30 شهریور ,1402 35 7

جنگ ما را لایق خود کرده بود!

پایان تابستان است و شروع پائیز، و در آستانه سالروز آغاز هشت سال جنگ و خونریزی در 31 شهریور سال 1359، و اینکه با چه رویکردی باید بدان نگریست، آنرا به رسم موجود "گرامی" داشت، یا اینکه به تفکر نشست که چه شد که این طولانی ترین جنگ جهان در قرن بیستم آغاز شد، از چه این مقدار به درازا کشید، و چرا این جنگ طولانی و پر از خسارت و درد، این چنین پایان یافت؟! یا اینکه چه باید کرد که چنین جنگ های خسارتبار و دردناکی، دوباره برای کشور و مردم ایران اتفاق نیفتد، و چطور می توانیم ما هم به یک کشور نرمال و بدور از… ادامه مطلب
کاریکاتور؛ پوتین :  من به شما نیاز دارم که برای من بمیری
28 شهریور ,1402 33 3

ایران یکی از ایالت های امریکا و یا جمهوری از جمهوری های فدراتیو روسیه

پیرامون این سخنِ سردار سلامی فرمانده سپاه پاسداران که عنوان داشت : "شاه ایران را ایالتی از ایالات آمریکا کرده بود" باید متذکر شد که گیرم این گزاره درست، و شاه چنین کرد، اکنون دیگر او، نظام و افراد تحت فرمانش نیستند؛ سردار! خود از این سخن خود عبرت گیرید، چرا که امروز روزِ شماست، و بترسید که کسانی هم درآیند و همچون شما، چنین مدعایی را در مورد سیاستگذاران امروز تکرار کنند که : "شما ایران را به یک جمهوری از جمهوری های خودمختار روسیه (همچون چچن و...) کاهش دادید و..."، و به رغم تمام موازینِ امنیت و… ادامه مطلب
19 شهریور ,1402 49 8

اخراج اساتید و دانشجویان، تعارض و ناهمخوانی ساحت علم و قدرت

شکل گیری دولت عجیب و غریب و پر حرف و حدیث آقای ابراهیم رئیسی، و مجلس اقلیت، تحت زعامت جناب سردار قالیباف، بر آیند یک تصمیم بود، که از سوی هسته سخت قدرت، برای پایان دادن به چند دوره شکست خود، در برابر اقبال گفتمان اصلاح طلبی و تحول و تغییر خواهی نزد افکار مردم ایران، اتخاذ و اجرا شد. چنین روندی تمامیت خواهان راستگرا را بر آن داشت تا با برنامه ریزی دقیق و کامل، گفتمان و ظرفیت دمکراتیک انقلاب و قانون اساسی را که ناشی از بُعد جمهوریت و ماهیت مردم مدارانه آن بود را عقیم نموده، و با دستکاری های شبه… ادامه مطلب
16 شهریور ,1402 34

صدای شان در قعر سکوت شان رساست

دلم چون سیر و سرکه جوشانست گویا تبدیل شدن به شرابی ناب را می طلبد، اما روزگار کوزه شکنی هاست، و شراب حرام می کنند، این روزمرگی ها را چه کار است با شرابی ناب، شرابی که هوش از خُماران بستاند؛ روزگارِ ویرانیست، بر ویرانی اش سخت کوشانند، و من بر این حال خموش، به تماشا نشسته ام! پای بر جای پای رفتگانی می گذارم، که فقط آمدند و رفتند، از راه های رفته ی آنان می روم، دانندگان راه، مهر بر دهان، نشسته، سکوت پیشه کرده اند، و فقط رفتن های دوباره و بلکه صدباره را به دیده دریغ و حسرت می نگرند، اشک بر گونه… ادامه مطلب
09 شهریور ,1402 40

خلاصی از مردگی ها

دریاهای هولناک عدم! چون جویباری، زنده، به سویت رهسپارم، مرا نه به تو رغبتی است، و نه به تو عشقی در دل دارم، در این دست و پا زدن ها برای زنده ماندن است که حرکتم به سوی تو حتی تند تر هم می شود، مرا به زندگی شوقی بیشتر است تا پیوستن به کوهی از عدم، هر چند گاه پیوستن به عدم نیز خود نعمتی بزرگ خواهد بود، خلاصی از مردگی ها! کاش روی زندگی را می دیدم، قبل از این که عدم مرا در خود فرو برد، کاش زندگی، روی زیبای خود را نشان می داد، به چشم هایی که خیره در افق در انتظار دیدنش کور شدند، کاش می توانستم چون… ادامه مطلب
سروهای سوخته و ایستاده
06 شهریور ,1402 55

هر سرو سوخته را، ایستاده ایی در پی

دلم بیدادگاهِ داد و فریادیست از تطاول ها، به چشم خود، دردِ رَدِ سمِ اسب تازی، بر تنِ مجروح را، دیدم، اسارت ها، طغیان ها؛ غرور نوش جامِ کِبر را در دست آن زنگی، به دست مست ناهشیار را دیدم، شبانگاهان که غوکان، داد و بیداد سکوتی را، بر تن مفروش جانبازانِ بر خاک مصیبت خفته را فریاد می کردند، میان سنگلاخ ظلم؛ بی حیایی را میان دیدگان آن غنیمت پیشگانِ صحنه بیداد را دیدم، من اینجا انتحار غنچه های نرگس شیراز را، میان ضَجه های خسته از بیداد را، هر بار بشنیدم، به غارت می برد پاییز، هر آنچه کِشت آن برزگرِ… ادامه مطلب
نخست وزیر هند در حال ادای احترام به مجسمه بودا در نشست جهانی بوداییان دهلی نو
05 شهریور ,1402 71 1

نخست وزیر هند، بودا، تفکر بودایی و رقابت های مذهبی و سیاسی

مقدمه مترجم : 20 آوریل 2023 هتل آشوکا [1] در پایتخت هند، دهلی نو، میزبان نشست بودائیان جهان [2] بود، از سخنرانان مهم این نشست جهانی، نارندرا مودی (نخست وزیر هند) است که به زبان هندی در جمع حاضرین سخنرانی نمود [3] و بعد از اعتراف به این که هند "سرزمین بودا است"، زیرکانه به سان یک سیاستمدار صاحب سبک در"خالص سازی" [4] قومی و مذهبی، و آگاه به شرایط فرقه ایی و مذهبی خالص ساز جاری در هند، حاضرین بودایی در این اجلاس را "مهیمان" [5] خطاب کرد! چراکه معتقدان به این شیوه رایج پاکسازی، هند را تنها سرزمین… ادامه مطلب
03 شهریور ,1402 58

این کودتا به اقلیم زندگان بلاست

در انتظار رستخیز، در افقم خیره صبح و شام، بی رستخیز، قیامت عظماست، صبح و شام، جمعی "لت و کوبِ" خسانند به بام و بر، جمعی به دار، در نوسانند صبح و شام، بی نفخ صور، ز گورها خاستند مردگان، مبهوت و مات، نگرانند صبح و شام، این کودتا، به اقلیم زندگان بلاست، بی کودتا، به زنجیر کشانند صبح و شام، کو مرده ایی که ز جای خیزد به مرده زار، ای گورخواب ها! ز گور مجویید صبح و شام، از گور کجا توان رسید به اکسیر زندگی؟! ما را بگو! ز خفتگان گور، مددجویانند صبح و شام! این مردگان علی الابد را چه حاجت به زندگی؟! بر… ادامه مطلب
آخرین نقطه حضور
26 مرداد ,1402 90 1

آخرین نبرد، به شکست انجامید، گزارش صعود به قله علم کوه

بعد از صعود به سبلان، سومین چکاد بلند ایران با 4811 متر ارتفاع، اکنون بر آمدن بر قله علم کوه، با 4850 متر ارتفاع در برنامه صعودم قرار دارد، که بعد از دماوند با 5671 متر، در رتبه دوم ایستاده است؛ مناسب ترین و عمومی ترین مسیر صعود به قله علم کوه از مسیر کلاردشت، ونداربن، تنگ گلو، حصارچال و در نهایت قله علم کوه خواهد بود. بدین منظور، خود را از اردبیل، به کلاردشت در استان مازندران رسانده، در محله رودبارک در دهانه ورودی به دره ایی مستقر شدم که به علم کوه پایان می گرفت، فرصت مطالعه زیادی نداشتم، این… ادامه مطلب
دهانه آتشفشانی قله سبلان، و دریاچه دهانه سلطان ساوالان - جمعه 20 مرداد 1402
25 مرداد ,1402 95 2

 گزارش صعود به سومین بلندای ایران، سبلان، از جبهه شمالشرق

شهرهای مهم جهان، در پای قله های بلند و در کنار رودها و دریاها شکل گرفته اند، این است اهمیت آب برای زندگی، که این روزها در کشور ما به تاراج می رود؛ و ایران نیز در این زمینه استثنا نیست و در گرداگرد قله ی 4811 متری سبلان شهرهای مهمی ساخته شده اند که در شکل گیری تاریخ ایران نقش اساسی داشتند، از جمله این شهرها، می تواند به شهر اردبیل اشاره کرد که جایگاه آن در ساختار فکری و شکل گیری سلسله صفویان بر کسی پوشیده نیست، و اینان نقشی اساسی داشتند، این شهر اکنون در پای سبلان، نظاره گر هر روزه ی این قله… ادامه مطلب
این رزمنده شهید که برای شلیک به سوی تانک دشمن برخاست، با گلوله ایی بر پیشانی اش به خاک شهادت در غلتید، او آنقدر هیکل نحیفی داشت که با چپیه خود، کوله ولنگ و واز را به تن خود فیت کرده، تا بتواند از تحرک لازم برخوردار شود، این چفیه حمایل شده اش را روی سینه و کتف او می توان دید
مرداد 15, 1402 149 9

چفیه یا چپیه، دستاری تاریخی، بر سر و گردن ایرانیانی اصیل و مردانی پاکدامن

در آن روزها و سال های داغ دفاع (1359-1367)، که قُلدُری از باشگاه قلدرآباد، و استبدادسرای مملو از مستبدِ خاورمیانه، بعد از سرکوب مخالفان داخلی اش، سر به کشتار و تجاوز در کشور همسایه برآورده بود، ایرانی تازه انقلاب کرده، و بهم ریخته، که در آن روزها…

خدمت گذارانی که لایق دعا و حمایتند نه حمله و تهدید

مذاکرات نفس گیر و سخت تیم مذاکره کننده هسته یی ایران با قدرت توسط فرزندان این مرز و بوم با قدرت های جهانی ادامه دارد، کاری که به دعای خیر همه مومنین و دلسوزان به این کشور و سرنوشت آن نیاز دارد؛ آنان امروز همچون سربازانی هستند که تا خیمه بدخواهان دوران پیش رفته اند، ولی مورد غضب داخلی و خارجی قرار دارند؛ کسانی که از طولانی شدن عمر این نظام ناراحتند از عمل آنان نیز که به تمدید آن منجر می شود، ناراحتند و به تضعیف شان مشغولند و کارشکنی می کنند؛ دشمنانی در جمع محور عربی اسراییلی و در داخل هم کسانی که موقعیت خود را با به نتیجه رسیدن این مذاکرات در خطر می بینند و... مخالف و کارشکنی می کنند و با سخنرانی، اعلامیه، راهپیمایی، سمینار و... تحت لوای شعار دلواپسیم و... مرتب به ظریف به عنوان سکاندار این تیم حمله می کنند، خرده می گیرند که چرا خندیدی، چرا لبخند زدی، چرا سخن گفتی، چرا ریش گذاشتی، چرا تراشیدی، چرا به زبان انگلیسی حرف زدی و... اینان انگار در دولت "محمود" مانده و متوقف شده اند و قصد بیرون آمدن از آن فضای خسارت بار و زمستان انسانیت و مسلمانی را ندارند. در حالی که هر روز را سیاستی می سزد و هر زمانی را کاری؛ و در حالی که امروز تعیین کننده ی خطوط کلی نظام به این امر و "نرمش قهرمانانه" رضایت داده اند، مجریان این سیاست را به باد حمله ی خود گرفته اند در حالی که آنان سربازان این نظامند و در این جبهه  ماموریت دارند و تلاش می کنند. 

حتما این دولت و تیم مذاکره کننده اش را از خود نمی دانند و لذاست که به تیغ تیز خود خصمانه می نوازند که در مرام آنان هرکه از آنان باشد که خوب هرکه و هرچه خواهد باشد؛ و اگر نباشد دیگر تفاوتی ندارد هرکه باشد و هرچه کند، اهمیتی ندارد، و لایق حمله و نابودی است، حتی اگر پرچمدار سیاست خارجی و یا رییس جمهور  این کشور باشد، دیگر تفاوتی نمی کند؛ که در مرام آنان "دیگی که برای ما نجوشد، کله سگ در آن بجوشد".
این دوستان اگر در صدر اسلام همراه محمد امین (ص) به سوی مکه رهسپار بودند
 و او (ص) را در حال مذاکره و نگارش صلح نامه حدیبیه می دیدند که به چهره فرستادگان ابوسفیان لبخند می زند و امتیاز های جور واجور می دهد و واژه "رسول الله" را به اصرار تیم مقابل از مقابل اسمش در متن مفاد صلح نامه بر می دارد، او را منکر رسالت خود معرفی می کردند و او را به واسطه امتیازات زیادی و نابرابری که داده بود، به باد انتقادهای تیز و تند خود می گرفتند و او را لابد "واداده" و یا "نفوذی ابوسفیان" و "نادم" در لشکر اسلامش معرفی می کردند و رگ غیرت در گردن شان پاره می شد و شاید هم رسول خدا (ص) را به ترس از جان خود و ... متهم می کردند.
و یا وقتی امام حسن مجتبی (ع) و تیم او در حال مذاکره صلح با تیم قوی معاویه بودند، او را نیز به باد حمله می گرفتند که آن روز او نیز بر خلاف رویه یی که این دوستان می پسندیدند، کاری حسینی (ع) نکردند و یا دیگر ائمه (ع) که اصلا کاری حسینی (ع) بلند نبودند، انجام دهند؟!
این همان فضای تندروی است که اگر از فضای تندروی گذشته خارج نشویم همان "داعش" خواهیم بود که آنان روی هر تندرویی را سفید کردند و در شمشیر اسلام آنقدر غرق شدند که از روس کشی در افغانستان و... به مسلمان کشی در مراکز و مساجد مسلمین در
 مرکز اسلام در حال ختم شدنند. تهدید و خطر این نوع تندروها بیشتر از هر کسی در این جهان متوجه گویندگان شهادتین و مسلمانان است تا اسراییل، امریکا و...
 شما شعر " داعش و دیپلماسی لبخند  " را در آدرس ذیل بخوانید متوجه می شوید که نگاه یک شاعر عزیز و انقلابی به تیم ایرانی مذاکره کننده با حریف، چگونه است:
http://www.ghazveh.blogfa.com/post-422.aspx
 خدایا به برکت این روزها و شب های دعا و نیایش گشایشی در کار خدمتگذاران به این ملت مظلوم و زجر کشیده فرما و با موفقیت این خدمتگذاران کید و حیله دشمنان شان را به خودشان باز گردان و آنان را خوار و ذلیل و رسوا فرما.

+  نوشته شده توسط سید مصطفی مصطفوی در یکشنبه پانزدهم تیر 1393 

نظرات (0)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

کامنت ها

اظهارات بی‌سابقه و دردناک زهرا باکری ، خواهر سرداران شهید حمید و مهدی باکری بلایی که امروز سر ما آ...
کارشناسان به یورونیوز پاسخ می‌دهند: آیا بحران قره‌باغ کوهستانی تمام شد؟ در تاریخ معروف است که ژنرال...