چاپ کردن این صفحه

دوچرخه سواری و کوهنوردی در کوه های تپال شاهرود

09 شهریور 1398
Author :  
دوچرخه سواری در پاکوب ها و مسیرهای تردد باستانی

جمعه 8 شهریور 1398 در سالروز ترورهایی که از وجود مافیای مخوف، مخفی و عمیق ترور و خشونت که در نسوج جامعه ایران رسوخ کرده است، پرده بر می دارد، و وجود این پدیده شوم را در روند تاریخ آزادیخواهی مردم ایران گوشزد کرده، هوشدار و یا هشدار می دهد، و مانع بزرگ آن را برای کسب و تحقق اهداف بزرگ مردم ایران، از جمله دمکراسی و آزادی نمایان می کند، و به عنوان لکه ننگی بر تاریخ ما بروز خود را فریاد می زند.

در هفته دولت، دولتی که بین دو تیغ دشمنان داخلی و خارجی خود، در حال قیچی شدن است، و مثلث این دو به همراه اشتباهات دولتیان به عنوان ضلع سوم، برای ناامید کردن میلیون ها میلیون ایرانی که در انتخابات گذشته شرکت کردند و رای به شعارهای مترقی و مناسب این دولت داده اند، و بدان چشم بسته اند، خطرناک شده است، البته که در روزگاری که افزایش این فشار مضاعف و بی پایان به آنانکه در چنین دولتی زحمت می کشند و مقاومت می کنند، باید تبریک گفت، به دولتیان که زیر این همه فشار هستند و کنار نکشیدند، و صحنه را آنطوری که تمامیت خواهان می خواهند، با شانه خالی کردن از مسولیت، برای حریفی بی مایه چون تمامیت خواهان خالی نکردند.

در چنین روزی به همت و همراهی تیم دوچرخه سواری حرفه ای "افق دور شهرستان شاهرود" این بار با دوچرخه، دل کوهستان تپال [1] در شمال شهرستان شاهرود زدیم، کوه های ارزشمندی که حتی بر سنگ های خود نیز، در این هوای خشک و نسبتا داغ حاشیه کویر، می توانند مهربانانه میزبان گیاهان زیبا و معطری باشد که وقتی از کنارش می گذریم، بوی عطر طبیعت، مشام انسان را نوازش می دهد، همین کوه ها زیستگاه گیاهان و جانورانی است که اگر مورد حمایت ما (تک تک ما و سازمان های مربوطه) واقع نشوند، ممکن است در معرض نابودی ابدی قرار گیرند.

اما اعضای تیم همراه ما [2] آنقدر به طبیعت حساسند، که با گذر از کنار طبیعت گردانی که برای خود مشغول تهیه چای هستند، نتوانستند از گفتن این چند تذکر راهگشا در طبیعت گردی را ندهند که، اول بعد از پایان کار حتما آتش خود را خاموش کرده و در طبیعت آتش روشن را هرگز رها نکنید، و مطمئن شوید که آتش خاموش شده است، دوم این که بعد از پایان پذیرایی از خود در طبیعت، باقی مانده از سفری خود که به طبیعت باز نمی گردد، مثل کیسه های پلاستیک، ظروف نوشیدنی ها، شیشه و... را با خود از طبیعت خارج کنید، و سوم این که باقی مانده غذای خود را (پوست میوه ها، خرده نان، استخوان و...) را کثیف نکنید و در جای مناسبی قرار داده تا حیوانات صحرا از آن باقی مانده که برای ما بی ارزش ولی برای حیوانات بسیار ارزشمند است، بهره مند شوند.

در همین تیم دوستار طبیعتی بود که وقتی به چشمه خشک شده در مسیر رسید، و دید که از سه درختی که آنجا و در مسیر چشمه کاشتی تنها یکی زنده است و با توجه به خشک شدن چشمه این هم در خطر است لذا، آب قمقمه خود را نثار این درخت کرد تا چند روز تحمل کند، تا شاید باران رحمت الهی در این روزهایی که هوا پاییزی است باریدن آغاز کند و این درخت امسال را نیز به سلامت بگذراند، انسان مدهوش ایثار انسانی می شود که در طبیعت حتی به بوته ایی هم توجه دارد که خراب نشود و زنده بماند.

 

زمان و مسیر حرکت در این تور شش ساعته کوهنوردی دوچرخه سواری :

شروع حرکت تیم ما به قصد منطقه تپال از خیابان مزار شهرستان شاهرود در ساعت 6 صبح

حرکت در مسیر خیابان تهران و بعد در کنار ترمینال مسافربری شاهرود، وارد خیابان شهرک البرز شده و مستقیم به سمت کوه رکاب زدیم.

ساعت 6 و 44 دقیقه، بعد از عبور از شهرک البرز وارد جاده خاکی به سمت دره "کال [3] قُرنه [4] " شدیم و به چاه آب اول رسیدیم، تا اینجا کل مسیر به صورت سواره بر دوچرخه رکاب زدیم.

با توجه به شنزار بودن و مسیرهای آبرفتی داخل دره کال قرنه، اگرچه مسیر ماشین رو هست ولی گاه سواره و گاه مجبور می شویم پیاده مسیر را طی کنیم. ساعت 7 و 14 دقیقه بعد از 33 دقیقه حرکت که عمدتا سواره بود به چاه دوم آب رسیدیم، که برای آب شرب منطقه حفر شده است و با حفر این چاه ها در واقع چشمه ها خشک می شود و طبیعت اطراف شهرها فدایی زندگی پر مصرف ما انسان ها می گردد.

از این به بعد بیشتر پیاده مسیر را طی کردیم حجم شن های کف دره، اجازه دوچرخه سواری نمی دهد، بعد از 29 دقیقه حرکت، در ساعت 7 و 43 دقیقه به یک دو راهی رسید که از این جا به بعد، به سمت راست تغییر مسیر داده، و از دره اصلی جدا می شویم، و بعد از عبور از یک آبشار که سنگ کف آبشار نشان از آن دارد که مدت هاست از این جا آب سرازیر بوده است، و کشیدن دوچرخه ها به بالای آبشار در مسیر شمالشرق ادامه مسیر می دهیم.

از این به بعد در مسیر دره اصلی که وارد آن شدیم مسیر آبرفت کف دره را طی کرده و پیش می رویم، این مسیر هم پیاده طی می شود، تا در ساعت 8 و 23 دقیقه، یعنی بعد از 30 دقیقه پیاده روی، به آبشار دیگری برسیم که از این آبشار نیز باید گذشت، لذا با کمک هم، دوچرخه ها را به بالای آبشار منتقل و مسیر را در بلای آبشار ادامه می دهیم.

ساعت 8 و 58 دقیقه به جاده ایی تاریخی رسیدیم که با توجه به نوع سنگچین ها به نظر می رسد به بناهای دوره قاجار شباهت دارد که برای حرکت درشکه ساخته می شدند، که در دل کوه این جاده کشیده شده است و این جاده، مسیر ما را حرکت در دره ایی که به یک کوه بلند منتهی می شود را قطع کرد، و در جهت شمالغربی و در سوی دیگر به جهت جنوبشرقی این جاده ادامه داشت، ما برای گذر از کوه بلندی که در مقابل ما بود، در جهت مسیر شمالغربی آن حرکت خود را ادامه دادیم، وارد شدن در این جاده شده که آن جاده به ما کمک کرد که از این پس سواره راه خود را ادامه دهیم. (البته در این بین ده دقیقه برای صرف میوه گذراندیم).

ساعت 8 و 58 وارد این جاده شدیم، و در ساعت 9 و 21 دقیقه از آن خارج شدیم یعنی با پایان قله بزرگ که در سمت راست ما و در امتداد این جاده بود، ما برای دور زدن این قله به سمت راست، متمایل شده و وارد یک پاکوب اساسی شدیم که در ابتدای آن یک چشمه بود که اکنون خشک است، ولی آبخور آن برای حیوانات کوه هنوز پابرجاست. در مسیر این جاده رویایی، تیم ما 23 دقیقه رکاب زد.

بعد از این چشمه، ادامه پاکوب ها، ما را به بالای یالی خواهد برد که با سرازیر شدن از آن، وارد دره ایی خواهیم شد که به کارخانه سیمان شاهرود منتهی می شود. ساعت 9 و 43 دقیقه، بعد از 23 دقیقه حرکت در این پاکوب به اوج و راس این یال رسیدم، از این به بعد سرازیری است که قسمت کمی از آن را می توان سواره طی کرد، و قسمت زیادی را باید پیاده رفت تا به کف دره رسید، و در مسیر جاده ایی قرار گرفت که تا کارخانه سیمان می توان بدون هیچ رکاب زدنی با سرعتی خیره کنند و شتافت.

تک درخت اورس [5] در این بالای یال، نشان می دهد که در گذشته ایی نه چندان دور،  همچون زمان حال، این تنها قله شاهوار [6]  نبوده است که خیزشگاه درخت با ارزش و بسیار مهم اورس بوده است، بلکه اینجا، منطقه حفاظت شده تپال هم رویشگاه، اورس بوده که به مرور زمان، در اثر تغییرات آب و هوایی و هجوم انسان به این زیستگاه، که حق گیاهان و جانوران است که در آن زیست کنند، عقب نشینی کرده است و اکنون  منطقه رویش اورس به قله شاهوار تقلیل یافته، که آنجا هم در امان نیست و با فعالیت معدن کاری مافیای معدن ایران، زیستگاه این درخت ها در شاهوار هم در خطر جدی است.[7]

ساعت 9 و 55 به جایی رسیدیم که دیگر در سرازیری های تند و نسبتا پرتگاه، نمی توان دوچرخه سواری کرد، بلکه باید در حالت "گهی زین به پشت"، [8] با احتیاط و پیاده بقیه مسیر را تا ته دره طی کرد. کف دره شرایط برای سوار شدن بر دوچرخه در میان سیلاب ها تا حدودی با افت و خیز مهیاست،

ساعت 10 و 12 در کنار یک گوسفند سرا، به مسیر جاده ایی رسیدیم که تا کارخانه سیمان می توان با سرعت زیاد و البته با احتیاط، دوچرخه سواری کرد.

ساعت 10 و 27 دقیقه به جاده دسترسی به کارخانه سیمان رسیدیم، جایی که سیلبندی بسته اند، و آب باران جاری شده از کوه، پشت آن گرفتار شده و هنوز در آن هست، و در حال خشک شدن است. در 15 دقیقه دوچرخه سواری مقدار زیادی راه از دره تا جاده کارخانه سیمان با سرعتی شاید حدود 70 کیلومتر در ساعت طی شد، و به این سیلبند رسیدیم.

وارد جاده مخصوص کارخانه سیمان شده، و در ساعت 10 و 37 دقیقه صبح، بعد از ده دقیقه دوچرخه سواری به کارخانه سیمان رسیدیم، کارخانه ایی که به علت نداشتن فیلترهای تصفیه هوا، گیاهان دامنه شاهوار و مردم اطراف آن، گرفتار خاکی است که برج های بلند آن خارج شده و در هوا منتشر می شود و  این خاک بر آن ها می نشیند و یا در هوا معلق مانده و نصیب، حلق مردم اطراف می شود، این هم آلودگی که این نوع صنایع آلوده کننده، نصیب مردم محل می کند، و انگار در حالی که نابودی طبیعت در ایران شدت گرفته است، مافیای قدرتمند در کشور نهاد محافظت کننده محیط زیست را عقیم کرده اند، تا هر طور خواستند خاک و سنگ طبیعت را به پول تبدیل کرده، و در خدمت منافع خود گیرند.

باغ امیریه که یک از نقاط تاریخی و تفریحی شاهرود است، نیز تحت الشعاع این فعالیت تولیدی قرار گرفته و در این هیاهوی گرد و خاک قرار گرفته است بیست دقیقه ایی را ما در این مکان باصفا استراحت کردیم و از این به بعد باید با سرعت به سوی شهر رکاب زد، لذا روستای زیبای امیریه را در ساعت 11 و 27  از طریق جاده مجن به سوی شاهرود ترک کردیم،  تا بعد از  حدود 30 دقیقه و در ساعت 12 به مقصد و یا همان مبدا این تور شش ساعته کوهنوردی و دوچرخه سواری برسیم.

Click to enlarge image 1.JPG

دره هایی که آبش را ما بردیم تا گیاهان و حیواناتش در مضیغه بمانند

[1] - منطقه شکار ممنوع تپال با مساحتی در حدود 30 هزار هکتار در قسمت شمال غربی شهرستان شاهرود قرار دارد. دارای دو اقلیم کوهستانی و دشتی است. منطقه شکار ممنوع تپال به دلیل پتانسیل‌های بالایی در گونه‌های گیاهی و جانوری است. این منطقه که تا قبل از سال 1373 ه.ش دچار تخریب‌های بسیاری شده بود در همین سال به مدت 5 سال به عنوان منطقه شکار ممنوع اعلام، و پس از اتمام زمان مقرر شده، 5 سال دیگر نیز تحت عنوان منطقه شکار ممنوع مورد حفاظت قرار گرفت. مناطق شکار ممنوع مناطق مستعد با ویژگی‌های بارزی هستند که جمعیت جانوری آن‌ها رو به کاهش است. این مناطق پس از سپری شدن مدتی تعیین شده از سوی سازمان حفاظت محیط زیست در زمره مناطق حفاظت شده قرار می‌گیرند. از جانوران شاخص منطقه می‌‎توان به کل و بز، آهو، پلنگ، کبک و انواع پرندگان وحشی اشاره کرد.

[2] - آقایان هاشمی، اکبریان، عباسی

[3] - کال در زبان محلی به معنی محل چاله شد از طریق آب های فصلی است که این آب راهه های چال افتاده در زمین را کال می گویند.

[4] - قرنه در زبان محلی به یک برآمدی کوه که از دل زمین به صورت تیز و گرد بالا آمده باشد و یا در ستیغ کوه به وجود می آید، قرنه گویند.

[5] - در خصوص این درخت های جادویی در این پست توضیحات بیشتری داده ام : http://mostafa111.ir/neghashteha/articel/571.html  "پیسیو، سالمندترین اورس در سینه شاهوار، ابردژ یا ابرسج"

[6] - داستان صعود به این بلندترین قله استان سمنان را در این پست می توان مطالعه کرد : "صعود به قله 3945 متری شاهوار – یه شاهرود و شاهوارش"

[7] - در خصوص تجاوز معدن کاران به طبیعت بکر شاهرود در این پست توضیحات کامل تری داده ام : http://mostafa111.ir/neghashteha/articel/754.html

[8] - ضرب المثل ایرانی "گهی پشت به زین، و گهی زین به پشت" که حکایت جابجایی انسان با مرکب است، که گهی شما سواره اید، و گاهی هم مرکب سوار شما می شود.

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
 مصطفی مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

آخرین‌ها از  مصطفی مصطفوی