مراسم تشییع مان موهان سینگ در دهلی نو
دی 08, 1403 80 3

ایران مان موهان سینگ های فراوانی دارد، معمار رشد و توسعه هند جدید

 مردم هند امروز با پیکر نخست وزیر فقید خود، معمار رشد و توسعه و پیشرفت هندِ جدید، آقای مان موهان سینگ (1932-2024) وداع کردند، او که در 92 سالگی میراث حکمرانی، و زندگی خود را رها، و به ابدیت پیوست. سینگ به اقلیت دینی «سیک» ها، در جامعه متکثر فرهنگی، مذهبی، نژادی و زبانی هند تعلق دارد، اما او توانست پله های ترقی را در نظام تکثرگرا، سکولار و دمکراتِ هند طی کند، و به این ترتیب یک مهاجر متولد پاکستان (دشمن)، به معلمی در یک ایالت مرزی پنجاب هند تبدیل، و با رشد و پیشرفت علمی، و کسب مدارج دانشگاهی، به… ادامه مطلب
کاریکاتوری از نخست وزیر هند، نارندرا مودی، که شمشیر، مذهب، جنسیت و...را در بدن قانون اساسی هند فرو می کند
دی 06, 1403 82 2

اینقدر که نام قانون اساسی و بنیانگذارش را بردی اگر خدا خدا می کردی بهشتی می شدی

قانون اساسی سکولار، دمکرات، تکثرگرا و سوسیالیست هند، که بزرگترین دمکراسی مترقی در پرجمعیت ترین کشور جهان را، با یک میلیارد و چهارصد میلیون نفر حول خود انسجام بخشیده، و در مسیر توسعه و پیشرفت هدایت می کند، حاصل مبارزه ی درازدامن، و پیروزی انقلابی شکوهمند به رهبری انسان هایی فرهیخته و الگو در جهان سیاست، تفکر و شیوه مبارزه، همچون مهاتما گاندی، جواهر لعل نهرو و... است. این قانون که بدست انقلابیون مبارز، علیه سلطه بریتانیا و همچنین نظامات ظالمانه طبقاتی هندویی و... به صورت سکولار و تکثرگرا تنظیم و… ادامه مطلب
دی 02, 1403 110 14

کوبانی عزیز! رادین کردهای آنسوی فرات! منتظر کمک ما نباشید، همچنان به خود مشغولیم

کوبانی [1] ای ایرانشهر باختری ام! ای محکم ترین دژ حماسه و مقاومت در مقابل دشمن! [2] ای سد محکمی که زیر چکش های خصم، همچنان حماسه ی خون می سراید، و شجاعت تو، تاریخ ایرانیان مدافع در باخترین مرزهای ایرانِ بزرگِ تمدنی را زنده کرد و می کند! و زنده بودن معجزه آسایت، میان این انبوه دشمن خونخواری که تو را فرا گرفته اند، مرا هم دوباره به زندگی، و زنده بودن، و ماندن می خواند. درودهای گرم مرا از کنار ایرانشهر باستانی بسطام [3] پذیرا باش، شهری که بوی خوش عطر حکمت و عرفان بایزیدش [4] همه جا را فرا گرفته، و… ادامه مطلب
کودکی در خون غلتان در نوار غزه، بر دستان پدری به جنون کشیده شده
دی 02, 1403 75 3

گویند بشویید زمین را با خون! کی مباح ست تو را، شستن این تن با خون

خون، ناپاکی ست! جایِ پاکی نمانده است، کجا سجده کنم؟! خاک، آلوده به خون است، خونِ انسان! خاکی از پهنه ی خون، بُرون نمانده است، کجا سجده کنم! افقم به رنگ خون شد، خونِ انسان، من بر این افق چرا، وَز چه تو را سجده کنم؟! همه در انجمنِ خون، به نوعی بر خون، اعتنایی نَبودَ ست، چرا سجده کنم! نه وفایی، بر این حرمتِ بی چون مانده ست، نه کسی زَنَد توقف! کِه را سجده کنم! گویند بشویید زمین را با خون! کی مباح است، بدین شستنُ، کی پاکی با خون؟! صبح و شامم بدین سازِ شُستن ها رفت، زندگی نشد کِه ماند، حرمت ها رفت،… ادامه مطلب
آذر 25, 1403 156 10

اسب تروآ چپ، جاده صاف کن روسیه متجاوز در حاکمیت و بدنه جامعه کار ایران

 در کنار فواید تفکر شرق و ایدئولوژی چپ، که عِلم مبارزه، و راه های کار تشکیلاتی و سیاسی، کار حزبی و مبارزه مخفی و... را، در مبارزات ایرانیان با دیکتاتوری و استبداد و نفوذ خارجی، به آنان آموخت و تئوریزه کرد، و در میانه حرکت و مبارزه تا پیروزی کارساز بود، اما برآیند تفکر شرق چیزی جز بَند، دیکتاتوری، وابستگی به بلوک ظالم و توسعه طلب شرق، و جدایی طلبی و به خطر افتادن موجودیت ایران، و تمامیت ارضی برای ایرانیان و دیگران نداشته و نخواهد داشت. در دو دهه گذشته، بروز و ظهور دو نفوذ بزرگ و گسترده و خطرناک… ادامه مطلب
آذر 23, 1403 114 7

تو را به شب چگونه بجویم در این سیاهی ها

«تمام شب به خیال تو رفت» [1] شبم بِه صبح نشد، که هفت کنگره ی شب، لَنگَرش، در نگینِ تو پابرجاست، تو را به هفت شبِ بی پایانُ سیاه سوگند، نماند فرصتِ عشقی به نور، میانِ شب ها. تو را به شب چگونه بجویم، سیاه شد چشمم، تمام اهلِ شب، حلقه به گوشند، تو را در…

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در بین المللی گرایی که منافع و ام...
راه برون‌رفت از وضعیت جاری عباس آخوندی ایران با توجه به رویکرد ایدئولوژیک و سیاست‌هایی که پس از ان...
شاھکار ابراهیم نبوی گوسفندها مثل پلنگ نعره نمی‌کشند ، مثل الاغ عرعر نمی‌کنند ، مثل شیر نمی‌غرند ،...