.اس در جستجوی ساخت دیدگاه مورد نظر خود در بین جامعه مدنی مسلمانان هستند، کسانی را می خواهند که بیانگر سخن آنان باشند. یک سازمان تحت عنوان "مسلمانان هند برای توسعه و اصلاح" (IMPAR)  [39] هم اکنون در حال انجام مقدمات این حرکت است، و اخیرا اعضای هیات هایی از آنان در نشست های مختلف شرکت می کنند.

همچنان که دیده شده، یکی از بنیانگذاران IMPAR یکی از بنیانگذاران حزب صلح [40] در ایالت اتارپرادش است که از نزدیکان اهالی قدرتمند در حزب بی.جی.پی می باشد. اتفاقا این گروه اقدامات قابل توجهی در صحنه ایالت داشته، اما اعتبار آینده آنان، وابسته به این است که آیا به عنوان یک حرکت نیابتی و وابسته دیده شوند، یا خیر. در بیانیه مطبوعاتی دیدار باگوات، از این حرکت استقبال شده، و در عین حال از نخست وزیر خواسته شده است که فعالیت نیروهای فرقه گرا را کنترل کند. به بیان دیگر، افراد و سازمان هایی که با قدرت در ارتباط هستند، نیازمند این هستند که برچسب بدنام کننده ایی که به این گونه مسلمانان اطلاق می شود، که میخ کج حزب کنگره، و یا مسلمانان حکومتی [41] نامیده شوند، دور باشند.

سخنان باگوات در این نشست - و به دنبال آن در شیلونگ – که تمام هندی ها هندو هستند بازتابی از همان سخن لوگر است که در وین برای یهودیان عنوان داشت. هیات از بیان این عنوان مقاومت داشت، و به جای آن از واژه مجاور و نزدیک آن یعنی بهاراتیا مسلم [42] سود جست.

اینکه که چه کسی و چه چیزی، به در اندیشه باگوات بعنوان مسلمان قابل قبول مد نظر است و آیا آر.اس.اس سیاست خود را تغییر داده، یا این که به مقتضای زمان چنین رویکردی را اتخاذ کرده است مشخص نیست.

 

[1] - نویسنده مقاله The BJP-RSS's Quest for the 'Acceptable Muslim'  آقای علیخان محمود آباد (Ali Khan Mahmudabad ) از اساتید دانشگاه آشوکا، و نویسنده مقالات مطبوعاتی به زبان های اردو و انگلیسی هستند، ایشان نویسنده کتاب ( Poetry of Belonging: Muslim Imaginings of India 1850-1950 (OUP)) و از اعضای حزب سماج وادی (Samajwadi) با آدرس توئیتری (@mahmudabad).

[2] - Mohan Bhagwat رهبر کنونی سازمان وسیع و قدرتمند آر.اس.اس که در واقع پایه و ایدئولوگ هندوئیسم افراطی و تفکر هندوتوا است که خواهان هند بعنوان سرزمینی پاک و خالص برای هندوئیسم و هندوهاست و لذا در صدد پاکسازی و تضمین چنین سرزمین برای هندوها می باشد.

[3] -  acceptable Muslim

[4] - Karl Lueger

[5] - بهاراتیا جاناتا یا حزب مردم هند که در واقع شاخه سیاسی هندوئیسم افراطی هند می باشد و در مقابل حزب کنگره و احزاب سکولار قرار می گیرد که خواهان کثرتگرایی، دمکراسی، سوسیالیسم و رواداری مذهبی و زبانی و نژادی در کشورند، قرار می گیرد.

[6] - ghar-wapsi کلمه ایی هندی به معنی بازگشت به خانه، که حکایت بازگشت هندی هایی است که توسط ادیان خارج از فرهنگ هندی مثل اسلام و مسیحیت از ادیان هندی جدا شده و به این ادیان پیوسته اند که باید به دین باستان خود باز گردند.

[7] - Hinduness یا هندو بودن واژه ایی که در تفکر هندوتوا مطرح است که معتقد است هند سرزمین پاک هندوهاست و باید مهاجمان به این فرهنگ و دین از جمله مسلمانان و... به دین و آبا و اجدادی و فرهنگ اصیل هندی بازگشت کنند. ملیگرایی هندویی که توسط حزب بی.جی.پی و سازمان آر.اس.اس دنبال می شود.

[8] - caste سیسم کاستی یا طبقاتی هندویی باستان که از بالاترین طبقه یعنی برهمن ها و ساختار روحانی مذهبی آغاز می شود و تا دون پایه ترین طبقات یعنی نجس ها  (دالیت ها و...)که نحس و نجس بوده و باید از آنان دوری کرد، ادامه می یابد این سیستم طبقاتی که اکنون طبق قانون اساسی هند ممنوع است در حال بازیابی خود در تفکر هندویسم افراطی می باشد.

[9] - the Muslim  Rashtriya Manch (MRM). گروهی ساخته و پرداخته گروه آر.اس.اس که سیاست ارتباطی این سازمان را در ارتباط گیری با برخی مسلمانان دنبال می کند.

[10] - K.S. Sudarshan

[11] - international Sufi conferences

[12] - Umer Ahmed Ilyasi پدرش جمیل الیاسی چهره و تفکری متفاوت از دیگر روحانیت هند داشت و لذا به رغم نظر بسیاری از مسلمان هند، معتقد به نوعی مدارا بود و به تنش زدایی معتقد بود لذا به اسراییل هم سفر کرد و با سران این کشور دیدار کرد که واکنش هایی در جامعه مسلمان هند برانگیخت

[13] - Jameel Ilyasi

[14] - Shimon Peres رئیس جمهور اسبق اسراییل

[15] - Indresh Kumar

[16] - All India Imam Organisation  در هند گروه های زیادی هستند که نام های بزرگی دارند ولی در افراد شمولیت یافته در این گروه ها بسیار اندک است اگرچه این سازمان از تمام ائمه جماعات هند سخن گفته می شود، ولی افراد تحت سیطره و طرفدار این گروه بسیار اندکند

[17] - Hindustan Times

[18] - Times of India

[19] - Popular Front of India (PFI) گروهی واکنشی به اقدامات شبهه میلیشایی و نظامی گروه های تحت کنترل هندوتوا است که از سوی دولت هند ممنوع اعلام شده است رهبران این گروه عبارتند از اوما عبدالاسلام، ای.ام عبدالرحیم، انیس احمد می توان اشاره کرد. http://www.popularfrontindia.org/ ارگان این گروه می باشد.

[20] - S.Y. Quraishi

[21] - Najeeb Jung

[22] - Zameeruddin Shah

[23] - Saeed Shervani

[24] - Shahid Siddiqui

[25] - motley

[26] - Karan Thapar

[27] - The Wire

[28] - Indian Express

[29] - Jamiat Ulama-e Hind از گروه های مهم اسلامی که دارای حوزه علمیه بزرگی در شمال هند است و در بحث های سیاسی نیز مرجعیت دارند.

[30] - Hindutva constitutionalism فلسفه هندوتوا بر ملیگرایی هندویی استوار است که از سوی رهبران پایه گذار گروه RSS مورد تاکید قرار دارد این فلسفه بر هند به عنوان سرزمین هندوها، و تقدس آن تاکید دارد و خواهان پاکسازی آن از اغیار می باشد، آنان نازیسم در اروپا و صهیونیسم در آسیا را مصداق پیروی برای این بینش دیده و نزدیکی های فکری و عملی با آنان احساس می کنند.

[31] - the Citizenship Amendment Bill قانونی که به درگیری های بسیار در بیش از یک سال گذشته در هند انجامید و مسلمانان زیادی به این قانون اعتراض کردند، که در این قانون حزب بی.جی.پی از دادن شهروندی به تمام افرادی که از کشورهای همسایه به هند مهاجرت کرده اند تن داد، مگر کسانی که مسلمان هستند و به این ترتیب دادن شهروندی به مسلمانان ممنوع گردد.

[32] - National Register of Citizens در این قانون نیز بحث های مذهبی لحاظ شد و به ضرر مسلمانان این قانون رقم زده شد.

[33] - Unlawful Activities (Prevention) Act  قانونی که به مقامات امنیتی و پلیس هند امکان می دهد تا به دستگیری و زندانی کردن افراد بدون طی تشریفات قضایی اقدام کنند و این نیز به ضرر و مورد سو استفاده مقامات امنیتی و پلیس برای تهدید و تحدید مسلمانان و اقلیت ها منجر شد

[34] - Triple Talaq bill گرچه قوانین حاکم بر اقلیت مسلمان در هند از سوی سازوکار قانونی تحت عنوان all India Muslim personal law board تنظیم می شود ولی دولت هند قانون سه طلاقه کردن زنان را ضد انسانی دانسته ودر این مورد دخالت کرده است.

[35] - Gyanvapi mosque نام مسجدی در هند که اخیرا هندوها در خصوص آن ادعا کرده و مثل مسجد بابری در حال اقدامند تا آن را نیز از آن خود کنند.

[36] - Uniform Civil Code هندوهای افراطی معتقدند که سازوکار قانونی حاکم بر احکام مدنی خاص اقلیت ها نباید وجود داشته باشد و باید همه برابر قانون مساوی باشند لذا به جای سازوکارهایی مثل all India Muslim personal law board و... که قوانین خاص برای اقلیت ها تعیین می کنند خواهان تسری قوانین کلی هند بر تمام جوامع داشته و لذا قانون یکسان مدنی برای همه را تجویز می کنند.

[37] - Hindu Rashtra جمهوری هندو در مقابل دیگر هم نام های آن در دنیای معاصر از جمله جمهوری اسلامی، جمهوری یهود و.... به عنوان یک هدف برای راستگرایان هندو مد نظر است.

[38] -"Constitution was sacrosanct" قانون اساسی هند یک قانون سکولار، پلورال، سوسیال دمکرات است که در بخش سکولار و تکثرگرای آن در تناقض با ایده آر.اس. اس است و اقداماتی برای تغییرات در قانون اساسی انجام داده است که از جمله آن همین بحث قانون یکسان مدنی برای تمام هندی هاست و...

[39]-  Indian Muslims for Progress and Reform (IMPAR)

[40] - Peace Party

[41] - sarkari (official) Muslims  روحانی حکومتی اشاره به دست نشانده بودن و... دارد

[42] - ‘Bhartiya Muslim’  هندوهای افراطی کلمه هند را یک واژه نادرست برای کشور خود تلقی کرده و از واژه بهارات به جای آن استفاده می کنند.

مقدمه مترجم (سایت یادداشت های بی مخاطب) :

درس هایی که از انقلاب هند می توان آموخت، برای ایرانیان بسیارند، چرا که ایران و هند دو انقلاب را در یک منطقه با اهداف نسبتا مشترک، و البته با کمی تفاوت ایجاد کردند؛ مثلا با این تفاوت که انقلاب مردم هند در سال 1326 به پیروزی رسید، و انقلاب مردم ایران در 1357 خورشیدی، لذا ایرانیان می توانند با نگاهی به نقاط ضعف و قوت انقلاب، و انقلابیون هند، که اکنون در 75 مین سالگرد پیروزی خود قرار دارند، و بیش از 31 سال از ما جلوترند، با توجه به انحرافات حادث شده در انقلاب هند، از تجربیات آنان سود جسته، و اگر فرصت و قدرتی یابند، انحرافات آتی را، از انقلاب خود دور کنند، انحرافات عمومی که برای هر انقلابی ممکن است حادث شود و کافیست انقلابیون از تعصب گروهی و جناحی خود خارج شوند، و واقعیت انحرافات آن را ببیند، آن گاه برای حل آن حرکت خواهند کرد.

هندی ها نیز همچون ما بعد از پیروزی، با ترور، انحراف، چند دستگی، جابجایی قدرت، افراط و قلب مفاهیم و آرمان ها مواجه بوده و هستند، و هر دو انقلاب، رهبری کاریزماتیک داشته، و افرادی به سان جواهر لعل نهرو، در جریان انقلاب ما هم بودند، که عده ایی در صدد پاک کردن نقش بی بدیل آنان، به همراه خانواده، تفکر، زندگی و... آنان از صفحه انقلاب ایران، هستند.

مقاله ایی که می آید در اوج حاکمیت افراط گریان مذهبی و راستگرایان هندوتوا، به رهبری حزب BJP ، که شاخه سیاسی افراط گرایان است، نوشته شده است، و نویسنده آگاه و شجاع هندی، به زندگی نهرو و راهکارهای رقبایش برای حذف او می پردازد، که چگونه او را مخل آسایش فرهنگی، و فکری و عمل خود دیده در صدد حذف او، از صفحه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و... هند می باشند.

چرا RSS نمی تواند تنفر علیه جواهر لعل نهرو ایجاد کند، نهرو و ارتباطش با مردم هند

 نهرو یک مدرنیست [1] بود که در سنت هند ریشه داشت و مستقیم با ایده و نظریه هندوتوا [2] در تضاد بود، این را هیچ کسی بهتر از ایدئولوگ های نظریه پرداز هندوتوا نمی دانند.

نخست وزیر هند، جواهر لعل نهرو در حال سخنرانی بعد از استقلال هند در سال 1947 در پارلمان هند.

عکس برگرفته از آرشیو تاریخ جهان.

نویسنده : پوروشاتم آگاروال [3]

27/مردادماه/1401 (18 آگوست 2022)

همچنان که کشور پرچم یادبود هفتاد و پنجمین سالگرد استقلال هند را به تکان در آورده است، این زمانی است که باید برآوردی هم داشته باشیم. بنیانگذاران هند چه کردند، و شهروندان هند چه خواب و آروزهایی داشتند، چگونه هند گذر کرد و آنرا به انجام رساند، چالش ها و موفقیت ها چه بوده است؟

گزارشگران و تهیه کنندگان رسانه "وایر" داستان هایی را از این دوره زمانی فراهم کرده، زخم ها، و امید هندی ها تهیه، همچنین این که در زندگی خصوصی، فرهنگی، اقتصادی و علمی چه دیده اند. چگونه هند مدرن بر این زخم ها فائق آمد، این پرچم چه آوردی داشته است؟ چگونه ادبیات و سینما، زخم تقسیم هند (به مسلمان و هندو و در نهایت دو کشور هند و پاکستان) را التیام بخشیدند؟

طراحی : پریپلب چاکرابارتی [4]

"سازمان خدمتگزاران داوطب ملی" (RSS) [5] خود را به عنوان یک سازمان "فرهنگی" می داند، و این ادعا از این نظر درست است که هدف آن سازمان بر تغییر تمام موارد برای "هندی بودن" [6] استوار است، و این سازمان با تمام فعالیت های خصوصی و عمومی خود را در کشور مرتبط کرده است. اما واژه "فرهنگی" مد نظر گروه RSS اشاره به یک واقعیت پویا ندارد، که تجربه روزانه عموم مردم را انرژی بخشیده، و یک نقطه نظر خلاق در هند ایجاد کند.

برای گروه RSS واژه فرهنگی که آنرا برای خود به کار می برند، به معنی خطابه و لفاظی هایی تنفر برانگیزاننده و خشونت واقعی، و یک سیستم مخفی و پوشش دهند به این درگیری و ظلم و تعدی ها، از طریق طفره رفتن و اختفا می باشد. همچنین انکار و نادیده انگاشتن، تکثر بنیادی در تجربه فرهنگی و شخصیت هندی هاست. در سوی مقابل RSS، طرفداران "جنبش ملی استقلال هند" [7] قرار دارند، که این تکثر بنیادی را در فرایند گفتگوها و بالا و پایین های خاصِ چنین حرکت های تاریخی، در تجربه فرهنگی و شخصیت هندی ها دیده، و آنرا به رسمیت شناختند، بنابراین شعار "وحدت در عین کثرت" [8] را، با همین واقعیت اجتماعی است که سر داده اند.  

به رقم تمام آنچه گفته شد، برای تحقق ملیگرایی هندی و یا "هندو بودن"، ملی گرایی آر.اس.اس، تمام، روش ملیگرایی راست گرایانه را از غرب برگزید. تعریف و تمجید از "خالص سازی صحنه زندگی ملی" [9] از اغیار، مطابق شعار و روش نازی های آلمان [10] در سخنان آنان موجود است. در کتاب "ما، همسایگی تعریف شده ما" (در سال 1938 این مطلب به نام ام. اس. گولوالکار [11] چاپ شد، کمی بعد توسط انتشارات آن، این مطلب تکذیب گردید) که به رغم این تکذیبیه، انعکاس آن مطلب را براحتی می توان در سخنان غیر رسمی روزانه هر کادر RSS و طرفدارانش به خوبی دید. تجلیل و تمجید از قتل و عقوبت (اقلیت ها و سوژه های اعتقادی این گروه) به شیوه اوباش و اراذل، و انجام دیگر جرم های شنیع و شریرانه و تنفر انگیز که در مقابل آن چیزی نیست، را می توان دید، و این اقدامات در حال انجام است.

به رغم این گروه آر.اس.اس، خوشبختانه مطالب کتاب دیگر گولوالکار "خوشه ایی از افکار" [12] (متعلق به سال 1966) را تکذیب نمی کند. در بخش دوازدهم این کتاب "تهدیدات داخلی" کشور لیست شده است؛ و در این تهدیدات، مسلمانان، مسیحیان و جوامع کوچک ردیف شده اند. مطلب خیلی جالبی غیر مستقیم در اینجا عنوان شده، که گروه های مذهبی – مسلمانان و مسیحیان – با هم کلوپی را با دیگر جوامع کوچک، ساخته اند، و یک سرفصل ایدئولوژیکی ایجاد کرده اند. به رغم این ها، هیچکس در بدو تولد کمونیست و یا هر یک از این تعلق های سیاسی، دیگر نیست؛ شما باید این اعتقادات را اتخاذ کنید، یا خود از آن خارج شوید.

در اندیشه گولوالکار مسلمانان و مسیحیان می توانند به یک تهدید داخلی برای ملت هندو تبدیل شوند، مگر این که آنها به تمامی دین شان را رها کنند، و به اصل خویش هندو بودن بازگردند. چنین ایده ایی در اندیشه وی.دی.سوارکار [13] قرار دارد که فقط چنین افرادی اند (که اعتقاد خود را ترک کرده اند) که می توانند قسمتی از "ملت" [14] هندو را تشکیل دهند، و صاحب سرزمین های مقدس، در کشور هند، باشند. خوشبختانه برای افراد معتقد به تفکر تیپ گونه هندوتوای ساکن در ایالات متحده، هنوز این ایده، چنان صورت زمینی و عینی به خود نگرفته است، تا در اینجا نیز هندوها را برای گرفتن سرزمین های مقدس خود، در اعماق سرزمین هودستن و یا کلورادو [15] امریکا، به جای مناطق گنگا و گوداواری [16] در هند به خیزش طلب کنند.

فرمول "یک ملت – یک مذهب" [17] نه تنها در ایدئولوژی آنها نفوذ و گسترش یافته (شما اگر جهان بینی ایی، غیر از آنچه آر.اس.اس معتقد است را اتخاذ نمایی، در فرهنگ کنونی گفتاری آنها، یک تهدید هستی، یا یک عنصر "ضد ملی")، بلکه در تمام اعمال روزانه و غذا و زبان گفتاری آنان جاری است. ایده ایی که یک نوع یکسان سازی و یکپارچگی تایید شده توسط گروه آر.اس.اس را از بالا، بر تمام شقوق و جنبه های زندگی انسان هندی دیکته می کند. "یک ملت - یک انتخاب" [18] نیز آخرین مورد، از این سری تحمیلات این نوع ایده ها است. تعجب بر انگیز نمی تواند باشد، که طبق اصول سازمانی گروه آر.اس.اس، ایده "پیروی از یک رهبر، بدون چون چرا" [19] مطرح، و حرکت جامعه "تحت ساختار راهبری یک راننده" برای جامعه اتخاذ و تعیین می گردد.

حتی مینیمم منطق ارایه شده توسط آنها، منجر به خاموشی نور ساطع شده ای می شود که از ایده های باطل گروه آر.اس.اس در تاریخ هند مانده است، و تصویر سازی از یک کابوس، ناشی از پیاده شدن ایده آنان در آینده را نشان خواهد داد. در راستای خاموش کردن اشعه نور منطق، در کتاب "خوشه هایی از افکار" و دیگر نوشته های "اهل تفکر" [20] و ایدئولوگ های گروه آر.اس.اس، تاکید زیادی روی "احساسات" [21] شده است. به عنوان یک بخش از حقیقت، رفع اتهام خشونت کلامی و فیزیکی به نام اعتقادات مذهبی یا احساسات ملی است، که بخشی از شیوه به تحرک در آورنده، و شیوه عمل چنین گروه هایی در کل جهان است، مثل تهاجمی که ناشی از تنفر از زن و زن گریزی در ذهن آنها وجود دارد – که زنان باید در محدودیت های خود بمانند، و اگر این نکنند، باید به این امر کشانده و مجبور شوند. این نوع روانشناسی رفتاری را در مطالب غول های راستگرایان، فعال در رسانه های فضای مجازی می توان دید، که از این شبکه های اجتماعی برای یاد دادن "درس های ضروری" به زنان سو استفاده می کنند.

نهضت ملی هند [22] (با تمام در بر گیرندگان و اعضای آن) با تاکید بر این اساس و اصول به حرکت در آمد که این تمدن (با وجوهی که نهرو به صورت پایداری بر آن پای می فشرد) باستانی و "دامنه دار"، باید با تمام تنوع و تکثرش به فاز و دوران یک "ملت مدرن" منتقل شوند. گلوالکار با این اظهارات تمسخر آمیز در کتاب "خوشه ایی از تفکرات" خود، "واکنشی بودن" [23] ملیگرایی هند را رد کرد، و ایده امپریالیسم گونه اش که به عنوان یک خطر عمومی برای هند است را نادیده گرفت :

"تئوری های ملیگرایی سرزمینی و موضوع خطر مشترک و عمومی، که پلتفرم منظور ما از ملت را تشکیل می دهند، ما را از مزایا و حس مثبت ملت هندو بودن [24] محروم کرده است، و بسیاری ، تقریبا همه ی نهضت های رهایی بخش [25] ما را به نهضت های ضد بریتانیا [26] تبدیل کرده است،  و ضدیت با بریتانیا [27] با میهن پرستی و ملیگرایی برابر شده بود. این دیدگاه واکنشی، اثرات مخربی به تمام پروژه تلاش آزادی خواهانه مردم هند داشت، همچنین بر رهبران و مردم معمولی شرکت کننده در این نهضت نیز این اثر مخرب را بر جای گذاشته است."

ایده ملت هندو، عرضه شده توسط گروه آر.اس.اس، بر پایه چالش خشونت بار با ایده هند شمولیت گرا [28] و دمکراتیک استوار است، و نهرو حقیقتا از این چالش و درگیری مطلع و آگاه بود. در مخالفت و مقابله با یک ایده ی غیر منطقی و بی اساس و بدون پشتوانه تاریخی که در تفکر آر.اس.اس از فرهنگ و تاریخ هند قرار داشت، به مقابله برخاست؛ و همین تفکر خطرناک، نهرو را بر آن داشت تا روی یک خط تداوم و پیوستگی تاکید و تشویق نماید. تاکید روی تصویر مشهور و رایجی از هند، که هند را به عنوان سرزمینی که از یک "اقیانوسی از انسانیت" [29]  ساخته شده است، معرفی می کرد، نهرو ترجیح می داد تا روی کاراکتر و شخصیت هند به عنوان یک شخصیت پیچیده و مرموز [30] ایستاده، و همچنان که در کتاب "کشف هند" [31]  نوشت "برخی از نوشته های باستانی، که بر آن لایه بر لایه از افکار، و لایه بر لایه از خیال محاط و احاطه شده اند، و هنوز لایه گذشته به صورت کامل مخفی و پوشیده نگردیده است".  

هند، دهلی نو، بانگی کلونی، دوم اکتبر 1946

گاندی در حال سخن گفتن با جواهر لعل نهرو، در هفتاد و هفتمین سالروز تولدش

در اقیانوس هیچ اثری از هیچ رودخانه ایی باقی نمی ماند؛ در تصویر نهرو، از یک نوشته باستانی، هر یک از خطوط، نشان از نشانه های هویت آن را در خود دارد. چگونه ایده هند (در واقع، حتی ایده منتهی به سنت هندویسم)، می تواند همچنان مدعی قابل اتکا بودن باشد، در حالی که آنچه توسط اسلام و همچنین غرب در هند ساخته و پرداخته شده است، را منکر می شود؟

مثل یک "نگاره باستانی" [32] ، کتاب "کشف هند" به عنوان یک تصویر از تلاش های مادام العمر نهرو را در خود دارد، که نقاط ضعف و قوت فرهنگ هند را در آن، بیان می دارد. در واقع او سعی بر مدرنیزاسیون هند نمود، اما نه به صورتی که به "غربی سازی" [33] هند منجر گردد، همچنان که ملیگرایان هندو، و حتی بعضی از پیروان مهاتما گاندی و لیبرال ها، او را متهم می کنند.

ایده مدرنیزاسیون نهرو، تنها ارتقا دهنده و "توسعه محور" نبود، بلکه علاوه بر توسعه [34] هند، به دنبال تشکیل یک جامعه انسانی [35] نیز بود. ایده نهرو در خصوص هند، تنها به هارمونی و تناسب فرقه ایی [36] نمی اندیشید، بلکه بر حسب سخنرانی او در کسوت رئیس حزب کنگره در سال 1929 که در لاهور (پاکستان کنونی) ایراد گردید، فراتر، از کسب و ایجاد تغییرات در قلمرو اقتصاد، و جنبه های اجتماعی و سیاسی را شامل می شد؛ بلکه او تاکید داشت که همچون تغییراتی را باید "فقط بر حسب ایده و تراوشات مغزی مردم هندی ها باشد".  

نهرو به صورت پایدار و پشت سر هم به مردم هند گوشزد می کرد که، در سیاست هند، فرقه گرایی در هر شکلی که خود را ظاهر کند، به مقابله با تغییر اجتماعی به سوی یک جامعه عدل و انسانی، خواهد برخاست. او از نتایج فرقه گرایی هندو مطلع بود، همچنان که در کتاب "یک اتو بیوگرافی" [37] نوشت : "سازمان های مسلمان خود را نشان داده اند، که مقداری بیش از معمول، فرقه ایی هستند، و این موضوع بر همه روشن است. اما فرقه گرایی سازمان هندو مهاسابها [38] به این اندازه آشکار نیست، و فرقه گرایی آنها در لباس مبدل یک منطق ملیگرایی نهفته و وجه مخفی دارد".

نهرو به صورت عمیقی "بحران روح جامعه هندی ها" را منعکس می کرد، بر کتاب شاعر مشهور هندی رامداری سینگ دینکار [39] تحت عنوان "چهار دوره از فرهنگ" [40] نهرو مقدمه ایی در سال 1955 نوشت که بخشی از آن اینگونه گفت:

"ما در زمانی توسعه یافتیم که بالاترین سطح تحمل و مدارا را داشتیم، و تنوعی از افکار و نظرات را تجربه کردیم و در همان زمان کمترین رفتار در شکل اجتماعی را شاهد بودیم. این شکاف شخصیتی ما را تشویق کرده است، و حتی اکنون نیز علیه این وضعیت تلاش می کنیم. ما از شکست های خود چشم پوشی کرده آنرا به کمبود سنت و عادت ها نسبت داده، و به افکار بلند، به ارث رسیده از پیشینیان خود رفرنس می دهیم، و تا زمانی که این را حل نکنیم، یک درگیری، ضرورتا بین این دو وجود دارد، ما به داشتن این شکاف شخصیتی (ضعف بی عملی خود را به عادات و سنت منتسب کنیم، و در همان حال مفتخر به افکار بلند پیشینیان باشیم) ادامه خواهیم داد".

چنین اظهارات آشکار و روشنی، از زبان یک رهبر شاخص، در زمان ما که احساسات جریحه دار می شود، می تواند برایش به لحاظ سیاسی فاجعه بار باشد. اما نهرو اطمینان مردم خود را از طریق صداقت و همراهی و علم و فهم خود کسب کرده بود. او هرگز نارضایتی و عدم خیال آسوده خود را از اشکال بروز"مذهب سازمان یافته" مخفی نمی کرد، اما به نقش مثبت مذهب در زندگی انسانی اذعان داشت. در کتاب "کشف هند"، جواهر لعل نهرو می نویسد :

"خود را ناتوان از تفکر در خصوص الهه و یا خدا و هر گونه قدرت متعالی ناشناخه، پیچیده شده در واژه های انسان نمایانه یافتم ... هر گونه ایده خدایان این چنینی برایم خیلی عجیب و غریب، ناقص و ناجور به نظر می رسد ... من به سوی فلسفه وحدت خدا (ادویتا) [41] آنچه در تفکر ودانتا [42] آمده است، جذب شده ام. چیزی شبیه ضرورت رویکرد وابسته به اخلاق به زندگی، مرا به خود شدیدا جذب می کند".

در یک تبادل نظر با آر.ک. کارانجیا [43] در سال 1960، نهرو تاکید کرد که "نیاز برای یافتن یک پاسخ، به احساس تهی شدگی معنوی،[44] تمدن فن آورانه [45] ما را با خود روبرو کرده است". که این مطلب در کتاب "ذهن آقای نهرو" [46] آورده شد.

اما به رغم احساس و دیدن این نقص تهی شدگی معنوی، نهرو، راه خروج از این تهی شدگی معنوی را، گذر از آموزه های یک آسرام [47]  نمی دانست و نمی دیدید، که عناوین حضرت، حضرت [48] و یا استاد و معلم روحانی (سادوگرو) [49] و... را با خود یدک می کشند. او در جستجوی راهی برای رفع این تهی شدگی معنوی، از میان هنر خلاق، و تامل و اندیشه و تفکر می جست.

رویکرد تفکری نهرو به مذهب و معنویت، به صورت زیبایی با مذهب هندو در تناسب و هماهنگی بود. چرا که هندویسم هم به سان نهرو، تاکید و اصراری بر یکدستی متحد الشکل بودن اعتقاد [50] افراد جامعه نداشت، و ایجاد یک اعتقاد یکدست برای همه در برنامه خود ندارد. هر فرد هندو (البته به جز هندوهای از نوع معتقدین به تفکر هندوتوا) اعتبار و درستی "تقدیر و تشویق فلسفه اعتقاد به وحدت خدا (با یکتاپرستی و توحید نباید اشتباه گرفت) و تاکید او بر رویکرد اخلاقی به زندگی" را در تفکر نهرو خواهد دید. نهرو به لحاظ فرهنگی بی رگ و ریشه نبود، در حقیقت او آنقدر ریشه دار بود، که هرگز نیازی نبود در این لباس فرهنگ ریشه دار خود، برای گفتار آستین بالا بزند.

آر.اس.اس سعی کرده از گاندی [51] ، پاتیل [52] ، شاستری [53] ، سوبهاش بوس [54] ، باگات سینگ [55]، تاگور [56]، حتی آمبدکار [57] تمجید و تعریف کند، اما از نهرو هرگز. به این دلیل که نهرو – مدرنیسم گرایی است که مدرنیسم او در سنت هند ریشه دارد – دقیقا علیه دیدگاه و ایدئولوژی هندوتوا است، و هیچ کسی بهتر از ایدئولوگ های هندوتوا از این امر آگاه نیست.

آنها به واقع کاملا از نهرو متنفرند، چرا که او اعتماد، احترام و اعتقاد مردم را به سختی کسب کرد، بدون این که دیگ خود را با سو استفاده از احساسات این مردم بپزد. اهالی دیدگاه هندوتوا از او می ترسند، این نیز همچنین، به دلیل این است که نهرو می تواند با مردم هند ارتباط مناسب بگیرد، بدون این که از احادیث و فراز های مذهبی برای این ارتباط سو استفاده کند. نهرو می تواند وقتی لازم ببیند، از مردم خود انتقاد کند، او اعتقاد مردم هند به خود را، فقط با تعریف و تمجید از آنان، به سمت خود، کسب نکرده است، تا با یک خصوصیت واکنشی به آنان نزدیک شود؛

نهرو به وسیله تلاش های خود، سعی کرد مردم خود را به سوی روشنایی و بیداری هدایت کند، این باعث اعتقاد مردمش به او گردید. او فقط نماینده مردم در دولت نبود، بلکه او یک رهبر درست کردار و واقعی بود. این همان ترس است که افراد نامناسب را به این سمت هدایت می کند که نه تنها در بخش دولتی (نمایندگان هندوتوا در دولت و..) بلکه مواجب بگیران آنان در بخش رسانه نیز، سعی کنند خاطره نهرو را از جامعه انقلاب کرده هند پاک کنند (از طریق سانسور او تفکراتش، و مبارزه با ایده و برنامه هایش). 

و به دلایل پیش گفته است که نه هیچ دروغی بدان اندازه است، و نه هیچ پایین کشیدنی توسط آنان به اندازه ایی قدرت دارد که نهرو را از معنی خود در جامعه هند خارج کند. اما از زندگی خانوادگی او گرفته، تا عادات خوردن او، تا تراژدی های به وجود آمده در شخصی اش، هر چیزی، مستمسکی برای گروه آر.اس.اس است و  یا پروژه ایی، تا نهرو را ویران کنند.

[1] - Moderniser مدرنیته همیشه در مقابل سنت قرار داده می شود، اما جواهر لعل نهرو، سیاستمدار و انقلابی بزرگ هندی، با تکیه و لحاظ اصول سنت هند فرهنگ و اجتماع هند، در تئوری اداره کشور خود، قصد داشت تا هند را طوری وارد دوره مدرن نماید، که کمترین ضایعات را داشته، لذا او با شناخت خوبی از نقاط ضعف و قوت هندی ها، داشت، با تکیه بر این شناخت و با استفاده از میراث تجربه بشری، که بر لزوم تکثرگرایی، سکولاریسم، دمکراسی و سوسیالیسم در جامعه هند تاکید دارد، و لازمه ایجاد جامعه ایی امن، و توسعه یافته برای همه اقشار مختلف جامعه را متذکر گردید، و این اصول را در قانون اساسی و اصول اداره جامعه خود وارد کرد، تا جامعه فقیر و پاره پاره شده، و زخم خورده باقی مانده از دوره استعمار را وارد یک دوره مدرن و توسعه یافتگی، با حفظ اصول انسانی و اخلاقی سنت خود نماید. ایده های منحصر به فرد جواهر لعل نهرو، که به عنوان تفکر نهرویسم، در شیوه اداره هند مشهور است، مورد تنفر سنت گرایان، راستگرای مذهبی و افراط گرایان هندو بوده، و برای زدودن نهرویسم، و از جمله نتایج آن از جامعه هند، و بازگشت دادن آن به عصر سنت های هندو، و جامعه طبقاتی و... کوشش می کنند. که از نتایج آن حاکمیت برهمنیسم، احیا نظام کاستی و طبقاتی، تعصب و درگیری مذهبی، ظلم و تعدی به حقوق اقلیت ها و... خواهد بود.

[2] - هندوتوا یعنی "هندو بودن" و به نوعی ملیگرایی مذهبی اجتماعی توجه دارد که تفکر خود را محور دانسته و دیگران را بیگانه تصور می کند، که "اغیار" یا باید هند را ترک کنند و یا به جمع فکری و مذهبی آنان بپیوندند، تفکری که از طریق خشونت و... امروز قدرت در هند در دست دارد، و مبارزه ایی دامنه دار را با رقبای خود که به دمکراسی، تکثرگرایی و تسامح و تساهل فرهنگی اجتماعی و.... معتقدند، ادامه می دهد، از قربانیان این تفکر می توان به مهاتما گاندی رهبر انقلاب هند می توان اشاره کرد، که به فاصله کمی از پیروزی، توسط یکی از اعضای سازمان RSS به دلیل دفاع از حقوق اقلیت ها و... ترور گردید تا هند پیروز را نبیند و نباشد که ببیند.  

[3] - نویسنده این مقاله توسط آقای Purushottam Agrawal نوشته شده است که فردی اکادمیک، نویسنده و همچنین ستون نویس مطبوعاتی در مسایل سیاسی هند هستند. نویسنده مقاله خود را تحت عنوان : Why RSS Cannot Help Hating, Jawaharlal Nehru and His Connection With the People of India منتشر کرد.

[4] - Pariplab Chakraborty

[5] - راشتریا سوایام سیوک سَنگْ (Rashtriya Swayamsevak Sangh) با سرواژه  آر.اس‌.اس «سازمان ملی داوطلبی» یا «سازمان ملی میهن‌ پرستی» یک سازمان داوطلبی شبه‌نظامی، ملی‌گرای‌ و راست‌گرای هندو است که حزب بهاراتیا جاناتا، حزب فعلی حاکم بر هند، شاخه سیاسی آن محسوب می‌ شود. آر.اس‌.اس رهبر شبکه بزرگی از سازمان ها و گروه های مختلف با کارکردهای مختلف اجتماعی است که همه آنها به نام "سنگ پریوار" یا خاندان سنگ شناخته می شوند و در بسیاری از بخش‌ های جامعه هند حاضرند. گفته می شود دارای ۶ میلیون عضوند، و به این لحاظ بزرگترین سازمان غیردولتی (NGO) در جهان محسوب می شوند. این سازمان که حکم بسیج مردمی را دارد، و از افراد داوطلب و میهن‌ پرست تشکیل می‌ شود، که به باورهای پیش از حمله نادرشاه به هند که باعث ورود ادیان سامی به هندوستان شد، پایبند هستند. تحت فشارهای این گروه، مجلس هندوستان طرح جلوگیری از مهاجرت مسلمانان به هندوستان را اجراء کرد، که از سال ۲۰۲۰ به بعد، هیچ مسلمانی نمی‌ تواند به هندوستان مهاجرت کند. در سال ۲۰۱۴ رهبر آر.اس.اس ورود اسلام به هندوستان را با عنوان «حمله اسلام» نام برد و گفت: «حمله اسلام به هندوستان عامل ایجاد فرقه‌ها و درگیری‌های قومی در این کشور شده‌ است.» در سال ۲۰۱۵ سورِش سونی یکی از رهبران آر.اس.اس بیان داشت که ادیان سامی دلیل گرمایش زمین هستند. در سال ۲۰۱۸ رهبر آر.اس.اس در مصاحبه با تلویزیون رسمی هندوستان اعلام کرد که «هندوها سزاوار احترام هستند زیرا مردم هندو بومی‌های کشور هندوستان هستند ولی مسلمانان مهاجم به این کشور هستند."

[6] - being Indian و یا Hinduness

[7] - یا افرادی که در حزب کنگره ملی هند NIC سکان هدایت مبارزه با استعمار و سیاست جامعه بعد پیروزی را بر عهده داشتند و میراث آنان یک سیاست عدم خشونت، قایل به تکثر و تکثرگرایی و حاکمیت مردم یعنی دمکراسی و حق تعیین سرنوشت توسط هندی ها، در خلال صندوق رای و همچنین توسعه همه جانبه هند به لحاظ فرهنگی، اقتصادی و... که از بزرگان این نهضت مهاتما گاندی، جواهر لعل نهرو و... هستند.

[8] - “Unity in Diversity” این شعار کثرت فرهنگی، اجتماعی، مذهبی، نژادی، دینی و حتی زبانی را در جامعه هند به رسمیت شناخته و سپس خواهان وحدت آنان می شود ولی در تفکر RSS این تنوع نادیده انگاشته و به رسمیت شناخته نمی شود و در عین حال معتقدند همه باید خود را با تفکر و رویکرد آنها یکدست و یک نظر کنند وگرنه هند را ترک کنند. چرا که اینجا سرزمین مقدس هندوهاست و جایی برای اغیار نیست.

[9] - " Purifying the national life"

[10] - Nazy نازی ها در آلمان رویه ملیگرایی فکری ایی بودند که به حکومت هیتلر انجامید که ده ها میلیون کشته را در آلمان و کشورهای دیگر اروپایی و آفرایقایی روی دست جهانیان گذاشت، خالص سازی نژادی و... که یکی از نتایج آن است، به حاکمیت صهیونیست ها در فلسطین آنجامید، که یهودیان جهان خود را ملزم به داشتن وطنی خاص خود دیدند، که در آن از کشتارهایی این چنینی رهایی یابند.

[11] - M.S. Golwalka (19 فوریه 1906 - 5 ژوئن 1973) دومین رهبر گروه  رشتریا سوایامسواک سنگ و یا RSS بود. که به طور گسترده ای مشهور به برجسته ترین ایدئولوگ گروه های هندوتوا است. یکی از رهبران اولیه گروه RSS و نویسنده کتاب هایی است که اندیشه مرکزی این گروه را بیان می دارد. کتاب خوشه ایی از افکار یکی از آنان است که در این مقاله به قسمتی از آن اشاره شده است.

[12] - Bunch of Thoughts

[13] - V.D. Savarkar (Vinayak Damodar Savarkar) 28 May 1883 – 26 February 1966 او یکی از ملیگرایان هندی بود که ابتدا به گروه هندو مهاسابها پیوست، و در گسترش واژه هندوتوا که توسط چاندارا نات باسو ابداع گردیده بود همت گماشت، که ناظر بر یک هویت هندو برای ساخت کشور بهارات (هند) بود، او البته یک آتئیست و بی خدا بود ولی به فلسفه هندو علاقه داشت، بعدها به ریاست گروه هندو مهاسابها انتخاب شد، او در مقابل 20 هزار شنونده در شهر پونا ایالت مهاراشترا در اول آگوست 1938 در کنار نازی های آلمان و فاشیست های ایتالیایی ایستاد. و نهرو را به خاطر مخالفت با آنها نکوهش کرد، او در گسترش نوعی از ضدیت با اقلیت مسلمان نقش داشت و آنرا در هند بر اساس ملی گرای هندو گسترش داد، و به این لحاظ سوارکار به خاطر نوشته های ضد مسلمانان شناخته می شود. سوارکار 38 کتاب به زبان انگلیسی و مراتی (زبان ایالت مهاراشترا) که شامل رمان، شعر، نمایشنامه و... نوشته است. او بر این اعتقاد بود که مذهب وجه بی اهمیت در هویت هندو دارد، و مخالف نظام کاستی و طبقاتی هندو بود، و شدیدا منتقد نسبت به اعمال مذهبی هندوها بوده و آن را غیر منطقی می دید. او مرگ جالبی هم داشت، و به دنبال مرگ همسرش از خوردن غذا و آب و دارو تا رسیدن به مرحله مرگ خودداری کرد، نوعی روزه داری تا مرگ، و قبل از مرگ نوشت "وقتی ماموریت زندگی فردی به پایان می رسد و فرصتی برای خدمت به اجتماع خود دیگر ندارد، همان بهتر است که به زندگی خود پایان دهد، تا این که منتظر بماند که مرگ او را دریابد".

[14] - nation

[15] -  -  Hudson - Colorado مناطقی در امریکا

[16] - Ganga or Godavari دو رود بلند و بزرگ در سرزمین هند که تمدن هندو و هند در کناره های آن شکل گرفت و رشد کرد

[17] - One nation-One religion انکار تکثر فکر و مذهب که در واقع هند یک کشور متکثر از مذاهب و تفکرات است که هندوهای ملی گرای افراطی این تنوع و تکثر را نادیده و انکار کرده و این فرمول را بیان داشته که، یک هندی ها ملت، و فقط با یک مذهب باید باشند، که لابد آن یک مذهب نیز همان برداشت خطرناک آنهاست که باید حاکم شود

[18] - One nation, One election یک ملت یک رهبر که در نظام دمکراسی هند، یک کودتا علیه قانون اساسی و اصول انقلاب هند محسوب می شود که یک رهبر غیر انتخابی بخواهد سکاندار هدایت جامعه دمکرات هند باشد، چرا که در قانون اساسی این کشور حاکمیت از آن مردم هند است که از طریق انتخابات که هر 5 سال یک بار تکرار می شود حاکمیت دولت خود را از طریق انتخاب اعضای پارلمان در ایالت ها و مرکز تعیین می کنند.

[19] - Ek Chalak Anuvartitva (unquestioningly following a single leader, or the Fuehrer Principle)

[20] - intellectual

[21] - sentiments and feelings

[22] - The Indian national movement نهضت و انقلابی که طی چند دهه، علیه حاکمیت بریتانیای کبیر بر سرزمین هند، ناراضی بوده و مبارزه کرد و در سال 1947 به رهبری مهاتما گاندی به پیروزی رسید و هند مستقل گردید.

[23]- reactionary

[24] - Hindu nationhood

[25] - freedom movements

[26] - anti-British movements

[27] - Anti-Britishism

[28] - inclusive متکثر و متنوع به لحاظ فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و....

[29] -ocean of humanity

[30] - complex and mysterious personality of India

[31] - Discovery of India

[32] - palimpsest

[33] - Westernise

[34] - Development

[35] - humane society

[36] - communal harmony

[37] - An Autobiography

[38] - The [Hindu] Mahasabha "پارلمان علیای هندوها" که یک سازمان هندویی فعال در زمان مبارزات استقلال شامل ملیگرایان و مذهبیون هندو بود

[39] - Ramdhari Singh Dinkar

[40] - Sanskriti ke Char Adhyay (Four Chapters from Culture)

[41] - یا همان خدای که دیگر دوگانه نیست، به دور از دوگانه پرستی ها (خیر و شر و...)، advaita (non-dualist) همان عدم دوالیسم و دوگانه پرستی که یکی از شش شاخه های مهم نهضت فلسفی ودانتا در هند است که خود مهمترین و پر نفوذترین در این رابطه است، حقیقت را در عبور از وهم و خیال و دوالیسم می داند و معتقد است که روح فردی وجود ندارد و تنها آتمن (Arman) روح جهانی هست که تنها ممکن است روح فردی به صورت موقت از این روح منشعب شود

[42] - عصر ودانتا (Vedanta)، بعد از دوره باستان در خدایان هندی است که به صورت پرستش بت ها و خدایان طبیعی مثل خورشید و آب و... به وجود آمده است این دوره بعد از دوره وداها که شامل متون مقدس هندوها، در عصر باستان و شامل سخن با خدایان این چنینی است، و از نحوه قربانی و دعا برای آنان و... سخن می گویدف دوره ودانتا عصر اصلاح در تفکر هندویسم و ارتقا تفکر مذهبی آنان است. ودانتا در سانسکریت به معنی جمع بندی است، اوپانیشاد ها کتاب هایی است که در این فلسفه نوشته شده اند. آنها به تفسیر یکدست از متن مقدس معتقد نبودند و لذا اندیشه های متعددی در فلسفه ودانتا شکل گرفت آنان معتقد به یک هسته باقی و غیر قابل نابودی و فناناپذیر به نام آتمن بودند که همان برهمن و وجود مطلق، بی منتها و فناناپذیر است.

[43] - R.K. Karanjia

[44] - the spiritual emptiness

[45] - technological civilisation

[46] - The Mind of Mr. Nehru

[47] - Asaram در این نوشته منظور Asumal Sirumalani Harpalani (born 17 April 1941) است که پیروانش او را آسرام باپو می نامند، که از رهبران مذهبی هند کنونی است که از دهه 1970  شهرت یافت و تا سال 2013 بیشتر از 400 مدرسه دینی هندو به نام "آشرام" را در هند و خارج از کشور تاسیس کرده است.

[48] - Shri Shri

[49] - Sadhguru

[50] - uniformity of faith یکدستی در تفکر اعتقادی

[51] - Gandhiمهاتما گاندی رهبر قیام استقلال هند که معتقد به سکولاریسم، تکثرگرایی و حقوق اقلیت ها و عدم خشونت بود و نهایتا هم توسط یکی از نیروهای RSS یک سال بعد از پیروزی ترور شد.

[52] - سردار پاتیل از جمله رهبران حزب کنگره بود که به هندو های افراطی چنان نزدیک بود که اکنون بعد از دست یابی به قدرت، از او بزرگترین مجسمه ها را در هند می سازند، او به عنوان مشت آهنین ملیگرایی هندو، در سرکوب و کشتار اقلیت ها در زمان استقلال شهرت دارد، و اقدامات او در این رابطه به عنوان وزیر کشور هند در آن زمان شهرت یافت. Patel

[53] - Shastri لعل بهادر شاستری از رهبران استقلال که بعدها به ریاست جمهوری هند انتخاب شد

[54] - Bose  سوبهاش چاندرا بوس معروف به نتاجی، رهبر مورد احترام انقلابی ملی‌گرای هندی بود که در جریان جنگ جهانی دوم جنبشی ملی را علیه قدرت‌های غربی رهبری کرد. بوس در ۱۹۳۸ به ریاست کنگره ملی هند برگزیده شد ولی یک سال بعد به دلیل اختلاف با مهاتما گاندی از این سمت برکنار شد. او پیش از ترک هند در ۱۹۴۰ از سوی بریتانیاهای حاکم بر هند، در حصر خانگی قرار گرفت. بوس در آوریل ۱۹۴۱ وارد برلین در آلمان نازی شد و با آنها  همدلی داشت. در سال ۲۰۲۱ دولت حزب BJP در هند، ۲۳ ژانویه را به منظور پاسداشت زادروز "نتاجی" (حضرت رهبر) سوبهاش چاندرا بوس، به نام "نتاجی جایانتی" نامگذاری کرد.

[55] - , Bhagat Singh باگات سینگ یا همان شهید باگات سینگ که از مبارزان استقلال می باشد، که به رغم روش عدم خشونت گاندی، دست به ترور مسئولان بریتانیایی در هند زد، و به همین دلیل هم دستگیر و توسط بریتانیایی ها، اعدام گردید.

[56] -Tagore رابیندارنات تاگور از مبارزین اهل بنگال غربی بود که نویسنده بزرگ هند و برنده جایزه ادبیات نوبل ادبیات جهانی نیز گردید.

[57] - Ambedkar رائورامجی آمبدکار از رهبران گروه نجس ها، یا همان دالیت ها که در فرهنگ هند ارتباط با آنان کفاره دارد، می باشد، او از رهبران مبارز و نویسنده قانون اساسی هند، بعد از پیروزی است، افراط گرایان راستگرای هندو از او کینه به دل دارند، چرا که اولا به گروه نجس ها تعلق دارد، و ثانیا قانون اساسی را طوری نوشته است که تکثرگرایی و سکولاریسم و حاکمیت مردم را در آن تضمین کرده است، مواردی که مورد خوشایند افراط گرایان راستگرای هندو نبوده، و در ضدیت با سرفصل های اعتقادی آنان است، به همین جهت هندوهای افراطی در راستای خالی کردن قانون اساسی هند از هویت مذکور بوده و در مدت حاکمیت خود سعی کرده اند این قانون را از سرفصل های حاکمیت خود خارج کنند و بی اثر و تهی نمایند.

صفحه1 از2

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.