02 تیر ,1401
7
هر چه را تو نگاشتی، ماندگار گردید
ریشه در جوهر حقیقت داری هر چند گاه از تاریکی، و گاه از روشنی می سرایی؛ تو را آنگاه که از روشنی، یا حتی آنگاه که از تاریکی می نگاری، می ستایم! که ستایش از تو، ستایش از آگاهی و تفکر است؛ این ستایش نور است، آنگاه که از نوک تیز تو طلوع می کند، و مردگان دشت را، چون نفخه ایی که در صور دمیده شود، برای دانستن، به بیداری، بر می انگیزد. تو را می ستایم، حتی وقتیکه، از تاریکی می سرایی، چرا که در پس هر تاریکی که در نوک تو ترسیم می شود، باز این نور است که طلوع خواهد کرد؛ تو سردمدار سپاه صبح خواهی بود، آنگاه…
ادامه مطلب
29 خرداد ,1401
45
گزارش صعود به قله توچال از مسیر چشمه نرگس
این سومین صعودم، در آغاز فصل صعودها، در سال 1401 است؛ پیش از این : صعود به قله 3986 متری هفت خان صعود به قله 3964 متری توچال از مسیر کلکچال و اکنون صعود مجدد به قله توچال از مسیر چشمه نرگس زیبایی مسیر صعود به قله توچال از مسیر چشمه نرگس را شاید هیچ مسیر موازی دیگری به این قله نداشته باشد، از ابتدای مسیر تا چشمه نرگس، کوهنوردان در میان صدای آب، که همان صدای زندگی است، صعود خواهی کرد، در امتداد آبشارها؛ زیبایی بی مثالی که دوست همنوردی که در این مسیر، امروز با هم همراه شدم، تا تنها تیم دو نفره…
ادامه مطلب
28 خرداد ,1401
25
شوخی با لهجه شیرین شاهرودی، با بن مایه طنزی شیرین
اِمرو برفتوم نماز جماعت مِچِّد محلِما، بعد اِز اینکه نماز تُموم هابه، یَه صُندوقی اِز خیریه بیاردن و لاوَلا مردم دور هِندایَن! به محض اینکه صُندوق به مِن بِرِسی، یَه دانه هزاری اِز جیبوم در کردوم بِنداختوم مینِ صُندوق. بعد اِز چند لحظه، پشت سِریم، بِزّه رو شانه م و یَه بَنچه پول بهم هادّه بندازوم مین صُندوق... مِن هم اِز هم جُداشون کِردوم : چهارتا تراول ۵۰ تومِنی.. ۱۰ تا ده هزار تومِنی.. چند تا هُم ۵ تومِنی.. خلاصه بعد اِز اینکه همه یه، بِنداختُم مین صندوق، وِگِردیوم گفتومشه : "دایی قُبول…
ادامه مطلب
شهدا، متن هایی عمیق، که در مراسم خود، به حاشیه تبدیل می شوند
و حاشیه هایی که، در مراسم شهدا، به متن تبدیل می شوند، و نام هایی که به نام شهدا، و بر بدن های پاک شهدا، در حضور اهل و خانمان شهدا، سوار بر یاد و نام آنان شده، به متن اصلی تبدیل می شوند، تا بزرگ دیده شوند، و از متن اصلی افزون گردیده، در نهایت متن را، به حاشیه رانده، و شهدا، که خود صاحب اینگونه مراسمند، از صفحه ایی که خاص، به خود آنان تعلق دارد، حذف می شوند، و بدین ترتیب در نهایت، از صفحه روزگار امروز ما، نیز بیرون خواهند ماند؛ و پیام اصلی آنان، یعنی آزادی و استقلال و آقایی و کرامت این مردم و این…
ادامه مطلب
گزارش صعود به قله توچال از مسیر کلکچال
از آخرین صعود به توچال ماه ها گذشته، و این اولین بار است که بعد از آن همه جدایی، پایم دوباره به قله ی با عظمت توچال و خط الراس زیبایش می رسد، به خاطر این صعود از خداوند را باید شکر گزار بود. زمانبندی این صعود : کل زمان پیمایش از پارک جمشیدیه تا قله 3964 متری توچال حدود 8 ساعت کل زمان پیمایش با کسر زمان استراحت ها، 7 ساعت 15 دقیقه بیدار باش ساعت 3 بامداد 23 خرداد 1401 حرکت از پارک جمشیدیه ساعت 4 بامداد اردوگاه پیشاهنگی کلکچال ساعت 6 و 4 دقیقه صبح استراحت و... به مدت 20 دقیقه حرکت به سمت گردنه…
ادامه مطلب
گزارش صعود، برفراز قله 3980 متری هفت خان
مقدمه : تغییرات آب و هوایی زمستانه، دیگر اجازه صعود هایی بی خطر را نمی داد، لذا 16 آذر 1400 بود که دوست همنورد با سابقه ام، عنوان داشت : این صعود را به یاد داشته باش، چرا که در مناسبت روز 16 آذر! [1] انجام می پذیرد، و به واقع نیز با همین صعود، پرونده صعود های ما در سال 1400 بسته شد، هوا داشت سرد و گاه باد های تند می وزید، و همین کار صعود را مشکل می کرد و این بود که ما هم کار لجاجت با کوه را به کناری نهاده، و به صعود های خود موقتا پایان زدیم، اما با ادامه شرایط سخت و... این آخرین دیدار ما از قله…
ادامه مطلب
دوران شاهنشاهی آل محمد آمده
"دوران شاهنشاهی آل [1] محمد آمده"، این جمله شاه بیت تکراری یک قطعه هنری زیبا در یک مولودی خوانی بود، که برای جشن های نیمه شعبان [2] ساخته و اجرا شده، و در سال های ابتدایی بعد از پیروزی انقلاب، به دستم رسید [3] تا از موسیقی زیبایی که در صدای مجری اش جاری بود، لذت ببرم، و بدون تفکر در محتوا و ظرایف نهفته در آن، از شنیدنش به وجد آمده که بالاخره دوران "شاهنشاهی" آل محمد روزی فرا خواهد رسید، چرا که در فضای استبداد زده و تفکر مستبد پروری که ما در آن پرورش یافته ایم، چنین محتوا و آرزویی اصلا نه عجیب…
ادامه مطلب
01 خرداد ,1401
119
تازه گذشتگان، رسم بقچه در شاهرود و منطقه آذربایجان
هر یک از ما، بعد از مرگ، از خود داشته هایی بر جای می گذاریم، [1] یکی از این موارد وسایل خصوصی هر تازه گذشته ایی است، که واکنش بازماندگان بر این وسایل همواره در بین افراد و اقوام مختلف، متفاوت بوده است، برای بعضی این وسایل و لباس ها خود یادگاری است، که باید با عزت و احترام آن را حفظ و نگهداری کرد؛ برای برخی، این وسایل منبع و دلیلی برای ترس از مرده ایی است، که دیگر ما را ترک کرده است، و باید از سطح خانه و زندگی ما جمع شوند؛ برای بعضی این ها انگار یک وجه شوم و بد یمن در خود دارند، و به زودی باید…
ادامه مطلب
جلال زرینی: "حواست هست؟!"؛ نسل انقلابی های پر افتخار و پاک
بله آقا جلال! [1] حواسم هست که کلمات و مفاهیم زیبا دیگر آنقدر مبتذل شده اند، که شرمم می آید تو را آنی بخوانم که لایقش بودی، تو یک "انقلابی" بودی، یک انقلابی واقعی، و من اکنون شرمم می آید که تو را انقلابی بنامم، چرا که این کلمه را از درون تهی کرده اند، از آن ارزش زدایی شده است؛ در این لحظات رفتنت، دوست داشتم بگویم "بدرود، دوست انقلابی ام"، در حالی که تو انقلابی بودن را در زندگی خود، عملا معنا کرده بودی، صداقت، پاکی، آزادگی، مبارزه با استبداد و مستبد، دوری از فساد و چپاول انسان ها، دوری از تملق و…
ادامه مطلب
در این روسپی خانه ی تزویر، ز هر چه خدعه و نیرنگ، بیزارم
در این روسپی خانه ی تزویر، ز هر چه خدعه و نیرنگ، بیزارم، قماریست به پهنای جانِ انسان ها، ز هر چه باخت، زین جان، تمام بیزارم، میانِ چِک چِک شمشیرهای تیز، به حُکم، ز هر چه خونریز، و خونچکانه بیزارم، سَری جویم، سرپیچ، ز زنجیرهای کلفت و نامرئی، رها ز خدعه و زنجیر، چنین سری، خواهم، خیال است و، پرواز و، راه های آسمان و زمین، سِرشت گِلِم به پرِ پروازی، بلند کاشانم، جغد است و، فریاد و دعوتش سِجن است، شوم است دعوتش، به سکوتی، به سان قبرستان، بدین جهنم واسع، بهشت آرزومندیم؟! زهی خیال! کین جهنم عُظما،…
ادامه مطلب
نگاه به شرق، کدام شرق؟ شرق جنایتکار، یا شرق تمدنی ایران
مردم خراسان باستان در افغانستان، بیش از 43 سال است که میان جنایتکاران تاریخ کشتار و غارت، دست به دست می شوند، و در آخرین سکانس این تراژدی دردناک، امروز این مردم طعمه قدرت طلبی، و قوم پرستی، غلامی عده ایی از درس آموختگان حوزه های علمیه ایی شده اند،…
.