مقدمه سایت یادداشت های بی مخاطب، بر ترجمه مقاله ای پیرامون شرایط مردم ایغور در سین کیانگ :
شهرهای ختن و کاشغر، [1] یارکند در کنار باکو، ایروان، تفلیس، کشمیر و سمرقند و بخارا، بلخ و هرات، همدان، شیراز و بغداد، دمشق و... یادآور زنجیره ایی از مناطق به هم متصل ایران بزرگ فرهنگی بودند که بی مرز و در زنجیره ایی متصل، در زایش، گسترش و فربگی فرهنگ و ادب ایران بزرگ نقش داشتند، که اکنون از این گستره، زنجیره ایی از هم گسسته باقیست، دیگر سعدی شیرازی [2] برای رفتن به سفری دور و دراز نمی تواند آزادانه در این شهرها حضور یابد و حکمت نامه بنویسد، نه تنها مالکیت خود را بر این مناطق از دست داده ایم، حتی حضورمان هم با هزار اما و اگر مواجه است، کار به سمتی می رود که از هم در حال بیگانه شدنیم.
این شرایط علاوه بر تحمیل های خارجی، که ناشی از بعضی نگرش های نادرست ماست، چرا که مبناهایی برایمان به مبنا تبدیل شدند که دیگر مبنا نیستند، لذا به اصلاحاتی همه جانبه نیاز داریم، یا به قول سهراب که از جانب سپهر حکمت دهان گشود و بر ضرورت تغییر پای فشرد و گفت "چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید" [3] چرا که انگار از خود، به دیاری دور پرت شده ایم، دیگر حتی خود را نیز نمی شناسیم.
یک بار هم که شده "باید نشست و کلاه خود را قاضی کرد" [4] وز خود پرسید به کدام سو می رویم، با لحظه ایی واکاوی در اندیشه خود، خواهیم دید که حتی نگاه مان را نیز باید اصلاح کنیم؛ به عنوان مثال دنیای خود را به خاورمیانه عربیزه شده امروز محدود کرده ایم، و با بسیاری در رقابت و دشمنی افتادیم، در سنگلاخ سیاست هایی که از حد خود خارج، و حتی کیان مان را نیز به خطر انداخته است، گیر افتاده ایم.
گرچه سرزمین فرهنگی – تاریخی ایران بزرگ و باستانی تا ساحل مدیترانه نیز گسترش داشته و لازم است ایران به عنوان یک کشور بزرگ و با قابلیت های خوب تاریخی و فرهنگی و اجتماعی، در آن حضور موثر داشته باشد، اما این حضور نباید ما را از خود نیز بیگانه کند، سین کیانگ و شهرهای خُتَن، کاشغر و... نیز به همان نسبت بلکه بیشتر، روزگاری بخشی از ایران بوده اند که قدم به قدم از دست داده ایم، اما فرهنگ، ادب و زبان [5] پارسی و ایرانی [6] هنوز که هنوز است در آن مناطق حضوری قوی دارد، [7]
این مردم در فلات ایران فرهنگی قرار دارند و انتظار دارند که مام میهن [8] نیز، نیم نگاهی هم به آنان، و وضع شان داشته باشد [9] و به حال و روز آنها نیز برسیم، اما سرزمین های ایران در قسمت خراسان بزرگ، ورارود، سُغد، باکتریا و... انگار به فراموشی رفته اند و چشم سیاست گذاران ما در سرزمین های عربیزه شده خاورمیانه، گم شده، و در حقیقت آنها حتی خود را هم انگار در آن سرزمین های فتنه گم کرده اند، و فریاد مظلومیت اهل کاشغر و ملک ختن را نمی شنوند و یا خود را به ناشنوایی زده اند، تسویه نژادی، فرهنگی، اجتماعی که چینی ها در این مرزهای شرقی ما راه انداخته اند، دنیا را تکان داده است، اما همه خاموش به نظاره نشسته ایم، چه آنان که داعیه اسلام دارند، چه آنان که داعیه رهبری جهان اسلام دارند، چه آنان که در همسایگی این جهنم بزرگ زندگی می کنند، چه آنان که حقوق بشر را قبله اقدامات خود دارند، وجدان های بشری تکان خورده ولی صاحبان قدرت جهانی، در جهان اسلام، سازمان های آسیایی و... همه، خاموشی مرگباری را پیشه کرده اند، این تنها غربی ها هستند که گاهی صدایی بلند می کنند و همین.
سیاست های چین در این منطقه اگرچه با هدف اعلام شده اصلاح مذهبی طرح و اجرا می گردد، لیکن نتیجه اسلام زدایی آنان در واقع فرهنگی را از بین می برد که مردم این منطقه با وام گیری از ایرانیان چه به نام اسلام، چه با تاثیر از فرهنگ زرتشتی و مانویت، و حتی فرهنگ عرفانی – ایرانی کسب کرده و قرن ها با آن زیسته اند.
به این گزارش ترجمه شده توجه کنید، گرچه ممکن است دقیق نباشد ولی پنجره ای است به شرایط دروازه های شرقی ورود ایرانیان به چین و ماچین :
چینی ها مسجدی در سین کیانگ را ویران و به توالت عمومی تبدیل کردند [10]
نبرد چین علیه مسلمانان سین کیانگ به مرحله جدیدی ارتقا یافت، و همانگونه که گزارشات نشان می دهد مقامات چینی مسجدی را که در سال 2018 در روستای سونتاق [11] منطقه آتوش [12] ویران کرده بودند، اکنون بر ویرانه هایش توالت عمومی ساختند.
مردم روستای سونتاق در منازل خود توالت دارند و این روستا به ندرت توریست هایی برای دیدار دارد، لذا مردم محل معتقدند که نیازی به توالت عمومی هم نبود، مقامات چینی هم بر این امر به خوبی اطلاع دارند و حتی همین توالت عمومی نیز به روی مردم باز نشده است. حقیقت تلخ اینکه چین مسلمانان ایغور را در ایالت سین کیانگ مورد هدف قرار داده و در همین راستا تاکنون 70 درصد از مساجد این ایالت را ویران کرده، و با ساخت این توالت، تنها بدین زخم ها افزوده است.
بنابراین چنین کاری اولین اقدام در این رابطه نیست. در سال 2019 چینی ها مسجد ازنا [13] را ویران، و اکنون فروشگاهی که الکل و سیگار عرضه می کند، بر ویرانه های این مسجد سر برآورده است.
بر اساس اعلام گروه پروژه حقوق بشر ایغورها، [14] مقامات شهر ختن [15] تلاش داشته اند تا یک کارخانه تولید لباس زیر را در ویرانه های مسجدی در این شهر بنا کنند. پکن طی سه سال گذشته بین 10 تا 15 هزار مسجد را در ایالت سین کیانگ ویران کرده است. [1]
گزارش گاردین که سال گذشته منتشر شد تصاویر ماهواره ایی را نشان می دهد که حرم امام عاصم [16] که در منطقه صحرایی تکلی مکان [17] قرار داشت، و از نقاط مورد توجه مسلمانان منطقه ختن نیز بود، ویران شده، چینی ها اخیرا ساختمان های اطراف این حرم و مسجد را خراب و این مکان اکنون به بیابان تبدیل شده است.
تصاویر مشابهی از شهر کارگیلیک [18] سین کیانگ نیز موجود است که در سال 2018 مسجد آن ویران شد، چینی ها به دنبال پاک کردن هویت بی همتای ایغورهای مسلمان هستند. آنها به دنبال چینی کردن [19] اسلام در این منطقه اند و تنها مطلبی که هست شرم دارند این مطلب را روشنی و بلند اعلام کنند.
در سال 2019 چین برنامه ایی پنج ساله را تحت عنوان "هدایت اسلام به سمت مسالمت آمیز شدن با سوسیالیسم" [20] اعلام کرد. دولت چین همچنین "کمپین اصلاح مسجد" را نیز در دست اجرا دارد. چین دارای 22 میلیون مسلمان است که از این تعداد 11 میلیون مسلمان ایغورند. آنها می خواهند که مسلمانان را در جامعه هان [21] که جامعه نژادی اکثریت چین است هضم نماید، لذا پکن حاضر است به هر روشی در این ارتباط دست یازد. لذا دست نیروهای خود را برای نسل گشی ایغورها در سین کیانگ باز گذاشته است.
مقامات محلی چینی منطقه سین کیانگ یک میلیون هشتصد هزار نفر از ایغورها را در کمپ های مخصوص زندانی کرده اند، تعداد زیادی را کشته و اعضای بدن آنان را برداشته اند. به زنان ایغور تجاوز می شود، مردان آنان را عقیم می کنند، و کودکان را از والدین خود دور می کنند.
چین جنگی گسترده را علیه مسلمانان خود آغاز کرده، که فرهنگ، تاریخ، مذهب شان را هدف قرار داده، و مسلمانان ساکن در سین کیانگ نمی توانند اقدامی در راستای مقابله با این وضع داشته باشند. کاری که از مردم خارج از این ایالت تحت فشار بر می آید، ولی متاسفانه کسی کاری نمی کند. اقدامات چین باید از سوی جهان اسلام تقبیح شود، ولی آنها همه سکوت کرده اند.
عربستان سعودی که خود را رهبر خودخوانده جهان اسلام می داند، کلمه ایی علیه چین نمی گوید، ترکیه که رقیب سعودی در این ارتباط است، و خود را محق ترین رهبر مسلمانان جهان می داند و میزبان کسانی است که از ظلم چینی ها در سین کیانگ جسته اند، نیز فراریان را به پکن بازپس می دهد.
پاکستان نیز طوری وانمود می کند که حتی اطلاعی از آنچه در سین کیانگ می گذرد نمی داند. مالزی نیز می گوید که نمی تواند اعتراض کند چرا که چینی ها پاسخی به اعتراضات نمی دهند و ایران نیز در حقیقت چین را در قبال این اقدامات محق می داند، و می گوید چین با تسلط بر ایغورها به اسلام خدمت می کند.
باقی دنیا نیز شاهد بیانیه های فعالین حقوق بشر، و به تماشای کشتار مسلمانان توسط حاکمیت چین نشسته است، که دست از این اقدامات بر نمی دارد. چین توالتی ساخته و همچنان که دنیا با وجدان خود فلش تانک آنرا می زند تا جنایات چینی ها را بشوید.
http://mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/903.html#sigProId38ad438ed3
[1] - "به شهر کاشغر [کاشگر] در آمدیم و در لحظهی پا نهادن به این شهر، گویی استحالهای شگرف، در من پدیدار شد. بیاختیار به کودکی خود، پرواز کردم و خود را، در پس کوچههای پشت شاهچراغ (ع) شیراز یافتم. گویی، کاشغر آشنای کودکیام بود... همان کوچهپسکوچههای قدیمی که یادآور کوچههای "هفتپیچ" و "قهر و آشتی" در بافت قدیمی شهرهای ایران بود. همان خانههایی که در معماری سنتی ایران، از روی سقف کوچهها به هم راه داشتند...
فضای کاشغر، مرا به محلههای سردزک، درِ شیخ و کوچهسارهای مدرسه تاریخی منصوریه، در شیرازِ کودکیام برد... فضای کاشغر، مرا به انگشتریهای فیروزه نشان، عقیقهای شجری و تسبیحهای شاهمقصودی بازار بینالحرمین... [برد]. فضا، فضای سنگلج بود... و چه افسوس، و پیش خود اندیشیدم، شاید کوچهای در هرات و مرو و بلخ نیز، بدینگونه است و شاید، میدان ریگستان سمرقند و پیرامون مدرسهی میرعرب در بخارا را نیز... و شاید لعلفروشی در بدخشان..." منبع
[2] - سعدی شیرازی از شعرای ایرانی است که سفرهایی به مناطق اطراف داشته و این سفر در تفکر و حکمت او انعکاس داشته است
[3] - "چشم ها را بايد شست، جور ديگر بايد ديد، چترها را بايد بست، زير باران بايد رفت، فکر را خاطره را زير باران بايد برد، با همه مردم شهر زير، باران بايد رفت، دوست را زير باران بايد ديد، عشق را زير باران بايد جست، هر کجا هستم٬باشم، آسمان مال من است، پنجره ٬فکر٬ هوا٬ عشق ، زمين مال من است، چشم ها را بايد شست، جور ديگر بايد ديد، چترها را بايد بست، زير باران بايد رفت" سهراب سپهری
[4] - جمله ایی از ادب پارسی که کنایه از قرار دادن وجدان خود به عنوان یک مشاور و قاضی است که طی آن دیگر نتوان خود را گول زد، و یا دخالت دیگران را بهانه بی عملی قرار داد.
[5] - "حدود 35 درصد لغات و کلمات زبان اویغوری از زبان فارسی به عاریت گرفته شده است،" منبع
[6] - "سعدي شاعر بزرگ ايراني است . " گلستان" و " بوستان " وي تاثير عميقي در افكار فلسفي ، ادبيات و هنر و اخلاق مردم اويغور گذاشته است . سعدي در" گلستان" داستاني را بيان مي كند كه كودكان اويغور درمسجد كاشغر زبان عربي را ياد مي گرفتند . سعدي در آنجا شعر خود رابه زبان عربي قرائت مي كند ، كودكان اويغوري كه با سعدي آشنا نبودند گفتند : در اينجا شعر سعدي بيشتر به زبان فارسي نوشته شده است ، اگرشما به زبان فارسي حرف بزنيد ، ما آن را مي فهميم . از اين داستان مي توان استنباط كرد كه اشعار سعدي در زمان حياتش در ميان مردم اويغور كاشغر رايج بوده است." منبع
[7] - "محمد كاشغري دانشمند معروف اويغور درقرن 11 ميلادي در" لغت نامه بزرگ زبان تركي" (Divan Lugat - at Turk ) ضمن تشريح واژه " تات " (Tat ) اشاره مي كند: به نظر تركها منظور از تات انساني است كه به زبان فارسي حرف مي زند . درضرب المثل آمده است : بدون تات ترك نيست و بدون سر كلاه نيست ، به معني اينكه همانگونه كه بدون سركلاه وجود ندارد . بدون فارسها هم تركها وجود نداشتند . اين ضربالمثل رابطه فارس ها با مليت ترك را بطور زنده بيان مي كند." منبع
[8] - motherland - ام القری
[9] - دچار وضعی شده ایم که اخبار چنین اقداماتی را در تویتر تسلیمه نسرین (@taslimanasreen) نویسنده دگراندیش بنگلادسی باید خواند، رسانه های ما از این سو خبری ندارند و یا اگر دارند نشر نمی دهند،
[10] - https://www.wionews.com/world/chinese-authorities-demolish-mosque-in-xinjiang-build-public-toilet-321313
[11] - Suntagh
[12] - Atush
[13] - Azna mosque به همراه مسجد دیگری به نام بستقام (Bastaggam) دو مسجد از مساجد سه گانه این منطقه بودند که در سال 2016 در راستای سیاست اعلامی مقامات چینی مبنی بر اصلاح مساجد ویران شدند
[14] - the Uighur human rights project
[15] - Hotan
[16] - Imam Asim shrine
[18] - Kargilik
[19] - Sinicize
[20] - "guide Islam to be compatible with socialism"
[21] - Han
[1] - به رغم غریب به ذهن بودن اعمال دیکتاتوری سوسیالیسم و کمونیسم، که از ایدئولوژی آنان پدید می آید اما به نظر می رسد در این آمار اغراق شده باشد.