چاپ کردن این صفحه

ایران را پرچمی باید به اندازه تمام ایرانیان

06 مرداد 1400
Author :  
رقابت دو هموطن برای یک مدال، کیمیا علیزاده و ناهید کیانی، یکی با پرچم ایران و دیگری با کمربند منقش به نام ایران

وقتی پرچمی طراحی می کنیم، قانونی می نویسیم، باید شامل تمام کسانی شود که به نوعی بدین آب و خاک اتصال می یابند، فارغ از زبان، رنگ پوست، مذهب، ریشه های نژادی، فکری، فرهنگی و یا شکل ظاهر و اندیشه عملی اشان، تمام آنان که ایرانی اند، باید شمولیت یابند، چتری به بزرگی ملت ایران، چه آنان که ما آنان را دوست داریم، چه آنان که دوست شان نداریم.

المپیک 2020 توکیو، پرده از درد دیگری از جامعه ما برداشت، که چطور نخبگان ورزشی ما به جایی رسیدند که زیر پرچم کشورشان جایی برای خود نیافته، زیر پرچم کشورهایی در صحنه های ورزشی جهانی حاضر شدند، که حتی تصورش هم برای ما مشکل است، به عنوان مثال آقای سعید مولایی، دارنده مدال نقره المپیک توکیو در رشته جودو، که زیر پرچم مغولستان، در این مسابقات حاضر شد، کشوری که استطوره ملی آنان چنگیزخانی است که از سرهای ایرانیان، در بسیاری از شهرهای ایران مناره ساخت، ایران را غارت کرد، شهرها را سوزاند و... فجایعی که مغولان بر سرزمین های تحت سلطه خود مرتکب شدند، را تنها چند متجاوز دیگر، پیش از آنان مرتکب شده بودند،

یا کیمیای علیزاده که در زیر پرچم پناهندگان در رشته تکواندو، در مقابل هموطن خود قرار گرفت، و دردناک ترین رویارویی ها رقم خورد، و مرا به یاد نبرد رستم و سهراب انداخت، که چطور خصم باعث شد این قهرمانان ایرانی مقابل هم قرار گیرند و نیروی همدیگر را مستهلک نمایند و...

متاسفانه دایره استیلای تفکر سیاسی و مذهبی آنقدر گسترش یافته است، که ارتباطات انسانی و معمول بین افراد خانواده بزرگ جهانی را نیز در بر گرفته، و از خود متاثر نموده، و گاه بدان لطماتی نیز زده است، دشمنی نظام های سیاسی و مذهبی به محدوده ارتباطات معمول، در بین ملل منطقه نباید کشیده شود، و افراد را درگیر خود نماید، این رسم جوانمردان و بزرگان بود که پدران عاقل و با فهم، سعی می کردند دعواهای خود را به اهل و بچه های خود نکشند.

به راستی وقتی دو ورزشکار برای روزآزمایی و تعیین میزان قدرت و تکنیک ورزشی خود مقابل هم قرار می گیرند، چه فرق می کند از کدام گوشه و کنار جهان، واجد کدام فاکتورهای ایدئولوژیک و سیاسی باشند؟!! این میدان ورزشی نیز درست مثل عرصه علم است، علم نزد هر فردی باشد باید آموخت، و صاحب علم، خود به خود سمت استادی به خود می گیرد، مهم نیست که دارندگان علم از کدام تیره سیاسی، مذهبی، تفکری و... باشند، در بحث علمی از شما نمی پرسند که کیستید، از شما از دانسته ها و ندانسته هایت خواهند پرسید. در عرصه اقتصاد و... هم همین است، و همینطور ورزش.

دو انسان، فارغ از این که، از کدام نحله مذهبی، و تحت سلطه کدام منش سیاسی اند، وقتی به هم می رسند، عشق انسانی را نثار هم خواهند کرد، و فاکتورهای ثانویه ایی مثل مذهب، سیاست و...، در درجه چندم تاثیر گذاری در روابط انسانی خواهند بود.

چقدر شایسته است که از ورزش، علم، فرهنگ، اقتصاد، ارتباطات اجتماعی و بسیاری از موارد دیگر که مربوط به تعیین شایستگی انسان و مبتنی بر بحث شایسته سالاری هاست، سیاست زدایی و مذهب زدایی کرد، و شیوه خداوند در برخورد با انسان ها را در پیش گرفت، که همه از رحمت او برخوردارند، چه او را بشناسند و چه نشناسند، چه دوست باشند و چه دشمن، و به نظرم سیستم های حکمرانی نیز باید خداوند را الگوی خود در برخورد با انسان های تحت سلطه خود قرار دهند، که به شایستگی ها نگاه می کند نه به مکنونات قلبی آنان.

چقدر دردناک بود وقتی، ایرانیان مهاجر حاضر در تیم های شرکت کننده در المپیک را برخی از ما در ایران "بی وطن" و... خطاب کردند، که اگر خوب توجه کنیم، برخی بی وطن شدگان، شاید به خاطر رفتار ما ساکنان وطن بی وطن شده اند، و ما باید شرمنده باشیم که در وجود ما، این همه بی وطن گشته اند.

چه عیبی دارد، وقتی تیم های ورزشی ما، عازم عرصه های بین المللی می شوند، ترک وطن گفته ها که دوست دارند، برای کشورشان مدال بیاورند با هر ایده و قیافه ایی که هستند، در تیم ملی ایران قرار گیرند و برای کشورشان افتخار بیاورند، همانگونه که بازیکنان فوتبال ما از تمام تیم های جهانی، خود را به تیم ملی می رسانند تا تجربه و توان خود را در خدمت یک حرکت ملی قرار دهند، تیم ملی باید به واقع ملی و شامل تمام ایرانیان باشد.

  

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
 مصطفی مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

آخرین‌ها از  مصطفی مصطفوی